احادیث نبوی صلی الله علیه و آله و سلم

«احادیث شریف جلد بیستم»

¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯

سورۀ مبارک«مؤ من »« 40»

¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 9ــ 7: 40

﴿ 478 ﴾﴿  دعای پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) « پروردگارا من از وسوسه هاى شياطين به تو پناه مى برم » [ مؤمنون « 97 » ]

وَ قُل رَّب أَعُوذُ بِك مِنْ هَمَزَتِ الشيَطِينِ(  97 :23)

و بگو پروردگارا من از وسوسه هاى شياطين به تو پناه مى برم )  )

﴿ص ــ 34 : ج ــ20

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿9 ــ 7: 40

﴿ 479 ﴾﴿حدیث شریف قدسی : آسمان و زمين من وسعت وجود مرا ندارد ولى قلب بندۀ مؤ من من جايگاه من است

﴿ص ــ 36 : ج ــ 20

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿20 ــ 18: 40

﴿ 480 ﴾﴿ پيامبران نگاه مخفيانه و خائنانه ندارند

﴿ص ــ 66 : ج ـ 20

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿29 ــ 28: 40

﴿ 481 ﴾﴿ نخستین تصدیق کنندگان( پيامبران بزرگ) سه كس بودند: حبيب نجار، مؤ من آل يس همان كسى كه به مردم انطاكيه مى گفت از فرستادگان خدا پيروى كنيد، ازكسانى پيروى كنيد كه پاداشى از شما نمى خواهند و خود هدايت يافته اند، و حزقيل مؤ من آل فرعون ، و على بن ابى طالب (عليه السلام ) و او از همه برتر است

﴿ص ــ 90 : ج ــ  20

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿46 ــ 41: 40

﴿  482﴾﴿ « هنگامى كه يكى از شما از دنيا مى رود جايگاه او را هر صبح و شام به او نشان مى دهند، اگر بهشتى باشد جايگاهش را در بهشت ، و اگر دوزخى باشد جايگاهش را در آتش ، و به او مى گويند: اين جايگاه تو در روز قيامت است » و همين امر باعث  شادى يا عذاب روح او مى شود)

                ﴿ص ــ  119: ج ــ  20

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿63 ــ 60: 40

﴿ 483 ﴾﴿دعا عبادت است﴾﴿ص ــ147  : ج ــ   20

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 78ــ 77: 40

﴿ 484 ﴾﴿خداوند 124 هزار پيامبر آفريد كه من از همه آنها نزد خداوند گرامى ترم در عين حال فخر و مباهاتى نمى كنم.( و غرورى به خود راه نمى دهم ) و خداوند 124 هزار وصى آفريد كه على (عليه السلام ) از همه آنها نزد خداوند گرامى تر و برتر است

﴿ص ــ 183 : ج ــ  20

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿78 ــ 77: 40

﴿ 485 ﴾﴿ «من به دنبال 8 هزار پيامبر مبعوث شده ام كه چهار هزار از آنها از بنى اسرائيل بودند »﴾﴿ص ــ  184: ج ــ  20
اين دو حديث با هم منافاتى ندارد، زيرا ممكن است حديث دوم اشاره به انبياى بزرگ باشد (همانگونه كه مرحوم علامه مجلسى در توضيح اين

سخن بيان كرده است) )

 پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 78ــ 77: 40

﴿  486﴾﴿در حديث ديگرى از پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) مى خوانيم كه در پاسخ سؤ ال « ابوذر » از تعداد پيامبران الهى عدد « 124 هزار »  را بيان فرمود، و به دنبال سؤ ال از تعداد رسولان از ميان آنها   عدد 313نفر را ذكر نمود.

﴿ص ــ 184 : ج ــ  20  

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 78ــ 77: 40

﴿ 487 ﴾﴿ و نيز در حديث ديگرى از پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) بعد از ذكر عدد 124هزار ميخوانيم : 5 نفر از آنها الو العزم بودند: نوح و ابراهيم و موسى و  عيسى و محمد (صلى اللّه عليه و آله و سلّم

﴿ص ــ 184 : ج ــ  20

 

سورۀ مبارک« فصلت »« 41»

¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 23ــ 19: 41

﴿  488﴾﴿آخرين كسى را كه دستور داده مى شود به سوى دوزخ ببرند ناگهان به اطراف خود نگاه مى كند، خداوند بزرگ دستور مى دهد او را برگردا  نيد، او را بر مى گردانند، خطاب مى كند:

 چرا به اطراف خود نگاه كردى ؟ و در انتظار چه فرمانى بودى ؟

عرض مى كند: پروردگار من درباره تو اينچنين گمان نمى كردم ،مى فرمايد: چه گمان مى كردى؟ عرض مى كند : گمانم اين بود كه گناهان مرا مى بخشى و مرا در بهشت خود جاى مى دهى !ر

 خداوند «ج » مى فرمايد:  اى فرشتگان من ! به عزت و جلال و نعمتها و مقام والايم سوگند، اين بنده ام هرگز گمان خير درباره من نبرده ، و اگر ساعتى گمان خير برده بود من او را به جهنم نمى فرستادم ، گرچه او دروغ مى گويد ولى با اينحال اظهار حسن ظن او را بپذيريد، و او را به بهشت بريد.

 سپس ‍ پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم) فرمود: هيچ بنده اى نيست كه نسبت به خداوند متعال گمان خير ببرد مگراینکه خدا «ج» نزد گمان وى خواهد بود، و اين همان است كه مى فرمايد:    

 ﴿  وَ ذَلِكمْ ظنُّكمُ الَّذِى ظنَنتُم بِرَبِّكمْ أَرْدَاکُمْ فَأَصبَحْتُم مِّنَ

الخَْسِرِينَ

(23 :41)

 ( آرى اين گمان بدى بود كه درباره پروردگارتان داشتيد، و همان موجب  هلاكت شما گرديد و سرانجام از زيانكاران شديد

﴿ص ــ 254 : ج ــ  20

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿32 ــ 30: 41

﴿ 489 ﴾﴿در حديثى از پيغمبر گرامى اسلام (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) آمده كه شخصى خدمتش عرض كرد: دستورى به من ده كه به آن چنگ زنم و در دنيا و آخرت اهل نجات شوم :

پيغمبر ( صلی اللّه عليه و آله و سلّم ) فرمود:       
   ( بگو پروردگار من الله است و بر اين گفته خود به ايست)ر   
سپس مى گويد  پرسيدم : خطرناكترين چيزى كه بايد از آن بترسم چيست؟

 پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) زبانش  راگرفت وفرمود :   اين

 ﴿ص ــ 272 : ج ــ  20  

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿36 ــ 33: 41

﴿  490﴾﴿درحديثى مى خوانيم كه درحضور پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلّم) يكى نسبت به ديگرى بدگوئى كرد، آتش غضب دردل اوافروخته شد .پيامبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود:

 من سخنى مى دانم كه اگر مرد خشمگين آن را بگويد خشمش فرو مى نشيند، و آن جمله اعوذ بالله من الشيطان الرجيم است   !
مرد خشمگين عرض كرد:   يعنى فكر مى فرمائيد من ديوانه ام ؟! (و شيطان در پوست من رفته است ؟).
پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) به قرآن استناد فرمود: و اين آيه را تلاوت كرد،: ﴿ وَ إِمَّا يَنزَغَنَّك مِنَ الشيْطنِ نَزْغٌ فَاستَعِذْ بِا للَّهِ إِنَّهُ هُوَ السمِيعُ الْعَلِيمُ

(36 :42)

 ( و هر گاه وسوسه هائى از شيطان متوجه تو گرد د از خدا پناه طلب كه او شنونده و آگاه است)

﴿ص- 287 ــ 286 : ج ــ  20

 

سورۀ مبارک« شوری »« 42»

¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿15 ــ 13: 42

﴿  491﴾﴿سه چيز است كه سبب نجات آدمى است ، و سه چيز مايه هلاكت او است : اما سه چيز كه باعث نجات او مى شود: دادگرى و عدالت در حالت خشنودى و غضب است ، و ميانه روى در حالت غنا و فقر، و ترس از خدا در پنهان و آشكار.

و اما سه چيز كه مايه هلاك آدمى است : بخلى است كه انسان از آن پيروى كند، و هوا و هوس سركش و حاكم ، و خودپسندى است.
                             ﴿ص ــ  388: ج ــ 20 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 18ــ 16: 42

﴿  492﴾﴿ «مردى با صداى بلند از رسول خدا در يكى از سفرها سؤ ال كرد و گفت : اى محمد..... ! پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) نيز با صدائى بلند همچون صداى خودش ‍ فرمود: چه مى گوئى؟»

عرض كرد: روز قيامت كی خواهد بود؟.

 پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : قيامت خواهد آمد، براى آن چه تهيه كرده اى؟ .  
عرض كرد: « سرمایۀ من محبت خدا و پيامبر او است  » .  
 پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : تو با كسى خواهى بود كه او را دوست دارى 

       ﴿ص ــ 394 : ج ــ  20

 پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿20 ــ 19: 42

﴿  493﴾﴿ كسى كه نيت اش دنيا با شد خداوند كار او را پريشان مى سازد، فقر را در برابر او قرار مى دهد و جز آنچه براى او مقرر شده چيزى از دنيا به چنگ نمى آورد، و كسى كه نيت اش سراى آخرت باشد خداوند پراكندگى او را به جمعيت مبدل مى سازد، وغنا و بى نيازى را در قلبش قرار مى دهد، دنيا تسليم او مى گردد و به سراغ او مى آيد

﴿ص ــ 400 : ج ــ  20

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 23ــ 21: 42

﴿ 494 ﴾﴿ خداوند انبياء را از درختان مختلفى آفريد، ولى من و على (رض ) را از درخت واحدى ، من اصل آنم ، و على شاخه آن ، فاطمه موجب بارورى آن است، و حسن حسين ميوه هاى آن ، ومؤمنین ما برگهاى آنند...

   سپس افزود: اگر كسى خدا را در ميان صفا و مروه هزار سال ، و سپس هزار سال ، و از آن پس هزار سال ، عبادت كند، تا همچون مشك كهنه شود، اما محبت ما را نداشته باشد خداوند او را به  صورت در آتش مى افكند، سپس اين آيه را تلاوت فرمود:

 ﴿  ذَلِك الَّذِى يُبَشرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصلِحَتِ قُل لا أَسئَلُكمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلا الْمَوَدَّةَ فى الْقُرْبى وَ مَن يَقْترِف حَسنَةً

 نَّزِدْ لَهُ فِيهَا حُسناً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شكُورٌ

(23 :42)

(    اين همان چيزى است كه خداوند بندگانش را كه ايمان آورده اند و عمل

صالح انجام داده اند به آن نويد مى دهد، بگو من هيچ پاداشى از شما بر رسالتم درخواست نمى كنم جز دوست داشتن نزديكانم و هر كس عمل نيكى انجام دهد بر نيكى اش مى افزائيم ، چرا كه خداوند آمرزنده و شكرگزار است.( 23 :42)

﴿ص ــ412  : ج ــ  20

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿23 ــ 21: 42

حديثى نقل كرده كه فخررازى و   در «كشاف  »   (( زمخشرى  ﴿ 495﴾﴿        قرطبى نيزدرتفسيرشان ازاواقتباس كرده اند: حديث مزبور به وضوح  مقام آل  پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) و اهميت حب آنها را بيان مى دارد، مى گويد: رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) فرمود:

 هر كس با محبت آل محمد بميرد شهيد از دنيا رفته » « .ر

«آگاه باشيد هر كس با محبت آل محمد (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) از دنيا رود بخشوده است  » ر.
« آگاه باشيد هر كس با محبت آل محمد (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) از دنيا رود با توبه از دنيا رفته » .
« آگاه باشيد هر كس با محبت آل محمد (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) از دنيا رود مؤ من كامل الايمان از دنيا رفته ».
« آگاه باشيد هر كس با محبت آل محمد (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) از دنيا رود فرشته مرگ او را بشارت به بهشت مى دهد، و سپس منكر و نكير (فرشتگان مامور سؤ ال در برزخ ) به او بشارت دهند » .
 « آگاه باشيد هر كس با محبت آل محمد (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) از دنيا رود او را با احترام به سوى بهشت مى برند آنچنانكه عروس به خانه داماد » .
« آگاه باشيد هر كس با محبت آل محمد (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) از دنيا رود در قبر او دو در به سوى بهشت گشوده مى شود   .
« آگاه باشيد هر كس با محبت آل محمد (صلى اللّه عليه و آله و سلّم   از دنيا رود قبر او را زيارتگاه فرشتگان رحمت قرار مى دهد » .
« آگاه باشيد هر كس با محبت آل محمد (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) از دنيا رود بر سنت و جماعت اسلام از دنيا رفته » .
«آگاه باشيد هر كس با عداوت آل محمد (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) از دنيا رود روز قيامت در حالى وارد عرصه محشر مى شود كه در پيشانى او نوشته شده : ماءيوس از رحمت خدا» !
« آگاه باشيد هر كس با بغض آل محمد (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) از دنيا برود كافر از دنيا رفته» !

«آگاه باشيد هر كس با عداوت آل محمد صلى اللّه عليه و آله و سلّم )

  از دنيا برود  بوى بهشت را استشمام نخواهد کرد.

﴿ص 415ــ 413 : ج ــ  20

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 26ــ 24: 42

﴿ 496 ﴾﴿آنچه را خداوند از فضلش بر آنها مى افزايد شفاعت براى كسانى است كه در دنيا به آنها نيكى كرده اند، اما (بر اثر سوء اعمالشان ) مستحق آتش دوزخ شده اند

﴿ص ــ  429: ج ــ 20 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿31 ــ 27: 42

﴿ 497 ﴾﴿اين آيه (و ما اصابكم من مصيبة ...) بهترين آيه در قرآن مجيد است ، اى على ! هر خراشى كه از چوبى بر تن انسان وارد مى شود، و هر لغزش ‍ قدمى ، بر اثر گناهى است كه از او سر زده ، و آنچه خداوند در دنيا عفو مى كند گرامى تر از آن است كه (در قيامت) در آن تجديد نظر فرمايد، و آنچه را كه در اين دنيا عقوبت فرموده عادلترازآن است که درآخرت بار ديگر كيفر دهد .

﴿ص ــ 440 : ج ــ  20

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 36 ــ 32 : 42

﴿ 498 ﴾﴿ به خدا سوگند دنيا در برابر آخرت مثل اين است كه يكى از شما انگشت خود را به دريا زند و سپس بيرون آورد، بايد ديد چه مقدار آب

دريا را با آن برداشته است ؟

﴿ص ــ  455: ج ــ  20

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 40 ــ 37 : 42

﴿ 499 ﴾﴿ احدى در كارهاى خود مشورت نمى كند مگر اينكه به راه راست و مطلوب هدايت مى شود

﴿ص ــ 462 : ج ــ  20

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 40 ــ  37: 42

﴿ 500 ﴾﴿ هنگامى كه روز قيامت مى شود كسى (از سوى خداوند) ندا مى دهد هر كس اجر او بر خدا است وارد بهشت شود، گفته مى شود: چه كسى اجرش بر خداست ؟ در جواب به آنها مى گويند كسانى كه مردم را عفو كردند، آنها بدون حساب داخل بهشت مى شوند

﴿ص ــ 467 : ج ــ  20

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  51: 42

﴿  501﴾﴿ روح القدس در قلب من اين معنى را دميده كه هيچكس نمى ميرد تا روزى خود را به طور كامل بگيرد، بنابراين از خدا بپر هیزید و در طلب روزى حريص ‍ نباشيد

﴿ص ــ  488: ج ــ  20

 

«احادیث شریف جلد بیست ویکم»

¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯

 

سورۀ مبارک « زخر ف »«43»

¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿35  ــ 33 : 43

﴿  502﴾﴿ اگر دنيا به اندازه بال مگسى نزد خدا وزن داشت خداوند به كافر حتى يك شربت آب نمى نوشانید

﴿ص ــ 59 : ج ــ  21

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 62 ــ 57 : 43

﴿ 503﴾﴿ در تو نشانه اى از عيسى است ، گروهى او را دوست داشتند (و آنچنان غلو كردند كه خدايش خواندند) و به همين جهت هلاك شدند، و گروهى او را مبغوض داشتند (همچون يهود كه كمر به قتلش ‍ بستند) آنها نيز هلاك شدند ،( گروهى نيز تو را به مقام الوهيت مى رسانند، و گروهى كمر بر عداوتت مى بندند و هر دو دوزخى خواهند بود)

﴿ص ــ 97 : ج ــ  21

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 62 ــ  57: 43

﴿ 504 ﴾﴿ چگونه خواهيد بود هنگامى كه فرزند مريم در ميان شما نازل شود در حالى كه امام شما از خود شما است

﴿ص ــ 100 : ج ــ  21

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  69ــ 66 : 43

﴿  505﴾﴿ قيامت به طور ناگهانى رخ مى دهد در حالى كه (هر كس به كار زندگى خويش مشغول است ) مردانى مشغول دوشيدن گوسفندانند، و مردان ديگرى مشغول گستردن پارچه (و گفتگو براى خريد و فروش ) سپس حضرت آيه فوق را تلاوت فرمود:

 ﴿ هَلْ يَنظرُونَ إِلا الساعَةَ أَن تَأْتِيَهُم بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشعُرُونَ(66

ترجمه: ﴿  آنها چه انتظارى مى كشند؟ جز اينكه قيامت ناگهان به سراغ آنها آيد در حالى كه خبر ندارند.

﴿ص ــ 109 : ج ــ  21

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 73 ــ  70: 43

﴿ 506 ﴾﴿ در حديث وارد شده است كه يك اعرابى نزد پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) آمد و عرض كرد آيا در بهشت شتر هم پيدا مى شود؟

 زيرا من بسيار به شتر علاقمندم !.پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) كه مى داند در آنجا نعمتهائى است كه با وجود آن ، مرد اعرابی شتر خودرا

 اعرابی فرماید:   فراموش خواهد كرد، در پاسخ با عبارتى كوتاه و پرمعنى    اى اعرابى اگر خدا ترا وارد بهشت كند آنچه دلت بخواهد و چشمت از ديدنش لذت برد در آنجا خواهى يافت

﴿ص ــ 117 : ج ــ  21

سورۀ مبارک« دخان »« 44»

¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 16 ــ 9 : 44

  ﴿  507﴾﴿چهار چيز را از نشانه هاى نزديك شدن قيامت ذكر فرمود: اول ظهور دجال و ديگر نزول عيسى ، و سوم آتشى كه از قعر سرزمين

»  برمى خيزد و« دود  »  عد ن «

    « حذیفه » سوال می کند :

  ﴿ اى رسول خدا! منظور از اين دخان چيست ؟ پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) درپاسخ آيه شريفۀ:

﴿فَارْتَقِب يَوْمَ تَأْتى السمَاءُ بِدُخَانٍ مُّبِينٍ 

 ( 10 :44 )

منتظر روزى باش كه آسمان دود آشكارى پديد آورد. ترجمه:   

 را تلاوت فرمود، سپس افزود :  
دودى است كه ميان مشرق و مغرب را پر مى كند و چهل شبانه روز باقى   می ماند، اما مؤ من حالتى شبيه زكام به او دست مى دهد، و اما كافر

شبيه مست خواهد شد، و دود از بينى و گوشها و پشت او بيرون مى آيد

 ﴿ د خان یعنی دود)        

﴿ص ــ 164 : ج ــ  21                           

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 16 ــ 9 : 44

﴿ 508 ﴾﴿ پروردگار شما، شما را به سه چيز انذار كرده است : دخان (دود) كه اثرش در مؤ من همچون زكام است ، و اما كافر تمام جسمش باد مى كند و دود از تمام منافذ بدنش بيرون مى آيد، و دوم دابة الارض ، و سوم د جال  

﴿ص ــ 164 : ج ــ 21 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  29ــ  22: 44

﴿  509﴾﴿ هيچ مؤ منى نيست مگر اينكه درى در آسمان دارد كه عملش از آن بالا مى رود، و درى كه روزيش از آن نازل مى شود، هنگامى كه مى ميرد اين دو در بر او گريه می کنند

 

﴿ص ــ 180 : ج ــ  21

سورۀمبارک« جاثیه »« 45»

¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 15 ــ 11 : 45

﴿ 510﴾﴿ ايام الله روزهاى نعمتهاى او، و آزمايشهاى او به وسيله بلاها است                   ﴿ص ــ 247 : ج ــ  21

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 23 ــ 21 : 45

﴿  511﴾﴿ خطرناكترين چيزى كه بر امتم از آن مى ترسم هواپرستى و  آرزوهاى دراز است چرا كه هواپرستى انسان را از حق باز مى دارد و آرزوى دراز آخرت را به فراموشى مى سپارد

﴿ص ــ 266 : ج ــ  21

 

سورۀ مبارک« احقاف »« 46»

¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 10 ــ 7 : 46

﴿ 512 ﴾﴿ در حديثى آمده است كه پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) با بعضى از يارانش در مدينه در يكى از اعياد يهود، وارد كنيسه (معبد آنها) شدند، آنها از ورود پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) ناخشنود بودند، پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) فرمود: اى جمعيت يهود دوازده نفر از خودتان را به من نشان دهيد كه گواهى بر وحدانيت خدا و نبوت محمد (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) بدهند تا خداوند غضبش را از تمام يهوديان جهان برگيرد.
آنها ساكت شدند و احدى پاسخ نگفت ، پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) سه بار اين مطلب را تكرار كرد، و در هر سه بار همه سكوت كردند، سپس فرمود: شما از بيان حق ابا كرديد، ولى به خدا سوگند«حاشر» و  «عاقب»القابى كه در توراة براى پيامبر آمده بود) منم ، خواه ايمان بياوريد يا تكذيبم كنيد.
سپس پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) بازگشت اما هنوز قدم بيرون نگذاشته بود كه مردى پشت سر او آمد و گفت اى محمد! بايست ، پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) ايستاد، سپس رو به جمعيت يهود كرد و گفت : مرا چگونه آد مى مى دانيد؟ گفتند: به خدا سوگند ما در ميان خود مردى آگاه تر از تو و پدر و جد ت نسبت به كتاب آسمانى خود نداريم ، سپس افزود: من خدا را گواه مى گيرم كه او همان پيامبرى است كه در تورات و انجيل آمده است!

         يهود هنگامى كه چنين ديدند گفتند: تو دروغ مى گوئى و كلمات زشت و بدى به او نثار كردند .
رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: شما دروغ مى گوئيد، انكار شما بعد از اقرارتان هرگز پذيرفته نخواهد شد اين مرد كسى جز عبد الله بن سلام نبود).         ﴿ص ــ 313 : ج ــ  21

سورۀ مبارک « محمد »« 47 »

¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 6 ــ 4 :  47

﴿  513﴾﴿ جهاد همچنان ادامه دارد، از آن روز كه خدا مرا مبعوث كرد تا زمانى كه آخر امت من با دجال پيكار كنند

﴿ص ــ  401: ج ــ21

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿6  ــ 4 : 47

﴿ 514 ﴾﴿ سوگند به كسى كه جانم در دست او است كه وقتى شهيدان وارد عرصه محشر مى شوند اگر پيامبران در مسير آنها سوار بر مركب باشند پياده مى شوند، به خاطر نور و ابهت آنان و هر يك از آنها هفتاد هزار نفر را از خاندان و همسايگان خود شفاعت مى كند .ر

﴿ص ــ 407 : ج ــ 21 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 6 ــ 4 : 47

﴿  515﴾﴿ پيوسته جبرئيل سفارش بردگان را به من مى كرد تا آنجا كه

گمان كردم به زودى ضرب الاجلى براى آنها مى شود كه به هنگام رسيدن آن آزاد شوند           ﴿ص ــ 419 : ج ــ  21

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿6 ــ  4: 47

﴿  516﴾﴿ كسى كه برادرش زير دست او است بايد، از آنچه مى خورد

به او بخوراند و از آنچه مى پوشد به او بپوشاند، و زيادتر از توانائى به او تكليف نكند            ﴿ص ــ 421 : ج ــ  21

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 6 ــ 4 : 47

﴿ 517 ﴾﴿ از آنچه خودتان مى پوشيد بر آنها بپوشانيد و از آنچه خود مى خوريد به آنها غذادهید. ﴿ص ــ 421 : ج ــ 21

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 6 ــ 4 : 47

﴿ 518 ﴾﴿ كارى كه برده تاب آن را ندارد به او واگذار نكنيد، و هر چه خودتان مى خوريد به اوبدهید. ﴿ص ــ 422 : ج ــ  21

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 6 ــ 4 : 47

﴿  519﴾﴿ به بندگان خود كنيز و غلام نگوئيد، بلكه آنها را« پسرم » و« دخترم » خطاب کنید . ﴿ص ــ 422 : ج ــ  21

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 6 ــ 4 : 47

  ﴿ 520 ﴾﴿  بدترين مردم كسى است كه انسانها را بفروشد

﴿ص ــ 422 : ج ــ  21

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 6 ــ  7:4 4

   ﴿ 521 ﴾﴿  خداوند هر گناهى را مى بخشد جز (سه گناه ): كسى كه مهر همسرش را انكار كند، يا حق كارگرى را غصب نمايد، و يا انسان آزادى را بفروشد       ﴿ص ــ 422 : ج ــ  21


طبق اين حديث غصب حقوق زنان ، و حق كارگران ، و سلب آزادى از انسانها سه گناه نابخشود نى است.    

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 11 ــ  7:7 4

﴿  522﴾﴿ در حديثى آمده است كه پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) بعد از يكى از غزوات زير درختى تنها نشسته بود، مشركى با شمشير برهنه بطور غافلگيرانه به حضرت حمله كرد و گفت : «الان چه كسى مى تواند تو را از چنگال من نجات دهد؟»
پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم)   فرمود:  « الله » و در اين هنگام پاى مشرك لغزيد و بر زمين خورد، و شمشير از دستش فرو افتاد، پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) شمشير را برداشت و فرمود: الان تو بگو چه كسى تو را از دست من رهائى مى بخشد؟

 در جواب عرض كرد: « هيچ كس»! و سپس ايمان آورد.

﴿ص ــ 430 : ج ــ  21

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 14 ــ 12 :7 4

﴿  523﴾﴿ در روايتى از ابن عباس آمده است كه چون پيامبر (صلى اللّه

   عليه و آله و سلّم ) از مكه به سوى غار (ثور) رفت ، صورت به سوى مكه بازگرداند، و گفت :  وهرگاه   تو محبوبترين شهرها نزد خدا و محبوب ترين بلاد نزد منى ،  ساكنان مشرك تو مرا خارج ننموده بود ند به مي خود از تو خارج نمى شدم

﴿ص ــ 435 : ج ــ  21

علاوتأ بشارت فتح مکه را در آیۀ مبارک « 85 :28»می بینید.

﴿  إِنَّ الَّذِى فَرَض عَلَيْك الْقُرْءَانَ لَرَادُّك إِلى مَعَادٍ قُل رَّبى أَعْلَمُ مَن جَاءَ بِالهُْدَى وَ مَنْ هُوَ فى ضلَلٍ  مُّبِينٍ(85 : 28)  

( ترجمه:آن كس كه قرآن را بر تو فرض كرد تو را به جايگاهت (زادگاهت ) بازمى گرداند بگو پروردگار من از همه بهتر مى داند چه كسى (برنامه ) هدايت آورده ، و چه كسى در ضلال مبين است ؟

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 19 ــ 16 :7 4

﴿ 524 ﴾﴿بعثت من و قيامت مانند اين دو است اشاره به دو انگشت مباركش كرد، انگشت اشاره و انگشت وسط كه در كنار يكديگرند

﴿ص ــ 449 : ج ــ 21 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 19 ــ 16 : 47

﴿  525﴾﴿ از نشانه هاى قيامت برچيده شدن علم ، و آشكار شدن جهل ، و شرب خمر و كثرت زنا است﴿ص ــ 450 : ج ــ  21

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 19 ــ  16: 47

﴿ 526﴾﴿ روزى بعد از عصر و نزديك غروب آفتاب براى يارانش خطبه مى خواند فرمود: سوگند به كسى كه جان محمد (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) به دست او است آنچه از دنيا گذشته نسبت به آنچه باقى مانده مانند مقدارى است كه امروز شما گذشته نسبت به آنچه باقى مانده است و مى بينيد كه جز مقدار كمى باقى نمانده است             ﴿ص ــ 451 : ج ــ  21

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 19 ــ  16: 7 4

 ﴿ 527    ﴾﴿ در حديثى آمده است كه « حذيفة يمان » می گوید: « من مرد تندزبانى بودم و نسبت به خانواده ام تندی می نمودم ، عرض كردم اى رسول خدا! مى ترسم عاقبت زبانم مرا دوزخى كند.

 پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) فرمود: از استغفار غفلت مکن ، حتى خود من هر روز يكصد مرتبه استغفار مى كنم.ر

 ردربعضى از روايات نيز هفتاد مرتبه آمده است

﴿ص ــ 452 : ج ــ  21

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 19 ــ 16 :7 4

﴿ 528 ﴾﴿يكى از مشروحترين و جامعترين احاديث در اين زمينه حديثى است كه ابن عباس از پيغمبر گرامى اسلام (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) در داستان حجة الوداع نقل كرده كه بسيارى از مسائل را به ما مى آموزد، و حاوى نكات فراوانى است ، و روى همين جهت تمام آنرا ذيلا مى آوريم :
او مى گويد:  ما با پيامبر اسلام (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) در«حجة الوداع » بوديم (حجة الوداع آخرين حجى است كه پيامبر در سال آخر عمر خود بجا آورد) حضرت، حلقۀ در خانه كعبه را گرفت و رو به ما كرده فرمود: آيا شما را از«اشراط الساعة » آگاه كنم ؟ - و سلمان در آنروز از همه به پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) نزديكتر بود - عرض كرد آرى اى رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ).

فرمود: از نشانه هاى قيامت تضييع نماز، پيروى از شهوات ، تمايل به هواپرستى ، گرامى داشتن ثروتمندان ، فروختن دين به دنيا است ، و در اين هنگام است كه قلب مؤ من در درونش آب مى شود، آنچنان كه نمك در آب ، از اينهمه زشتيها كه مى بيند و توانائى بر تغيير آن ندارد.
سلمان گفت آيا چنين امرى واقع مى شود اى رسول خدا.
فرمود: آرى سوگند به آن كس كه جانم به دست او است ، اى سلمان !
در آن زمان زمامدارانى ظالم ، وزرائى فاسق ، كارشناسانى ستمگر، و امنائى خائن بر مردم حكومت مى كنند.
«سلمان » پرسيد آيا اين امر واقع مى شود اى رسول خدا؟!.
فرمود: آرى سوگند به آن كس كه جانم در دست او است ، اى سلمان ! در آن هنگام زشتيها زيبا، و زيبائيها زشت مى شود، امانت به خيانتكار سپرده مى شود، و امانتدار خيانت مى كند، دروغگو را تصديق مى كنند و راستگو را تكذيب !.
« سلمان» سؤ ال مى كند: آيا چنين چيزى واقع مى شود اى رسول خدا؟!
فرمود: آرى سوگند به كسى كه جانم در دست او است ، اى سلمان ! در آن روز حكومت به دست زنان ، و مشورت با بردگان خواهد بود، كودكان بر منابر مى نشينند، و دروغ ، ظرافت ، و زكات ، غرامت ، و بيت المال ، غنيمت محسوب مى شود!.
مردم به پدر و مادر بدى مى كنند، و به دوستانشان نيكى ، و ستاره دنباله دار در آسمان ظاهر مى شود.
« سلمان » گفت : آيا اين امر واقع مى شود اى رسول خدا؟!
فرمود: آرى سوگند به كسى كه جانم به دست او است ، اى سلمان ! در آن زمان زن با شوهرش شريك تجارت مى شود (و هر دو تمام تلاش خود را در بيرون خانه و براى ثروت اندوزى به كار مى گيرند) باران كم ، و صاحبان كَرم خسيس ، و تهيدستان حقير شمرده مى شوند. در آن هنگام بازارها به يكديگر نزديك مى گردد، يكى مى گويد چيزى نفروختم ، و ديگرى مى گويد سودى نبردم ، و همه زبان به شكايت و مذمت پروردگار مى گشايند!.
سلمان گفت : آيا اين امر واقع مى شود اى رسول خدا؟!.
فرمود: آرى سوگند به كسى كه جانم در دست اوست ، اى سلمان ! در آن زمان اقوامى به حكومت مى رسند كه اگر مردم سخن بگويند آنها را مى كشند، و اگر سكوت كنند همه چيزشان را مباح مى شمرند، اموال آنها را غارت مى كنند و احترامشان را پايمال و خونهايشان را مى ريزند، و دلها را پر از عداوت و وحشت مى كنند، و همه مردم را ترسان و خائف و مرعوب مى بينى !
«سلمان » عرض كرد: آيا اين امر واقع مى شود اى رسول خدا؟!.
فرمود آرى ، قسم به آن كسى كه جانم به دست او است ، اى سلمان ! در آن هنگام چيزى از مشرق چيزى از مغرب مى آورند (قوانينى از شرق و قوانينى از غرب ) و امت من متلون مى گردد! واى در آن روز بر ضعفاى امت از آنها، و واى بر آنها از عذاب الهى ، نه بر صغير رحم مى كنند، نه احترام به كبير مى گذارند، و نه گنهكارى را مى بخشند، بدنهايشان همچون آدميان است اما قلوبشان قلوب شياطين !.
سلمان گفت : آيا اين امر واقع مى شود اى رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلّم )؟!.
فرمود: آرى قسم به آن كس كه جانم در دست او است ، اى سلمان ! در آن زمان مردان به مردان قناعت مى كنند، و زنان به زنان ، و بر سر پسران به رقابت برمى خيزند همانگونه كه براى دختران در خانواده هايشان !. مردان ، خود را شبيه زنان و زنان خود را شبيه مردان مى كنند، و زنان بر زين سوار مى شوند (و به خودنمائى مى پردازند) بر آنها لعنت خدا باد!.
«سلمان» عرض كرد: آيا اين امر واقع مى شود اى رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلّم )؟!.
فرمود: آرى سوگند به كسى كه جانم در دست او است ، اى سلمان ! در آن زمان به تزئين مساجد مى پردازند، آنچنان كه معابد يهود و نصارا را تزيين مى كنند، قرآنها را مى آرايند (بى آنكه به محتواى آن عمل كنند مناره هاى مساجد طولانى ، و صفوف نمازگزاران فراوان ، اما دلها نسبت به يكديگر دشمن و زبانها مختلف است !.
((
سلمان )) گفت : آيا اين امر واقع مى شود اى رسول خدا؟!.
فرمود: آرى سوگند به كسى كه جانم در دست او است ، اى سلمان ! در آن هنگام پسران امت مرا با طلا تزيين مى كنند، و لباسهاى ابريشمين حرير و ديباج مى پوشند، و از پوستهاى پلنگ براى خود لباس تهيه مى كنند!.
«سلمان » عرض كرد: آيا اين امر واقع شدنى است اى رسول خدا؟!.
فرمود: آرى سوگند به كسى كه جانم به دست او است ، اى سلمان ! در آن هنگام زنا آشكار مى گردد، معاملات با غيبت و رشوه انجام مى گيرد، دين را فرو مى نهند و دنيا را برمى دارند.
((
سلمان )) گفت : آيا اين امرى شدنى است اى رسول الله (صلى اللّه عليه و آله و سلّم )؟!
فرمود: آرى سوگند به كسى كه جانم به دست او است ، اى سلمان ! در آن هنگام طلاق فزونى مى گيرد، و حدى براى خدا اجرا نمى شود، اما با اين حال به خدا ضرر نمى زنند (خودشان زيان مى بينند ).
«سلمان» عرض كرد: آيا اين امرى شدنى است اى رسول خدا؟!.
فرمود: آرى ، سوگند به كسى كه جانم به دست او است ، اى سلمان ! در آن هنگام زنان خواننده ، و آلات لهو و نوازندگى آشكار مى شود، و اشرار امتم به دنبال آن مى روند«سلمان » گفت : آيا اين شدنى است اى رسول خدا؟!
فرمود: آرى سوگند به كسى كه جانم به دست او است ، اى سلمان ! در آن هنگام اغنياى امتم براى تفريح به حج مى روند، و طبقه متوسط براى تجارت ، و فقراى آنها براى ريا و تظاهر! در آن زمان اقوامى پيدا مى شوند كه قرآن را براى غير خدا فرا مى گيرند، و با آن همچون آلات لهو رفتار مى كنند، و اقوامى روى كار مى آيند كه براى غير خدا علم دين فرا مى گيرند، فرزندان نامشروع فراوان مى شود، و قرآن را به صورت غنا مى خوانند، و براى دنيا بر يكديگر سبقت مى گيرند.
سلمان عرض كرد: آيا اين امر واقع مى شود اى رسول خدا؟!.
فرمود: آرى ، سوگند به كسى كه جانم به دست او است ، اى سلمان ! اين در زمانى است كه پرده هاى حرمت دريده مى شود، گناه فراوان ، بدان بر نيكان مسلط مى گيرند، دروغ زياد مى شود، لجاجت آشكار، و فقر فزونى مى گيرد، و مردم با انواع لباسها بر يكديگر فخر مى فروشند، بارانهاى بى موقع مى بارد، قمار و آلات موسيقى را جالب مى شمرند، و امر به معروف و نهى از منكر را زشت مى دانند.به گونه اى كه مؤ من در آن زمان از همه امت خوارتر است قاريان قرآن و عبادت كنندگان پيوسته به يكديگر بدگوئى مى كنند، و آنها را در ملكوت آسمانها افرادى پليد و آلوده مى خوانند.
«سلمان » عرض كرد: آيا اين امر واقع مى شود اى رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلّم )؟!.
فرمود: آرى ، سوگند به كسى كه جانم در دست او است ، اى سلمان ! در آن هنگام ثروتمند رحمى بر فقير نمى كند، تا آنجا كه نيازمندى در ميان جمعيت به پا مى خيزد و اظهار حاجت مى كند ، و هيچكس چيزى در دست او نمى نهد!.
«سلمان » گفت : آيا اين امر شدنى است اى رسول خدا؟!.
فرمود: آرى سوگند به كسى كه جانم به دست او است ، اى سلمان ! در آن هنگام« رويبضة » سخن مى گويد!.
سلمان عرض كرد: پدر و مادرم فدايت باد اى رسول خدا« رويبضة »چيست ؟
فرمود: كسى درباره محروم سخن مى گويد كه هرگز سخن نمى گفت (و كسى اظهار نظر مى كند كه مجال اظهار نظر به او نمى دادند(در اين هنگام طولى نمى كشد كه فريادى از زمين برمى خيزد، آنچنان كه هر گروهى خيال مى كنند اين فرياد در منطقه آنها است.
باز مدتى كه خدا مى خواهد به همان حال مى مانند، سپس در اين مدت زمين را مى شكافند و زمين پاره هاى دل خود را بيرون مى افكند، فرمود منظورم طلا و نقره است ، سپس به ستونهاى مسجد با دست مباركش اشاره كرد و گفت : همانند اينها! و در آن روز ديگر طلا و نقرهاى به درد نمى خورد (و فرمان الهى فرا مى رسد) اين است معنى سخن پروردگار ((فقد » رسد ) این است معنی سخن پروردگار : آیۀ مبارک «  18: 47»

 

(فَهَلْ يَنظرُونَ إِلا الساعَةَ أَن تَأْتِيهُم بَغْتَةً فَقَدْ جَاءَ أَشرَاطهَا فَأَنى لهَُمْ إِذَا جَاءَتهُمْ ذِكْرَاهُم(ْ

(18 :47

 « ترجمه : آيا آنها جز اين انتظارى دارند كه قيامت ناگهان برپا شود (آنگاه ايمان آورند) در حالى كه هم اكنون نشانه هاى آن آمده است ، اما هنگامى كه بيايد تذكر وايمان آنها سودى نخواهد داشت

﴿ص ــ 459 ــ 454 : ج ــ  21

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 34 ــ 32 : 47

﴿ 529 ﴾﴿ اصولا همانگونه كه حسنات ، سيئات را از بين مى برد (     سوره هود - 114) همچنين گاهى سيئات ، حسنات را به كلى از اثر مى اندازد

﴿ص ــ 487 : ج ــ  21

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 38 ــ 36 :7 4

﴿ 530 ﴾﴿ اى كسانى كه ايمان آورده ايد! هر كس از شما از آئين خود بازگردد (به خدا زيانى نمى رساند) خداوند در آينده جمعيتى را مى آورد كه آنها را دوست دارد و آنها نيز خدا را دوست دارند، در برابر مؤ منان متواضع ، و در برابر كافران نيرومند و شكست ناپذير، مردانى كه در راه خدا جهاد مى  کنند و هرگز از سرزنش سرزنش كنندگان هراسى به خود راه نمى دهند   (مائده – 53).دراین هنگام « سلمان »    نزديك پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) نشسته بود، پيامبر دست بر پاى سلمان (و طبق روايتى بر شانه سلمان ) زد وفرمود : منظور اين مرد و قوم او است ، سوگند به آن كس كه جانم به دست او است اگر ايمان به ثريا بسته باشد گروهى از مردان فارس آنرا به چنگ مى آورند          ﴿ص ــ 498ــ497 : ج ــ  21

 

«احادیث مبارک جلد بیست ود ؤم»

¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯

 

سورۀ مبارک « فتح »« 48»

¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  1  :8 4   

﴿  531﴾﴿هنگامى كه  پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) از حديبيه باز مى گشت (و سوره فتح نازل شد) يكى از اصحاب عرض كرد:  اين چه فتحى است كه ما را از زيارت خانه خدا باز داشتند و جلوى قربانى ما را گرفتند؟!
پيامبر (صلى اللّه عليه و آله ) فرمود:  بد سخنى گفتى ، بلكه اين بزرگترين پيروزى ما بود كه مشركان راضى شدند بدون بر خورد خشونت آميزشما را از سرزمين خود دور كنند، و به شما پيشنهاد صلح دهند، و با آنهمه ناراحتى كه قبلا ديده اند تمايل به ترك تعرض نشان دادند.

﴿ص ــ 16 : ج ــ  22

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 19 ــ 18 :8 4

﴿  532﴾﴿ سه نفرند كه خداوند با آنها سخن نمى گويد و آنها را پاكيزه نمى كند، و عذاب دردناك براى آنها است : كسى كه با امامى بيعت كند و هدفى جز دنيا نداشته باشد كه اگر خواسته اش را به او بدهد به بيعتش وفا مى كند، و الا خود دارى خواهد كرد، و مردى كه بعد از وقت عصر جنسى را مى فروشد و سوگند ياد مى كند كه فلان مبلغ براى خريد جنس داده ام ، و مشترى تصديق مى كند و مى خرد، در حالى كه چنين نبوده است ، و كسى كه آب اضافى در بيابان دارد و به ابن سبيل نمى دهد

﴿ص ــ 74 : ج ــ  22

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 21 ــ 20 :8 4

﴿ 533 ﴾﴿هنگامى كه پيامبر (صلى اللّه عليه و آله) به نزديك قلعه هـــــــــــاى « خيبر» رسيد، به يارانش دستور داد توقف كنيد ، سپس سر به آسمــــان بلند كرد و اين دعا را خواند:ر،

[ خداوندا! اى پروردگار آسمانها و آنچه بر آن سايه افكنده اند، و اى پروردگار زمينها و آنچه بر خود حمل كرده اند...از تو خير اين آبادى و خير اهل آن را مى خواهيم ، و به تو از شر آن و شر اهلش ، و شر آنچه در آن است پناه مى بريم﴾                            ﴿ص ــ 83 : ج ــ 22 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  22  :8 4

﴿  534﴾﴿به خدا سوگند فردا پرچم را به دست مردى مى سپارم كه او خدا و پيامبرش را دوست دارد، و خدا و پيامبر نيز او را دوست دارند، و او قلعه را با قدرت فتح خواهد نمود. ﴿ص ــ 84 : ج ــ  22

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 29 ــ 28 :8 4

﴿  535﴾﴿آيا ما برادران توئيم اى رسول خدا؟

فرمود: نه ! شما اصحاب من هستيد، ولى برادران من كسانى هستند كه بعد از من مى آيند و به من ايمان مى آورند در حالى كه مرا نديده اند.

 سپس افزود: افرادى از آنها كه اهل عمل صا لحند اجر پنجاه نفر از شما را دارند! عرض كردند پنجاه نفر از خودشان اى رسول خدا؟!
 فرمود: نه : پنجاه نفر از شما!! و سه بار آنها اين سخن را تكرار كردند (و پيامبر (صلى اللّه عليه و آله ) نفى كردسپس فرمود:ر

اين به خاطر آن است كه شرايطى در اختيار داريد كه  شما را در كارهاى خيریاری میکند!﴿ص ــ 120 : ج ــ  22

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 29 ــ 28 :8 4

﴿ 536 ﴾﴿ در صحيح مسلم نيز از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله )

چنين نقل شده كه روزى فرمود:: دوست مى داشتم برادرانمان را مى

 ديديم » گفتند: آيا ما برادران تو نيستيم اى رسول خدا؟

فرمود: شما اصحاب من هستيد، اما برادران ما هنوز نيامده اند.

﴿ص ــ 121 : ج ــ  22

 سورۀ مبارک « حجرات »« 49»

¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 10 ــ 9 : 49

﴿  537﴾﴿ مسلمان برادر مسلمان است ، هرگز به او ستم نمى كند، دست از ياريش بر نمى دارد، و او را در برابر حوادث تنها نمى گذارد

﴿ص ــ173  : ج ــ  22

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  10ــ  9:9 4

﴿ 538 ﴾﴿ دو برادر دينى همانند دو دستند كه هر كدام ديگرى را مى

شويد( با يكديگر كمال همكارى را دارند و عيوب هم را پاك مى كنند ) .ر

                        ﴿ص ــ 173 : ج ــ  22

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  10ــ 9 :9 4

﴿  539﴾﴿ مسلمان بر برادر مسلمانش ‍ سى حق دارد كه برائت ذمه از آن حاصل نمى كند مگر به اداى اين حقوق يا عفو كردن برادر مسلمان او:

1 ــ لغزشهاى او را ببخشد،

2 ــ در ناراحتيها نسبت به او مهربان باشد،

3 ــ اسرار او را پنهان دارد ،

4 ــ  اشتباهات ا و را جبران كند،

 5 ــ  عذر او را بپذيرد،

 6 ــ  در برابر بدگويان از او دفاع كند،

7 ــ همواره خيرخواه او باشد،

 8 ــ  دوستى  او را  پاسدارى كند،

 9 ــ پيمان او ر ا رعايت كند،

 10 ــ  در حال  مرض از او عیاد ت كند،

11 ــ در حال مرگ به تشييع او حاضر شود،

 12 ــ دعوت او را اجابت كند،

 13 ــ هديه او را بپذيرد،

 14 ــ عطاى او را جزا دهد،

 15 ــ نعمت او را شكر گويد،

 16 ــ در يارى او بكوشد،
 17 ــ  ناموس او را حفظ كند،

 18 ــ حاجت او را برآورد،

 19 ــ  براى خواسته اش شفاعت كند،

 20 ــ  و عطسه اش را تحيت گويد ،
 
 21 ــ گمشده اش را راهنمائى كند،

 22 ــ سلامش را جواب دهد،

 23 ــ گفته او را نيكو شمرد ،

 24 ــ انعام او را خوب قرار دهد،

 25 ــ  سوگندهايش را تصديق كند،

 26 ــ دوستش ‍ را دوست دارد و با او دشمنى نكند،

 27 ــ  در يارى او بكوشد خواه ظالم باشد يا مظلوم : اما يارى او در حالى كه ظالم باشد به اين است كه او را از ظلمش باز دارد، و در حالى كه مظلوم است  به اين است كه او را در گرفتن حقش كمك كند،

28 ــ او را در برابر حوادث تنها نگذارد،

29 ــ  آنچه را ازنيكيها براى خود دوست دارد براى او دوست بدارد،

30ــ و آنچه از بدي ها براى خود نمى خواهد  براى او نخواهد

   ﴿ص ــ  174: ج ــ  22

 پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 12 ــ  11 :9 4  ﴿ 540 ﴾﴿پيامبر (صلى اللّه عليه و آله ) سلمان را سراغ « اسامه بن زید» كه مسئول «بيت المال » بود فرستاد، « اسامه » گفت : الان چيزى ندارم ، آن دو نفر از« اسامه »غیبت کردند و گفتند: او بخل ورزيده و دربارۀ « سلمان » گفتند: اگر او را به سراغ چاه سميحه (چاه پر آبى بود) بفرستيم آب آن فروكش خواهد كرد! سپس خودشان به راه افتادند تا نزد « اسامه » بيايند، و درباره موضوع کارخود تجسس كنند،»  پيامبر (صلى اللّه عليه و آله ) فرمود:من آثارخوردن گوشت دردهان شما می بینم ، عرض کردند :اى رسول خدا: ما امروز مطلقا  گوشت نخورده ايم ! فرمود: آری گوشت« سلمان » و « اسامه » را مى خورديد، آيه نازل شد

ومسلمانان را از غيبت نهى كرد . ﴿ص ــ 178 : ج ــ  22

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  12ــ 11 :9 4

﴿  541 ﴾﴿ سه چيز است كه وجود آن در مؤ من پسنديده نيست ، و راه فرار دارد، از جمله سوءظن است كه راه فرارش اين است كه به آن جامه عمل نپوشاند           ﴿ص ــ 182 : ج ــ  22

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  12ــ  11 :9 4

﴿ 542﴾﴿ خداوند خون و مال وآبروى مسلمان را برديگران حرام كرده ،   و همچنين گمان بد درباره او بردن . ﴿ص ــ  186: ج ــ 22 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  12ــ 11 :9 4

﴿ 543 ﴾﴿ درهمى كه انسان از ربا به دست مى آورد گناهش نزد خدا از

سى و شش زنا بزرگتر است ! و از هر ربا بالاتر آبروى مسلمان است

﴿ص ــ 189 : ج ــ  22

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود :

﴿ 544 ﴾﴿ روزى پيامبر (صلى اللّه عليه و آله ) با صداى بلند خطبه خواند و فرياد زد: اى گروهى كه به زبان ايمان آورده ايد و نه با قلب غيبت مسلمانان نكنيد، و از عيوب پنهانى آنها جستجو ننمائيد، زيرا كسى كه در امور پنهانى برادر دينى خود جستجو كند خداوند اسرار او را فاشم ى سازد، و در دل

خانه اش رسوايش مى كند﴿ص ــ 190 : ج ــ  22

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  12ــ 11 :9 4

﴿ 545 ﴾﴿و در حديث ديگرى آمده است كه خداوند « ج » به موسى « ع » وحى فرستاد:  كسى كه بميرد در حالى كه از غيبت توبه كرده باشد آخرين كسى است كه وارد بهشت مى شود و كسى كه بميرد در حالى كه اصرار بر آن داشته باشد اولين كسى است كه وارد دوزخ مى گردد !.

﴿ص ــ 190 : ج ــ  22

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  12ــ 11 :9 4

﴿ 546 ﴾﴿ تا ثير غيبت در د ين مسلمان از خوره در جسم او سريع تراست ! اين تشبيه نشان مى دهد كه غيبت همانند خوره كه گوشت تن را مى خوردو متلاشى مى كند به سرعت ايمان انسان را بر باد مى دهد ،

و با توجه به اينكه انگيزه هاى غيبت امورى همچون حسد ، تكبر، بخل ، كينه توزى ، انحصارطلبى و مانند اين صفات زشت و نكوهيده است روشن مى شودکه چرا غيبت و از بين بردن آبرو و احترام مسلمانان از اين طريق اين چنين ايمان انسان را بر باد مى دهد  ﴿ص ــ 190 : ج ــ  22

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  13 :9 4

﴿ 547 ﴾﴿ اى مردم ! خداوند از شما ننگ جاهليت و تفاخر به پدران ونياكان را زدود، مردم دو گروه بيش نيستند: نيكوكار و با تقوا و ارزشمند نزد خدا « ج » ، و يا بدكار و شقاوتمند و پست در پيشگاه حق ، همه مردم فرزند آدمند،

 وخداوند آدم را از خاك آفريده ، چنانكه مى گويد: اى مردم ! ما شما را از يك مرد و زن آفريديم ، و شما را تيره ها و قبيله ها قرار داديم تا شناخته شويد، از همه گراميتر نزد خداوند « ج » كسى است كه از همه پرهيزگارتر باشد، خداوند « ج » دانا و آگاه است﴿ص ــ 200 : ج ــ 22

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  13  :9 4

﴿  548﴾﴿ اى مردم بدانيد! خداى شما يكى است و پدرتان يكى ، نه عرب بر عجم برترى دارد و نه عجم بر عرب ، نه سياهپوست بر گندمگون و نه

گندمگون بر سياهپوست مگر به تقوا، آيا من دستور الهى را ابلاغ كردم ؟ همه گفتند: آرى ! فرمود: اين سخن را حاضران به غائبان برسانند.

﴿ص ــ 201 : ج ــ  22

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  13  :9 4

﴿ 549 ﴾﴿ خداوند به وضع خانوادگى و نسب شما نگاه نمى كند، و نه به

اجسام شما، و نه به اموالتان ، ولى نگاه به دلهاى شما مى كند، كسى كه قلب صالحى دارد، خدا به او لطف و محبت مى كند، شما همگى فرزندان آدميد، و محبوبترين شما نزد خدا باتقواترين شما است

﴿ص ــ 201 : ج ــ  22

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  13 :9 4

﴿ 550 ﴾﴿ د رحديثى آمده كه پيامبر (صلى اللّه عليه و آله ) در موردعصبيت جاهليت فرمود:  ﴿آنرا رها كنيد كه چيز متعفنى است  

﴿ص ــ 202 : ج ــ 22

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  13  :9 4

﴿  551﴾﴿ همه شما فرزندان آدميد، و آدم از خاك آفريده شده ، از تفاخر به پدران بپرهيزيد، وگرنه نزد خدا از حشراتى كه در كثافات غوطه ورند پست تر خواهيد بود﴿ص ــ 203 : ج ــ  22

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  15ــ  14 :9 4

﴿  552 ﴿ اسلام امر آشكارى است ، ولى جاى ايمان دل است  

﴿ص ــ 210 : ج ــ  22

 

 

سورۀ مبا رک « ق »« 50  »

¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯

 

قابل توجه اينكه در روايات اسلامى آمده است كه فرشته سمت راست ،نويسنده حسنات است ، و فرشته سمت چپ نويسنده سيئات ، و فرشته اول فرمانده فرشته دوم است ، هنگامى كه انسان عمل نيكى انجام دهد، فرشته سمت راست ده برابر مى نويسد، و هنگامى كه عمل بدى از او سرزند ، و فرشته سمت چپ مى خواهد آن را بنويسد، فرشته اول مى گويد: عجله مكن . لذا او هفت ساعت به تاخير مى اندازد، اگر پشيمان شد و توبه كرد چيزى نمى نويسد، و اگر توبه نكرد تنها يك گناه براى او مى نويسد.

 و نيز از روايات بر مى آيد كه بعد از مردن انسان مؤ من ، آنها مى گويند پروردگارا! بنده ات را قبض روح كردى ، ماموريت ما كجاست ؟
مى فرمايد :آسمان من مملو از فرشتگان من است كه پیوسته مراعبادت  
 مى كنند، و زمينى نيز مملو از خلق مطيع است ، شما به سوى قبر بنده ام برويد و در آنجا تسبيح و تكبير و تهليل گوئيد، و آنرا تا روز قيامت در د  دفترحسنات بنده ام بنويسيد 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 18 ــ 16 :50

﴿ 553 ﴾﴿ هر مسلمانى بيمار مى شود خداوند به فرشتگان حافظ اعمال او مى گويد ما دام كه او بيمار است ، اعمالى را كه در حال صحت انجام مى داده براى او بنويسيد، سپس پيامبر صلى اللّه عليه و آله ) افزود:ر  

كسى كه بيمار شود يا مسافرت كند خداوند همان اعمالى را كه در حال صحت و در حضر انجام ميداد براى او مى نويسد﴿ص ــ 248 : ج ــ 22 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  22ــ  19 :50

﴿ 554 ﴾﴿ امام حسين بن على سيد الشهداء (عليه السلام) پد رم از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) نقل فرمود:

كه دنيا زندان مؤ من و بهشت كافر است و مرگ پل آنها به باغهاى بهشت ، و پل اينها به جهنم است﴿ص ــ 263 : ج ــ  22

سورۀ مبارک« ذاریات »« 51»

¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 19 ــ 15 :51

﴿ 555 ﴾﴿ آخر شب براى تهجد (نماز شب ) نزد من محبوبتر است از آغاز آن ، زيرا خداوند« ج » مى فرمايد: پرهيزگاران در سحرگاهان استغفار مى كنند        ﴿ص ــ 323 : ج ــ 22 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 19 ــ 15 :51

﴿  556﴾﴿ سه چيز است كه كفارۀ گناهان است يكى از آنها تهجد در شب است در حالى كه مردم در خوابند﴿ص ــ  327: ج ــ 22 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 19 ــ 15 :51

﴿ 557﴾﴿ شريفان امت من حاملان قرآنند و اصحاب عباد تهاى شبانه

﴿ص ــ 327 : ج ــ 22 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  19ــ 15 :51

﴿  558﴾﴿ نماز شب را هرگز ترك مكن﴿ص ــ 327 : ج ــ  22

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 19 ــ 15 :51

﴿  559﴾﴿ دو ركعت نماز در دل شب از دنيا و آنچه در آن است نزد من محبوبتر است            ﴿ص ــ 327 : ج ــ  22

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 21-23 ــ  :51

﴿ 560 ﴾﴿ كسى كه خويش را بشناسد خداى خويش را شناخته است

﴿ص ــ 334 : ج ــ  22

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿21-23  ــ  :51

﴿ 561 ﴾﴿ روزى از سوى خداوند مقدر شده ، نه حرص حريص آن را جلب مى کند و نه اكراه افراد آن را منع مى نمايد﴿ص ــ 340 :ج ــ 22

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 21-23 ــ  :51

﴿ 562 ﴾﴿ توحيد نيمى از دين است ، و روزى را از طريق انفاق در راه خدا بر خود نازل كن      ﴿ص ــ 341 : ج ــ  22

 

سورۀ مبارک « طور »« 52»

¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 21 ــ 17 :52

﴿  563﴾﴿ هنگامى كه انسان وارد بهشت مى شود سراغ پدر ومادرو همسر و فرزندانش را مى گيرد، به او مى گويند: آنها به درجه و مقام و عمل تو نرسيده اند، عرض مى كند پروردگارا! من براى خودم و آنها عمل كردم ، در اينجا دستور داده مى شود كه آنها را به او ملحق کنید!  

﴿ص ــ  430 : ج ــ  22

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 28 ــ 22 :52

﴿  564﴾﴿ در حديثى آمده است كه از رسول اكرم (صلى اللّه عليه و آله ) سؤ ال كردند اگر خدمتگذار همچون مرواريد در صدف باشد، مخدوم يعنى مؤ منان بهشتى چگونه اند فرمود:ر

      برترى مخدوم بر خدمت گذاردرآن جاهمچون برترى ماه در شب چهارده  بر ساير كواكب است  ﴿ص ــ 436 : ج ــ 22 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  ــ  :52

﴿  565﴾﴿ در روايات متعددى آمده است كه پيامبر (صلى اللّه عليه و آله ) هنگامى كه از مجلس برمى خاست تسبيح و حمد خدا بجا می آورد و

می فرمود :  « این تسبیح وحمد کفارۀ مجلس است »

 از جمله در حديثى آمده است پيامبر (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) هنگامى كه از مجلس برمى خاست مى فرمود:

سبحانك اللهم و بحمدك اشهد ان لا اله الا انت ، استغفرك و اتوب اليك  .

  بعضى عرض كردند اى رسول خدا اين چه كلماتى است كه مى گوئى فرمود:  اينها كلماتى است كه جبرئيل به من آموخته و كفاره چيزى است كه در مجالس واقع مى شود﴿ص ــ 468 : ج ــ  22

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  49ــ 44 :52

﴿ 566 ﴾﴿ دو ركعت نافلۀ صبح براى تو بهتر است از دنيا و آنچه در دنياست               ﴿ص ــ 469 : ج ــ 22 

         

سورۀ مبارک « نجم »« 53 »

¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 4 ــ  1 :53

﴿  565﴾﴿ اما پيروى از هواى نفس انسان را از راه خدا باز مى دارد

﴿ص ــ 480 : ج ــ 22 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 12 ــ 5 :53

﴿ 566 ﴾﴿ هنگامى كه به آسمان معراج كردم آنچنان به ساحت قدس پروردگارم نزديك شدم كه ميان من و او فاصله قوسين يا كمتر بود

﴿ص ــ 489 : ج ــ 22 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 12 ــ 5 :53

﴿ 567 ﴾﴿ از پيغمبر اكرم (صلى اللّه عليه و آله ) پرسيدند :آیا پروردگارت را هرگز ديده اى ؟
درپاسخ فرمود: من او را با چشم دل ديده ام﴿ص ــ493  : ج ــ  22

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 18 ــ  13 :53

 سد رة المنتهی » اشاره به درخت پربرگ وپر سایۀ است که دراوج آسمانها ، درمنتها الیه عروج فرشته گان وارواح شهدا ، وانبیاء ، واعمال انسانها قرارگرفته.

﴿ 568 ﴾﴿ درحدیثی از پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) آمده که فرمود : من بر هر يك از برگهاى آن ، فرشته اى ديدم كه ايستاده بود و تسبيح خداوند را مى کرد . ﴿ص ــ 497 : ج ــ  22

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 18 ــ  13 :53

﴿  569﴾﴿ من به سدرة المنتهى رسيدم و ديدم در سايهِ هر برگى از آن امتى قرار گرفته اند       ﴿ص ــ 497 : ج ــ  22

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  26ــ  24 :53

﴿ 570 ﴾﴿كسى كه تمنى چيزى كند كه موجب رضاى خدا است از

  دنيا بيرون نميرود مگر به آن برسد﴾﴿ص ــ 527 : ج ــ  22

و از بعضى روايات استفاده مى شود كه هر گاه در دنيا به آن نرسد به ثواب و پاداش آن خواهد رسيد.

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 41 ــ 33 :53

﴿ 571 ﴾﴿ابوذر سؤ ال مى كند: پيامبران الهى چند نفر بودند؟
مى فرمايد: يكصد و بيست و چهار هزار نفر!
باز سؤ ال مى كند: رسولان آنها چند نفر بودند؟
مى فرمايد: سيصد و سيزده نفر و بقيه نبى بودند.
(رسول كسى است كه مامور ابلاغ و انذار است در حالى كه مفهوم نبى اعم است ).

 باز سؤ ال مى كند: آدم پيامبر بود؟

 فرمود: آرى ، خداوند با او سخن گفت و او را با دست قدرت خود آفريد.

سؤ ال مى كند: خداوند چند كتاب نازل فرموده است ؟

 مى فرمايد: يكصد و چهار كتاب : ده صحيفه بر آدم ، پنجاه صحيفه به شيث ، سى صحيفه بر ادريس ، ده صحيفه بر ابراهيم (كه مجموعا
 يكصد صحيفه مى شود) و تورات و انجيل و زبور و قرآن

﴿ص ــ 555 : ج ــ  22

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  49ــ 42 :53

﴿  572﴾﴿در حديثى آمده است كه پيغمبر اكرم (صلى اللّه عليه و آله ) از كنار جمعى مى گذشت كه مشغول خنده بودند

فرمود:  اگر آنچه را من مى دانم مى دانستيد « بسيار گريه مى كرديد و كم مى خنديد»! هنگامى كه پيامبر از آنجا گذشت جبرئيل بر او نازل شد و عرض كرد:  « خنده و گريه هر دو از سوى خدااست »

 پيامبر (صلى اللّه عليه و آله ) به سوى آنها بازگشت ،

 و فرمود: چهل گام بيشتر نرفته بودم كه جبرئيل پيش من آمد
 
وگفت :   نزد آنها باز گردوبه آنها بگو( ان الله اضحك و ابكى)( « خنده و گريه هر دو از سوى خدااست » .﴿ص ــ 566 : ج ــ  22

 

 

جلد « بیست وسوم »

سورۀ مبارک « قمر »« 54 »

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  55ــ  47 :54

 

 آیۀ مبارک « 54:54 » چنین مژده داده : ﴿ پرهيزگاران در باغها و نهرهاى بهشتى جاى دارند

برای تشریح کلمۀ « نهر» حدیث مبارک چنین فر موده:

﴿ 573﴾﴿ نهر به معنى فضا و گستردگى است نه به معنى نهر جارى

﴿ص ــ 80 : ج ــ  23

 خواننده گان محترم : اگر هدف سائیت موجود رادقیق شوید ، تمام محتوای آن اطراف همین یک آیۀ مبارک «54:49» بحث می نماید وازنگاه « سائینس » ثابت می سازد که بشارت این آیۀ مبارک که در 1400 سال قبل داده شده به هیچ صورت گفتار انسان آن دوران شده نه می تواند ولذا گواهی می دهند که این بیان از آن ذاتی است که از ماهیت خلقت جهان می داند وآن غیر از خالق جهان که « الله »« ج » است ،که آنرا آفریده،وبه طورخودی شده نه می تواند، زیرا آفرینش این اندازه گیریها به هیچ صورت ازراه تصادف وآن هم درسطح تمام جهان بوجود نه می آید.به روی این منظورعین نقل صفحۀ 81جلد23تفسیر شریف « نمونه » رانیززیاد نمودم تاهرچه زیادترعقیده واطمینان مستحکم تر گردد.

همه چيز جهان روى حساب است:آیۀ مبارک این است:

  إِنَّا كلَّ شىْءٍ خَلَقْنَهُ بِقَدَرٍ)(49 :54) )        

 ترجمه : ﴿ ما هر چيزى را به اندازه آفريد يم

 
 
  در عين فشردگى از حقيقت مهمى در عالم خلقت پرده برمى دارد، حقيقتى كه بر سراسر جهان هستى حاكم است ، و آن اندازه گيرى دقيق در همه كائنات جهان استهر قدر علم و دانش بشرى پيشرفت مى كند به اين اندازه گيرى دقيق آشناتر مى شود، اين اندازه گيرى دقيق نه تنها در موجودات ذره بينى بلكه در كرات عظيم آسمانى نيز حاكم است.مثلا مى شنويم فضانوردان با محاسبات دقيق علمى كه وسيله صدها نفر كارشناس متخصص بوسيله مغزهاى الكترونيكى انجام مى گيرد موفق مى شوند، درست در همان منطقه اى از كره ماه كه مى خواستند بنشينند، با اينكه ظرف چند روزى كه سفينه فضائى فاصله زمين و ماه را مى پيمايد همه چيز دگرگون مى شود، ماه هم بدور خود مى گردد و هم بدور زمين ، و جاى آن بكلى عوض مى شود، و حتى در لحظه پرتاب سفينه نيز زمين هم بدور خود و هم بدور آفتاب با سرعت فوقالعادۀ در حركت است ، ولى از آنجا كه تمام اين حركات گوناگون حساب و اندازه  دقيقى دارد كه مطلقا از آن تخلف نمى كند، فضانوردان موفق مى شوند كه با محاسبات پيچيده درست در منطقه مورد نظر فرود آيند !

ستاره شناسان مى توانند از دهها سال قبل ، خسوف و كسوفهاى جزئى و كلى را كه در نقاط مختلف زمين روى مى دهد دقيقا پيش بينى كنند، اينها همه نشانه دقت در اندازه گيريهاى جهان بزرگ است. در موجودات كوچك ، در مورچگان ريز با آن اندامهاى پيچيده ومتنوع و رگها و اعصاب ، ظرافت اين اندازه گيرى خيره كننده است، و هنگامى كه به موجودات كوچكتر، يعنى جانداران ذره بينى ، ميكربها، ويروسها، آميبها مى رسيم ظرافت اين اندازه گيرى اوج مىگيرد، و در آنجا حتى يكهزارم ميليمتر و كوچكتر از آن تحت حساباست ، و از آن فراتر هنگامى كه به داخل اتم وارد مى شويم تمام اينمقياسهاى اندازه گيرى را بايد دور بريزيم ، و اندازه ها به قدرىكوچك مى شود كه به فكر هيچ انسانى نمى گنجد.اين اندازه گيرى تنها در مساءله كميتها نيست ، كيفيتهاى تركيبى از اين اندازه گيرى نيز دقيقا برخوردار است ، نظامى كه بر روح وروحيات انسان و اميال و غرائز او حاكم است ، نيز اندازه گيرى دقيقى در مسير خواستهاى فردى و اجتماعى انسان دارد كه اگر  كمترين دگرگونى در آن رخ دهد نظام زندگى فردى و اجتماعى او به هم مى ريزد.

  در عالم طبيعت ، موجوداتى هستند كه آفت يكديگرند، و هر كدام ترمزى در برابر ديگرى محسوب مى شودپرندگان شكارى از گوشت پرندگان كوچك تغذيه مى كنند، و از اينكه آنها از حد بگذرند، و تمام محصولات را آسيب برسانند جلوگيرى مى نمايند، و لذا عمر طولانى دارند.ولى همين پرندگان شكارى ، بسيار كم تخم مى گذارند، و كم جوجه مى آورند، و تنها در شرايط خاصى زندگى مى كنند، اگر بنا بود با اين عمر طولانى جوجه هاى فراوان بياورند، فاتحه تمام پرندگان كوچك خوانده مى شد .
اين مسئله دامنۀ بسيار گسترده اى در جهان حيوانات و گياهان دارد كه مطالعۀ آن انسان را به عمق آیۀ مبارک« 54:49» آشناتر مى سازد.

 ﴿ إِنَّا كلَّ شىْءٍ خَلَقْنَهُ بِقَدَرٍ54:49  ترجمه: ﴿ ما هر چيزى را به اندازه آفريديم

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  55ــ  47 :54

﴿  574﴾﴿دوگروه ازامتم هستند که سهمی دراسلام ندارند ! جبریها ، وقدریها ودربارۀ اینها آیۀ﴿ إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فى ضلَلٍ وَ سعُرٍ(54:47)

ترجمه: ﴿مجرمان در گمراهى و شعله هاى آتشند نازل شده.

﴿ص ــ 84 : ج ــ  23

گرچه اعمال ما به تقدير و مشيت الهى است و هرگز خارج از محدوده قدرت و اراده او نيست ولى او مقدر ساخته كه ما در اعمال خود مختارباشيم ، و لذا براى ما تكليف و مسؤ ليت قائل شده كه اگر اختيار نداشتيم تكليف و مسؤ ليت نامفهوم و بى معنى بودبنابراين اگر ما در اعمال خود فاقد اراده و مجبور باشيم اين برخلاف تقدير الهى است . ولى در مقابل افراط « جبریون»،  گروهى دیگری به تفريط و تندروى در جهت مقابل افتاده اند كه آنها را    « قدریون »  و مفوضه مى نامند، آنها صريحأ مى گويند: اعمال ما به دست ما است ، و خدا را مطلقا به اعمال ما كارى نيست ، و به اين ترتيب قلمرو حكومت الهى را محدود ساخته و خود را مستقل پنداشته ، و راه شرك را مى پیمایند.

 

سورۀ مبارک « الرحمن »« 55 »

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 30 ــ 26 :55

﴿  575﴾﴿ از كارهاى او اين است كه گناهى را مى بخشد، و ناراحتى و رنجى را برطرف مى سازد، گروهى را بالا مى برد، و گروه ديگرى را پائين مى آورد          ﴿ص ــ 139 : ج ــ  23

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  69ــ  62 :55

﴿ 576 ﴾﴿دو بهشت از طلا است براى مقربان ، و دو بهشت از نقره براى اصحاب اليمين﴿ص ــ 176 : ج ــ  23

« در المنثور» جلد 6 صفحۀ 146تعبیر به طلا ونقره ممکن است اشاره به تفاوت مرتبۀ این دو بهشت باشد.ر

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم  فرمود : : د رآیۀ﴿  78ــ  70 :55

﴿ 577 ﴾﴿در حديثى از پيغمبر گرامى اسلام (صلى اللّه عليه و آله ) مى خوانيم شخصى در محضرش دعا مى كرد و مى گفت : يا ذاالجلال و الاكرام پيامبر صلى اللّه عليه وسلم )فرمود :

 اکنون که خدارا به این نام خواندی دعایت مستجاب  شد هرچه می خواهی بخواه            ﴿ص ــ 188 : ج ــ 23 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  78ــ  70 :55

 پيامبر (صلى اللّه عليه و آله ) مردى را مشاهده كرد كه ايستاده و مشغول نماز بود، بعد از ركوع و سجود و تشهد دعا كرد و در دعايش چنين گفت:

 اللهم انى اسئلك بان لك الحمد لا اله الا انت وحدك لا شريك لك المنان بديع السموات و الارض ، يا ذاالجلال و الاكرام ، يا حى يا قيوم ، انى اسئلك ...  

 پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود :

﴿ 578 ﴾﴿ اين مرد خدا را به نام عظيمى خواند كه هر گاه به آن دعا شود

اجابت مى كند و اگر به وسيله آن سؤ ال كنند عطا مى فرمايد

﴿ص ــ 188 : ج ــ  23

 

سورۀ مبارک « واقعه »« 56 »

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 14 ــ1 :56

﴿ 579 ﴾﴿ آيا مى دانيد چه كسانى پيشگامان به سوى سايه لطف پروردگار در قيامتند ؟ !اصحاب عرض كردند : خدا و رسولش آگاهتر است ، فرمود :

 آنها كسانى هستند كه وقتى حق به آنها داده شود پذيرا مى گردند، و هنگامى كه از حق سؤ ال شوند آنرا در اختيار مى گذارند، و درباره مردم آنگونه حكم مى كنند كه درباره خودشان﴿ص ــ 205 : ج ــ  23

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : : د رآیۀ﴿ 67 ــ63 :56

﴿  580﴾﴿ هيچيك از شما نگويد: من زراعت كردم ، بلكه گويد كشت

كردم (زيرا زارع حقيقى خدا است) ﴿ص ــ 249 : ج ــ  23

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : : د رآیۀ﴿ 74 ــ68 :56

﴿  581﴾﴿ هنگا میکه آن حضرت آب می نوشید:

می فرمود :  حمد براى خداوندى كه به رحمتش ما را از آب شيرين و گوارا سيراب كرد، و آنرا به خاطر گناهانمان شور و تلخ قرار نداد!

﴿ص ــ 256 : ج ــ  23

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : : د رآیۀ﴿ 74 ــ68 :56            ﴿ 582 ﴾﴿ اين آتشى كه برمى افروزيد يك جزء از هفتاد جزء آتش ‍ دوزخ است!

                 ﴿ص ــ 259 : ج ــ 23 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : : د رآیۀ﴿ 74 ــ68 :56

﴿  583﴾﴿ هرگز بندگان خدا را از آب اضافى كه در اختيار داريد منع نكنيد، و نه از مرتع اضافى، و نه از آتش ، چرا كه خداوند اينها را وسيله زندگى مسافران و مايه قوت نيازمندان قرار داده است

﴿ص ــ 262 : ج ــ  23

 مرتع یعنی چراگاه

   پیغمبر (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : : د رآیۀ﴿ 74 ــ68 :56

﴿ 584 ﴾﴿ هنگامى كه آيۀ  فَسبِّحْ بِاسمِ رَبِّك الْعَظِيمِ( 56:74) نازل شد  پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود: آنرا ذكر ركوع خود قرار دهيد( در ركوع خود بگوئيد سبحان ربی العظيم و بحمد ه

﴿ص ــ 262 : ج ــ 23 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 82 ــ75 :56

﴿ 585 ﴾﴿منظور ازآ یهِ :

﴿  وَ تجْعَلُونَ رِزْقَكُمْ أَنَّكُمْ تُكَذِّبُونَ  ﴿  82: 56

 ترجمه : ﴿  و به جاى شكر روزيهائى كه به شما داده شده آن را تكذيب مى كنيد؟اين است كه بجاى شكر روزي هاي تان ، تكذيب می کنید

﴿ص ــ 270 : ج ــ23

 

 بسيارى از مفسران از ((ابن عباس نقل کرده اند كه در يكى از سفرها همراهان پيامبر ( ص ) گرفتار تشنگى شديدى شدند، پيامبر (صلى اللّه عليه و آله ) دعا كرد بارانى نازل شد وهمه سيراب شدند، ولى در اين ميان حضرت (صلى اللّه عليه و آله ) شنيد كه مردى مى گويد به برکت طلوع فلان ستاره باران نازل گرديد! (در عصر جاهليت عربها معتقد به  انواء)) بودند و منظورشان از آن ستارگانى بود كه در فواصل مختلفى در آسمان ظاهر مى شدند، و عرب جاهلى عقيده داشت همراه ظهور هر يك از اين ستارگان بارانى مى بارد،است ، و لذا تعبير مى كردند  «اين باران از بركت طلوع فلان ستاره  واين يكى از مظاهر شرك و بت پرستى و ستاره پرستى بود) قابل توجه اينكه در بعضى از روايات نقل شده كه پيامبر (ص)كمتر آيات را تفسير

مى كرد ولى از جمله مواردى كه آنرا تفسير نمود همين آيه بود كه فرمود:

  منظور از آیۀ فوق اين است كه بجاى شكر روزيهايتان ، تكذيب مى كنيد

﴿ص ــ 270 : ج   ــ  23

 پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 82 ــ 75 : 56

﴿   586﴾﴿ اين قرآن كريمى است كه در كتاب پنهان (لوح محفوظ) قرار دارد، فرمود نزد خداوند در صفحات پاكيزه اى است و جز پاكان آنرا مس نمى

كند، فرمود يعنى مقربان

﴿ص ــ 272 : ج ــ  23

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 75 ــ72 :56

﴿ 586 ﴾﴿اين قرآن كريمى است كه در كتاب پنهان (لوح محفوظ) قرار دارد، فرمود نزد خداوند در صفحات پاكيزه اى است و جز پاكان آنرا مس نمى كند، فرمود يعنى مقربان

﴿ص272 ــ  : ج ــ  23

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 96 ــ88 :56

﴿ 587 ﴾﴿نخستين چيزى كه به مؤ من در هنگام وفات بشارت داده مى شود روح و ريحان و بهشت پر نعمت است ، و نخستين چيزى كه به مؤ من در قبرش بشارت داده مى شود اين است كه به او مى گويند بشارت باد بر تو به خشنودى خداوند، به بهشت خوش آمدى ، خداوند تمام كسانى که   كه تو را تا قبرت تشييع كرده اند همه را آمرزيد و شهادت آنها را درباره تو تصديق كرد، و دعاى آنها را براى آمرزشت مستجاب فرمود

﴿ص ــ  287: ج ــ  23

 

 

سورۀ مبارک « حد ید »« 57 »

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 3 ــ1 :57

﴿ 588 ﴾﴿خداوندا! تو اولى هستى كه قبل از تو چيزى نيست ، و آخرى

هستى كه بعد از تو چيزى نمى باشد آنچنان ظاهر و غالبى كه برتر از تو وجود ندارد، و آنچنان باطن وآن چنان باطن و پنهانى كه ماوراى تو چيزى تصور نمى شود

        ﴿ص ــ 300 : ج ــ 23 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 6 ــ 4 :57

﴿  589﴾﴿برترين مرحله ايمان انسان اين است كه بداند هر جا باشد خدا با او است              ﴿ص ــ 307 : ج ــ 23 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 11 ــ 7 :57

﴿ 590 ﴾﴿ كداميك از مؤ منان ايمانشان شگفت انگيزتر است ؟ گفتند: فرشتگان  فرمود: چه جاىتعجب كه آنها ايمان بياورند؟ آنها در جوار قرب خداوندند گفتند: پس انبياء،

 فرمود: با اينكه وحى بر آنها نازل مى شود چگونه ايمان نياورند؟ گفتند: پس خود ما!ر

  فرمود: چه جاى تعجب كه شما ايمان بياوريد در حالى كه من در ميان شما هستم ؟  اينجا بود كه همه ساکت ماندند. و پيامبر فرمود: ولى از همه اعجاب انگيزتر قومى هستند كه بعد ازشما می آیند و تنها اوراقى را در برابر خود مى بينند و به آنچه در آن است ايمان می آورند .

﴿ص 317ــ 316 : ج ــ 23 

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 11 ــ 7 :57

﴿ 591 ﴾﴿خداوند هيچگاه انفاقى را كه از طريق خيانت است نمى پذيرد

﴿ص ــ324  : ج ــ  23

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 25 :57

﴿ 592 ﴾﴿من در آستانه رستاخيز مبعوث به شمشير شده ام تا مردمان خداى يگانه را پرستش كنند، و روزى من در سايه نيزه من است

﴿ص 376ــ 375 : ج ــ  23

شمشیر وسیلۀ دفاع از ظلم وتجاوز است ومادۀ ساختاری  آن «  آهن »می باشد که خداوند « ج» آنرا از آسمان نازل وحتی طریق استفاده از آن را درعرصه های مختلف زندگی بشارت فرموده مستند به این حدیث مبارک یک کمی از چگونگی  نزول آهن می نویسم:

     ازآنجاکه «   آهن »   نعمت عظیم ومژدهِ نازل شدن آن از آسمان  «معجزۀ  علمی قرآن مجید » است تشریح این معجزۀ علمی قرآن مجیدرادرتحت عنوان« معجزۀعلمی درخلقت آهن »خواهیم دید وفعلأ اصل آیه وترجمۀ آنرامی آ وریم:

﴿ لَقَدْ أَرْسلْنَا رُسلَنَا بِالْبَيِّنَتِ وَ أَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَب وَ الْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاس بِالْقِسطِ وَ أَنزَلْنَا الحَْدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شدِيدٌ وَ مَنَفِعُ لِلنَّاسِ وَ لِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَنصرُهُ وَ رُسلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِىُّ عَزِيزٌ

﴿25: 57                

ترجمه: ﴿ما رسولان خود را با دلائل روشن فرستاديم ، و با آنها كتاب (آسمانى ) و ميزان (شناسائى حق و قوانين عادلانه ) نازل كرديم ، تا مردم قيام به عدالت كنند، و آهن را نازل كرديم كه در آن قوت شديدى است ، ومنافعى براى مردم ، تا خداوند بداند چه كسى او و رسولانش را يارى مى كنند بى آنكه او را ببينند، خداوند قوى و شكست ناپذير است

دانشمندان راز خلقت آهن ونشانه های آفریده شده در آن راکشف کردند :

آهن یگانه معدن یاعنصری است که نه تنهاحیات مادی بلکه حیات فزیولوژیکی وجودانسانهابه اومربوط بوده وبدون آن حیات هم نیست زیراآهن است که  آکسیجن راازشش گرفته به مغز وسایر سلولهای بدن نقل میدهد.ـ

ــ  آهن یگانه عنصری است که امکان حیات را در کرۀ زمین به مو جودات زنده ونباتات میسر ساخته وآن اینکه آهن درمرکز زمین جاداشته وازاثر گردش زمین به دور محورش یک مقناطیسیت بسیار نیرومند را بوجود آورده که ساحهِ  مقناطیسی آن از قطب شمال به قطب جنوب تکمیل وبه این ترتیب اطراف کرۀ زمین را مانند یک کمربند احاطه نموده. ونظر به این که خداوند مهربان برای ساحهِ مقناطیسی خواص وکیفیتی را ارزانی فر موده که هیچ علت پیدایشی ندارد وفقط خلق شده ،وآن این که تمام ذرات مادی جهان که از خود چارج الکتریکی دارند خط حرکت شان ازطرف این ساحه تغیر داده شده ومتناسب به اندازهِ شدت خود آنهارا درداخل ساحه حفظ ونه می گذارد ار آن خارج شود.پس تمام ذرات مذکورخصوصأ پروتون ها که منبع خودرا از آفتاب وفضا گرفته و بصورت اشعه های بسیار نیرومند گامابه استقامت زمین درحرکت اند،ساحهِ مقناطیسی زمین  نه می گذارد که آن اشعه های مرگ بارپروتون دار به  آتموسفر زمین داخل وازآنجا به سطح زمین رسیده مرگ مطلق ونابودی موجودات زنده ونبات را سبب شود.ر

اگراز آهن ،درتمام عرصه های دیگرحیات ویکی از آن ساختن سلاح دفاعی استفاده وبهترین وسیله برای دفاع از تجاوز وظلم شمرده می شود،ازجانب دیگرباید یکی از نعمت نزول آن را ازآسمان به زمین ، پیدایش وتامین حیات برای موجودات حیه شمرد.ر

 دانش امروز گواه این حقیقت «نزول آهن از آسمان » راباکشف دومو ضوع تائید وثابت سا ختند که:ر

 1 ــ آنکه آهن نه درزمین ونه درنظام شمسی تولید شده بلکه در10تا12 بیلیون سال قبل درقلب ستاره های عظیم الجسه تولید وباانفجارعظیم آنهادرپهنای   مکان پراگنده وازآن زمین وسیارات دیگر ساخته شدواین کشف گواه زندۀ آیۀ فوق شده.ر

2ـ تعدادی ازنشانه های خلقت درآهن را نیزآشکار نموده اند که شرح مفصل آنرا درتحت عنوان« معجزۀ علمی درخلقت آهن » می بینیم وصرف برای علاقه وجلب توجه خوانندهِ محترم ازچنین راز خلقت صرف نامهای  وظایف آهن را ذ کر میکنم.ر

3ــــ آهن از قوی ترین عنصری است که برای ساختن یک اتم آن اگرانرژی وحرارت تمام نظام شمسی به شمول آفتاب راچهارچند بسازیم باز هم نه می تواند یک اتم آهن را بسازدواین می رساند که آهن نه تنها درزمین، بلکه درنظام  شمسی وآفتاب هم ساخته نه شده ولهذا طبق فرمودۀ آیۀ فوق از آسمان «   قلب ستاره های عظیم الجسهِ اولیه » وفقط  برای خیر بشر نازل شده.ر

  4  ـــآهن درمقابل تمام  عناصردیگر جهان ، چنان مقامی را دارد که  هم  25عناصر پایان تراز آن وهم 91عنصربلند تر از آهن تمایل دارندکه   در اثر انجام  تعامل هسته وی  خودهارا به مقام آهن برسانندیعنی به آهن مبدل گردند اما آهن به یکی از عناصر دیگر مبدل نه می شود علت آنراذیلأشرح میکنیم:ر

درخانۀ نمبر 26  درجدول دورانی عناصرواقع شده ،لهذا:ـ ـــ آهن  

 ــــ عناصراز «   26ــ 1 » درزمان انجام تعامل هسته وی ا زخود انرژی راآزادساخته وهمرا با آن به عنصر بلند تر ازخود مبدل می شود تا به آهن نزدیک شودودرمقابل:ر

 ــــ عناصر بلندتر از آهن یعنی ازعنصر«27 تا117»  باانجام یافتن تعامل   هسته وی ازخود انرژی را آزاد وهمرا با آن به دو یا زیاد عنصرکوچکتراز خود مبدل می شود تاازاین راه خود را به آهن برساند.ر

ــــساختار اتم آهن چنان آفریده شده که تحت تاثیر حرارت قرار نه می گیرد یعنی سرحد حرارتی آن آن اندازه بلند است که حرارت حاصل شده از فشار قوۀ جاذبه نه می تواند ذرات اتم را ازهم جدا سازد , واین امر موجب آن شده که آهن حرارت رادرخود حفظ میکند واز همین علت درتعامل هسته وی سهم نه می گیرد تا تجزیه شده وبه عنصر دیگری مبدل گردد    ولهذادرستاره های عظیم الجسه هراندازه فشارقوۀ جاذبه اضافه شود تمام انرژی وحرارتی راکه ازاین فشار پیدا می شود،  آهنی که درمرکزستاره قراردارد آن را  درخود حفظ  و آزاد نه می سازد.ر

 این است که نشانۀ خلقت زمینه را برای انفجار ستاره برابروتمام عناصر داخل ستاره را به مکان پراگنده میکند.علت آنراذیلأ شرح می کنم.ر 

       ـــآهن ازنگاه غلظت وسنگینی از25عنصر اولیه سنگین تر است بنأ به اثر فشار قوۀ جاذبه درمرکز ستاره ها فرو می رود ومرکز را احاطه می کند ،چنانچه بعد از اینکه آهن درستاره های عظیم الجسۀ اولیه ساخته  شد مرکزستاره را احاطه ودرمقابل فشار بعدی قوۀ جاذبه حرارت حاصل شده را درخود ذخیره وآزاد نه میکند « شکل دایره ملاحظه شود »

 

 

 

توضیح شکل : در توضیح شکل  نشانه های عظیم خداوند «ج» آشکارمی شود وآن اینکه :ر

  1 ــ اضافه تر از 95% مادهِ خام ستاره هارا « هائیدروجن »تشکیل می دهد واز این سبب در بنیاد هائیدروجن چطوریکه درشکل ملاحظه می شود این نشانه ها آفریده شده :ر 

   ـــ بسیط ترین عنصر کیمیاوی جهان است که از آن باقیمانده عناصر جهان ساخته شده .ر       

   ـــ سرحد حرارتی آن بسیار کمتر از عناصر دیگر است وبه همین علت است که برای دفعهِ اول وتحن فشارکم قوهِ جاذبه به تعامل هسته وی شروع واز آن  عنصر دومی «هیلیوم » ساخته می شود، وازاین هم عناصر بالاتر ( ما انجام چنین تعاملات هارا در عنوان « خلقت اولیهِ جهان می بینیم ».      ــ چون گاز مذ  کور سبک است ، به مجرد زیاد شدن درجهِ حرارت ستاره ، گاز دوم که « هیلیوم »و سنگین تر است به اثر فشار قوهِ جاذبه جای اوراگرفته وهائیدروجن باقیمانده قشریاپردهِ اول ستاره را وهیلیوم چطور یکه درشکل دیده می شود قشریا پردهِ دوم را اشغال می نماید.  به همین ترتیب هرعنصر ساخته شدهِ که سنگین تر وسنگیتر ازقبل خود است به قشر های پایان ترجاه می گیرند ونوبهِ آخربه « آ هن » می رسد زیرا او ثقیل تر ازهمهِ انها است.     ومعجزهِ خلقت آهن دراین است که نه تنها جای خودرا به دیگری می دهد بلکه موجب انفجار ستاره وخارج شدن عناصر داخلی ستاره به مکان می شود که از آن ستاره های دیگر از جمله آفتاب ،زمین وانسان شکل گرفت  که ذیلأ شرح مختصر آن را می بینیم:ر

   به این ترتیب ومانند شکل درپردهِ اول هائیدروجن ،درپردهِ دوم هیلیوم ،درسوم کاربن وآکسیجن ،درچهارم  نیون ،مگنیزیوم ،آکسیجن ،درپردهِ پنجم سلیکن ، سلفر ودر آخرین آهن است .ر

   سوال ، اگر چنان اندازه گیریهای دقیث برای هر عنصر جداگانه  نه می بود ،آیا امکان انجام تعامل هسته وی ،تشکل عناصر جداگانه ،انفجار ستاره وتشکل ستاره ها ،زمین وانسان درمیان بود ؟ آیا خلقت چنین اندازه گیریها کار تصادف است ویا از خود طراح ومدبری دارد ؟ این مدبریگانه ،قادرو صاحب حکمت  غیر از « الله « ج » که شده می تواند ؟ .

¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯

 

  نشانۀ عظیم دیگرکه در این جادر خلقت موجودات کشف وآشکار شد این است که :ر 

ـــ خداوند« ج» درعلم جاودانش فعالیت دایمی بودن ستاره هارا طوری نظم بخشیده که درداخل ستاره دوقوه یکی درمقابل دیگری مقابله می نما یند.ر

         اول به قوۀ جاذ به چنان نشانه ارزانی شده که او بطوردایم مواد تر کیبی ستاره  را به طرف پایان یامرکز ستاره فشار داده موجب پیدایش هرچه اضافه تر حرارت میگردد.ر

 ودوم به حرارت حاصل شده چنان نشانه عنایت شده که او ازخود فشاری را پیدا میکند که استقامت حرکت این فشار برخلاف استقامت فشار قوۀ جاذ به ، یعنی  ازپایان بطرف بالا  عمل میکند. رسم ملاحظه شود:ر

 

 فشار حرارت از پایان به با لا

  « یکی بر خلاف دیگر »

فشارقوۀ جاذبه از بالا  به پا یا ن

 

 ادامۀ  حیات ستاره تابع این دو قوه است یعنی:

 1 ــ اگر قوۀجاذ به قوی بود روشنی وسوخت ستاره بسیارسریع شده ومواد ترکیبی آن  زود ختم  وعمر ستاره را بسیار کوتاه میکند.

2ــ واگر قوۀ فشار حرارتی اضافه بود ستاره را ازداخل انفجارداده وتمام مواد وعناصر ساخته شده درداخل ستاره رابه مکان لایتناهی بزرگ فضا پراگنده وخود ستاره  نابود می شود.

3 ــ حالت سوم این است که دراندازهِ شدت دو قوهِ فوق تعادل یا برابرشدن شدت فشار باهم مساوی می شود دراین وقت ستا ره به سوختن خود ادامه داده وعمرآن طولانی می شود ،حالا این حالت هارا درستاره های عظیم الجسه که دران آهن تولید می شود می بینیم.   

 4 ــ مثل اینکه گویا به « آهن » وظیفه داده شده که حرارت حاصل شده از قوۀ جاذبه رادرخود حفظ وفشارآنرا به مقابل قوۀ جاذبه استعمال نه کند تا تعا د ل  فشاری  د رستاره ازبین  رفته و  به نفع  « قوۀ جاذ به » تمام گردد.اما با استفاده از این حالت ،راه رابرای انجام وظیفۀ که درخلقت به او داده شده مساعد سازد یعنی زمینۀ انفجارعظیم ستاره رابارآورد تا تمام مواد داخل ستاره را به فضا پراگنده سازد .دانشمندان نام این انفجار را   « انفجار سوپر نؤا » می گویند.شکل آن ملاحظه شود.ر

این انفجار را به نام « چشم پشک » ودر  آیۀ مبارک (37 :55 )  قرآن مجید چنین آمده  :ر

 

﴿37 :55﴿ فَإِذَا انشَقَّتِ السَّمَاء فَكَانَتْ وَرْدَةً كَالدِّهَانِ ﴾

  ﴿در آن هنگام كه آسمان شكافته شود، و همچون روغن مذاب گلگون ﴾

كرات آسمانى از هم مى شكافد و به رنگ سرخ و به صورت مذاب همچون روغن در مى آيد.ر

  « وردة» به معنی «  گل » است و از آنجا كه گلها غالبا سرخ رنگند معنى سرخ را در اينجا تداعى مى كند.این هم معجزۀ قرآن مجید که از چگونگی انفجار عظیم  ستاره های بزر گ بشازت داده ودانشمندان آنرا در سال1967 کشف نمودند .ر

¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯

چگونگی انجام وظیفهِ آهن درقلب ستاره : 

  وظیفۀ آهن  این است که تمام حرارت پیداشده را درخود حفظ وبه خارج از کتلۀ خود آزاد نه میکند ونتیجه این می شود که بخش یامحیط خارجی آهن نسبت به بخش داخلی آن سرد تر می ماند.البته این سردی آن اندازه فشار ندارد که درمقابل فشار زیاد شوندۀ قوۀ جاذبه مقابله وتعادل را برقرار سازد .بنأ نتیجه این می شود که قوۀ جاذبه قوی وقوی تر می شود

حالا چه واقع می شود ؟  و مثال آنرا با یک طوپ بازی یا تیر موتر تمثیل میدهیم   که اگرطوپ یاتیر طور دوام دارپمپ شود چه رخ می دهد ؟     جواب آن ساده است وآن اینکه آن دویعنی طوپ یا تیر تا زمانی مقاومت  می کنند ولی بعد از یک سرحد معین  مقاومت نه توانسته   وبا یک صدای مهیب می کفد، وتمام هوای داخل خودرا با یک صدای وحشتناک خارج می سازد. آهن نیزنه تنها عین وظیفه را انجام میدهد بلکه همرا با آن وظایف مهمتر دیگری را انجام می دهد وآن اینکه:ز

 1 )  بخش داخلی پردۀ آهنی ستاره به آن اندازه حرارت را درخود حفظ می نماید که مقدار آن از 10 بلیون درجه اضافه می شود.ا

 2 ) این حرارت عظیم سه چیز مهم را بدست می دهد : 

  الف ) الکترون های اتم آهن راازقید اتم آزاد می سازد که با انجام این عمل اشعه های نیرومند گاما پیداشده وحرارت آن با حرارت اولیه جمع می گردد.

 ب ) پروتون های هستۀ اتم آهن با تصادم با اشعۀ نیرومند گاما که حامل آن الکترون است به نیوترون + الکترون+ نیوترینه تجزیه  وبحر عظیم نیوترون ونیوترینه را بوجود می آورد.ا

 ج )  نیوترینه ها که درمحاصره مانده اند با وقوع انفجار آزاد شده وباسرعت بزرگ تمام پرده های بالائی را شکافته وباخود هم انرژی وهم تمام عناصر ساخته شده را به مکان پراگنده می نماید.ا

د ) ازانرژی نیوترینه ها تمام عناصر بالاتر از آهن وبه شمول آهن  ساخته شده ونیاز حیات انسان را تکمیل می سارد وبه تعبیر قرآن مجید درتسخیر انسان یعنی درخدمت انسان کار می نماید.ا

 

 پیغمبر   (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  25 :57

﴿  593﴾﴿مردم را جز شمشير برپا نمى دارد، و شمشيرها كليدهاى بهشت و دوزخند

﴿ص ــ 376 : ج ــ 23 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  27ـ26 :57

﴿ 594 ﴾﴿اى عثمان ! خداوند متعال رهبانيت را براى امت من مقرر نداشته ، رهبانيت امت من جهاد در راه خدا است﴿ص ــ 386: ج ــ 23

 

 

سورۀ مبارک « مجادله » « 58 »

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 10 ــ 8 :58

 

﴿  596﴾﴿هنگامى كه سه نفر باشيد دو نفر از شما جداى از شخص سوم به نجوى نپردازد چرا كه اين امر نفر سوم را غمگين مى كند

﴿ص ــ 435 : ج ــ  23

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 10 ــ 8 :58

﴿  597﴾﴿اين سخنان در گوشى چيست ؟ آيا شما از نجوى نهى نشده ايد؟

﴿ص ــ 436 : ج ــ 23 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 11 :58

﴿ 598 ﴾﴿عالم يك درجه از شهيد بالاتر است ، و شهيد يكدرجه از

عابد ... و برترى عالم بر ساير مردم مانند برترى من بر كوچكترين آنها است                    ﴿ص ــ 443 : ج ــ  23

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  11  :58

﴿  599﴾﴿برترى عالم بر عابد همچون برترى ماه در شب بدر، بر ساير ستارگان است           ﴿ص ــ 443  : ج ــ  23

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  11 :58

﴿ 600 ﴾﴿سه گروه در قيامت شفاعت مى كنند، پيامبران ، علما و شهيدان .ر

﴿ص ــ 444 : ج ــ 23 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 22 ــ 20 :58

 

﴿ 601 ﴾﴿دوستى مؤ من نسبت به مؤ من براى خدا از مهمترين شعبه هاى ايمان است       ﴿ص ــ 473 : ج ــ  23

 

سورۀ مبارک « حشر »« 59 »

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 5 ــ  1 :59

﴿ 602 ﴾﴿من از جانب خدا به وسيله ترس و وحشت دشمنان يارى شده ام به فاصله يكماه         ﴿ص ــ 498 : ج ــ  23

يعنى نه تنها كسانى كه در ميدان نبرد با من روبرو مى شوند وحشت دارند

      بلكه در نقاطى كه دشمن از من يكماه راه فاصله دارد وحشت و اضطراب حاكم است.

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 20 ــ 15 :59

﴿ 603 ﴾﴿در راه خدا انفاق كنيد هر چند به اندازه يك من خرما يا كمتر، و يا يك مشت و يا كمترباشد و يا حتى به نيمى از يكدانه خرما! و اگر كسى آن را هم نيابد با سخنان پاكيزه دلهائى را شاد كند، چرا كه در قيامت هنگامى كه در پيشگاه خدا قرار مى گيريد به شما مى فرمايد آيا درباره تو چنين و چنان نكردم ؟ آيا گوش و چشم در اختيارت قرار ندادم ؟

آيا مال و فرزند به تو نبخشيدم ؟ و بنده عرض مى كند: آرى ، و در اينجا خداوند متعال مى گويد: پس نگاه كن ببين چه براى خودااز  قبل فرستاده

ئی؟ او نگاهى به پيش و پشت سر و طرف راست و چپ مى افكند چيزى نمى يابد كه بتواند با آن صورتش را از آتش دوزخ حفظ كند

﴿ص 546ــ 545 : ج ــ  23

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 20 ــ 15 :59

﴿ 604 ﴾﴿خداوند اين آيه را در قرآن مجيد نازل كرده است :

﴿ يَأَيهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ لْتَنظرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَت لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرُ بِمَا تَعْمَلُونَ 59:18

 ترجمه : ﴿ اى كسانى كه ايمان آورده ايد! از مخالفت خدا بپرهيزيد، و هر انسانى بايد بنگرد تا چه چيز را براى فردايش از پيش فرستاده ، و از خدا بپرهيزيد كه خداوند از آنچه انجام مى دهيد آگاه است

سپس افزود در راه خدا انفاق كنيد پيش از آنكه قدرت از شما سلب شود، و در راه خدا صدقه دهيد قبل از آنكه مانعى در اين راه ايجاد گردد، آنها که دينار دارند از د ينار، و آنها كه درهم دارند از درهم ، و آنها كه

گندم و جو دارند از گندم و جو، چيزى از انفاق را كوچك نشمريد هر چند به نيمى از يك دانه خرما باشد

﴿ص ــ 546 : ج ــ  23

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 24 ــ 21 :59

﴿  605﴾﴿هر كس آخر سورۀ حشر را بخواند، گناهان گذشته و آيندۀ او بخشوده مى شود        ﴿ص ــ 558 : ج ــ  23

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 24 ــ 21 :59

﴿ 606 ﴾﴿هر كس آيات  :

لَوْ أَنزَلْنَا هَذَا الْقُرْءَانَ « ( 24ــ 21 : 59)  

را تا آخر بخواند و در همان شب بميرد، شهيد مرده است

﴿ص ــ 558 : ج ــ  23

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 24 ــ 21 :59

﴿  607 ﴾﴿يكى از اصحاب مى گويد: از رسول خدا (ص ) درباره اسم

اعظم خدا سؤ ال كردم ، فرمود: « بر تو باد كه آخر سورۀ حشر را بخوانى و زياد بخوان » ! بار ديگر همين سؤ ال را تكرار كردم ، حضرت همان پاسخ را تكرار فرمود »   ﴿ص ــ 558 : ج ــ  23

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 24 ــ 21 : 59

﴿   608﴾﴿اين آيات شفاء هر دردى است مگر مرگ

﴿ص ـ 559 : ج ــ 23

 

خوانندۀ گرامی ! بااتکاه به احادیث شریف که فضیلت وبرکت این چهار آیۀ مبارک رامژده داده ، وهر انسان مسلمان آرزوی کسب سعادت دنیا وآخرت رادارند ، برهمه  شرط است که اولا معنی وحفظ هر چهار آیۀ مبارک  را به مغز سپرده وثانیأ تلاوت آنهارادرتمام دقایق حیات   « بیداری،نشسته، حرکت،مکالمه وحتی زمانیکه به خواب می رویم واولین دفعه که از خواب بیدار می شویم ، هم در ذهن وهم به حرکت زبان درحالیکه لبها بسته است تلا وت نمائیم.بعد از گذشت یک مدت کوتاه « انشا ء الله »که نه تنها سعادت دارین کماهی می شود بلکه تمام وسوسه های بیهوده وخیالات واهی که سر را گیچ وبه درد می آورد ازبین رفته ودرعوض اطمینان ،تسلیت  ،آرامش فکری وقناعت به زندگی  بدست می آید.رتجربه کردن شرط است .وبه این منظورآیات مبارک را باترجمۀ آنها ثبت نمودم خداوند» ج » باشما باشد .ر

 

 

﴿21 لَوْ أَنزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَّرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا مِّنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ

﴿22 هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ

 ﴿23 هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ

﴿24 هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاء الْحُسْنَى يُسَبِّحُ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ

ترجمه :

 (21)( اگر اين قرآن را بر كوهى نازل مى‏كرديم، مى‏ديدى كه در برابر آن خاشع مى‏شود و از خوف خدا می‏شكافد! اينها مثالهايى است كه براى مردم می‏زنيم، شايد در آن بينديشيد! )

  (22)( او خدايى است كه معبودى جز او نيست، داناى آشكار و نهان است، و او رحمان و رحيم است! )

(23)( او خدايى است كه معبودى جز او نيست، حاكم و مالك اصلى اوست، از هر عيب منزه است، به كسى يتم نمى‏كند، امنيت بخش است، مراقب همه چيز است، قدرتمندى شكست‏ناپذير كه با اراده نافذ خود هر امرى را اصلاح مى‏كند، و شايسته عظمت است; خداوند منزه است از آنچه شريك براى او قرارمى‏دهند! )

(24)او خداوندى است خالق، آفريننده‏اى بى‏سابقه، و صورتگرى (بى‏نظير); براى او نامهاى نيك است; آنچه در آسمانها و زمين است تسبيح او مى‏گويند; و او عزيز و حكيم است! )

وحالا 17اسما وصفات خداوند« ج » راکه درمتن آیات مبارک فوق است ،هریک رابا معانی شان که برای درک وحفظ مسلسل آن مساعدت می کند ثبت شد امید است از آن مستفید گردید. 

 

 

(عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ

( از غيب و شهود آگاه است)

الرَّحْمَنُ

( رحمت عامه او كه همه خلايق را شامل مى شود)

 

  الرَّحِيمُ

( رحمت خاصه اش كه ويژه مؤ منان است) 

(الْمَلِكُ

( حاكم و مالك اصلى او است)

الْقُدُّوسُ

( از هر عيب و نقص پاك و مبرا است)

السَّلَامُ

هيچگونه ظلم و ستم بر كسى روا نمى دارد، وهمه از ناحيه او درسلامتند)

الْمُؤْمِنُ

( او دوستانش را امنيت مى بخشد، و ايمان مرحمت مى كند)

الْمُهَيْمِنُ

(او حافظ و نگاهدارنده و مراقب همه چيز است)

 

الْعَزِيزُ

( او قدرتمندى است كه هرگز مغلوب نمى شود)

 

الْجَبَّارُ

( او با اراده نافذ خود به اصلاح هر امر مى پردازد)

الْمُتَكَبِّرُ

(او شايسته بزرگى است و چيزى برتر و بالاتر از او نيست)

الْخَالِقُ

(او خداوندى است آفريننده)

 الْبَارِئُ

(خداوندى كه مخلوقات را بى كم و كاست ، و بدون شبيهى از قبل ، ايجاد كرد)

 الْمُصَوِّرُ

(آفريدگارى كه به هر موجودى صورت خاصى بخشيد)

 

لَهُ الْأَسْمَاء الْحُسْنَى

(براى او نامه اى نيك است)

 يُسَبِّحُ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ

(و تمام موجوداتى كه در آسمان و زمين هستند براى او تسبيح مى گويند)

 

 وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ  ﴾

(او عزيز و حكيم است)

(اولى نشانه كمال قدرت او بر همه چيز، و غلبه بر هر مانع است )

 (و دومى اشاره به علم و آگاهى از نظام آفرينش و تنظيم برنامه دقيق در امر خلقت و تدبير)

 

 

جلد « بیست وچها رم »

 

سورۀ مبارک « جمعه »« 62 »

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  4 ــ  1 : 60

﴿  610﴾﴿هر كسى صد بار« تکبیر » بگويد افضل  است از آزاد كردن يك برده ، و كسى كه صد بار « تسبیح خدا »  بگويد افضل است ازاينكه يكصد اسب را براى جهاد زين و لجام كند، و كسى كه صد بار« لا اله الاالله » بگوید، عملش ازتمام مردم درآن روز برتر است ، مگر اینکه کسی بیشتر بگوید.ر

اين سخن به گوش اغنياء رسيد، آنها نيز به سراغ اين اذكار رفتند، فقراى امت خدمت پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) رسيدند و عرض ‍ كردند: سخن شما به گوش اينها رسيده و آنها نيز مشغول ذكر شده اند!ر

 پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: اين فضل الهى است به هر كس بخواهد مى دهد « اشاره به اينكه اين براى امثال شما است كه اشتياق انفاق داريد و وسيله آن در اختيار نداريد، و اما براى آنها كه ثروتمند ند راه وصول به فضل الهى از طريق انفاق از ثروتهايشان است »

﴿ص ــ  112ـ111: ج ــ  24

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 8  ــ  5 : 60

﴿  611﴾﴿كسى خدمت پيامبر آمد عرض كرد يا رسول الله (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) من چرا مرگ را دوست نمى دارم ؟

 فرمود: آيا ثروتى دارى ؟عرض كرد: آرى.  
فرمود : چيزى از آن را پيش از خود فرستاده اى ؟

عرض كرد: نه. فرمود: به همين دليل است كه مرگ را دوست ندارى (چون نامه اعمالت از حسنات خالى است) ﴿ص ــ 123 : ج ــ 24 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  11 ــ  9 : 60

﴿ 612﴾﴿ كسى كه از روى ايمان و براى خدا در نماز جمعه شركت كند

گناهان او بخشوده خواهد شد و برنامه عملش را از نو آغاز مى كند

﴿ص ــ 133 : ج ــ  24

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 11  ــ  9 : 60

﴿  613﴾﴿كسى خدمت رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) آمد، عرض كرد يا رسول الله ! من بارها آماده حج شده ام اما توفيق نصيبم نشده.

 فرمود: « بر تو باد به نماز جمعه كه حج مستمندان است»

﴿ص ــ 133 : ج ــ  24

 اشاره به اينكه بسيارى از بركات كنگره عظيم اسلامى حج در اجتماع نماز جمعه وجود دارد.

 

  سورۀ مبارک « منافقین»« 63 »

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  8 ــ  5 : 63

﴿  614﴾﴿من بر امتم نه از مؤ منان بيمناكم ، نه از مشركان ، اما مؤ من ايمانش مانع ضرر او است ، و اما مشرك خداوند او را به خاطر شركش ‍ رسوا مى كند، ولى من از« منافق» بر شما مى ترسم كه از زبانش علم مى ريزد (و در قلبش كفر و جهل است ) سخنانى مى گويد كه براى شمادلپذير است ، اما اعمالى (در خفا) انجام مى دهد كه زشت و بد است

                              ﴿ص ــ 167 : ج ــ  24

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  8 ــ  5 : 63

﴿ 615 ﴾﴿مؤ من همچون ساقه هاى زراعت است ، بادها او را مى خواباند اما بعدا به پا مى خيزد و پيوسته حوادث سخت و بلاها را تحمل كرده از سر مى گذراند، اما منافق همانند درخت  صنو براست نرمشی از

خود نشان نه مى دهد و مى ايستد تا از ريشه كنده شود ــ

﴿ص ــ 168 : ج24    

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 11  ــ  9 : 63

﴿  616﴾﴿سه چيز است در هر كس باشد منافق است ، هر چند نماز بخواند و روزه بگيرد و خود را مسلمان بداند: كسى كه در امانت خيانت مى كند و به هنگام سخن گفتن دروغ مى گويد، و هر گاه وعده اى مى دهد، تخلف مى كند                  ﴿ص ــ 176 : ج ــ  24

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  11 ــ  9 : 63

﴿ 617 ﴾﴿ هر مقدار خشوع ظاهر بر آنچه در قلب است ، افزون گردد او در نزد ما نفاق است﴿ص 177ــ 176 : ج ــ  24

 

سورۀ مبارک «طلاق  »« 65 »

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود  د رآیۀ﴿ 1 : 65

﴿  618﴾﴿ هر گاه كسى همسرش را در عادت ماهيانه طلاق دهد بايد اعتناء به آن طلاق نكند، و باز گردد تا زن پاك شود سپس اگر مى خواهد او را طلاق دهد اقدام كند    ﴿ص ــ 220 : ج ــ  24

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 1 : 65

﴿  619﴾﴿ هيچ عمل منفورتر، نزد خداوند متعال از اين نيست كه اساس خانه اى در اسلام با جدائى (يعنى طلاق ) ويران گردد

﴿ص ـ 225: ج ــ 24

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 1: 65

﴿  620﴾﴿ ازدواج كنيد و طلاق ندهيد كه طلاق عرش خدا را به لرزه درمى آورد                   ﴿ص ــ 220 : ج ــ  24

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 3ــ 2 : 65

﴿ 621 ﴾﴿ من آيه اى را مى شناسم كه اگر تمام انسانها دست به دامن آن زنند براى حل مشكلات آنها كافى است ، پس آيۀ وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ

  را تلاوت فرمود و بارها آن را تكرار كرد﴿ص ــ 236 : ج ــ  24

 فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَأَشْهِدُوا ذَوَيْ عَدْلٍ مِّنكُمْ وَأَقِيمُوا الشَّهَادَةَ لِلَّهِ ذَلِكُمْ يُوعَظُ بِهِ مَن كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا

ترجمه : ﴿ و هنگامى كه عده آنها سرآمد يا آنها را به طرز شايسته اى نگهداريد، و يا به طرزشائیستۀ از آتها جدا شوید ،و دو مرد عادل از  

 خودتان را گواه گيريد، و شهادت را   براى خدا برپا داريد، اين چيزى است كه افرادى كه به خدا و روز قيامت ايمان دارند به آن اندرزداده مى شوند، و هر كس تقواى الهى پيشه كند خداوند راه نجاتى برای اوفراهم مى كند 65:2  

 وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا

ترجمه : و او را از جايى كه گمان ندارد روزى مى‏دهد; و هر كس بر خدا توكل كند، كفايت امرش را مى‏كند; خداوند فرمان خود را به انجام مى‏رساند; و خدا براى هر چيزى اندازه‏اى قرار داده است! (65:3)

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  3 ــ  2 : 65

﴿  622﴾﴿ خداوندا پرهيزكاران را از شبهات دنيا و حالات سخت مرگ و شدائد

روز قيامت رهائى مى بخشد﴿ص ــ 236 : ج ــ  24

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 3  ــ  2 : 65

﴿ 623 ﴾﴿هر كس بسيار استغفار كند (و لوح دل را از زنگار گناه بشويد) خدا براى او از هر اندوهى گشايشى ، وازهر تنگنائى راه نجاتى قرار مى دهد

                       ﴿ص ــ 237 : ج ــ  24

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود  د رآیۀ﴿  3 ــ  2 : 65

﴿ 624 ﴾﴿جمعى از ياران رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) وقتى آيه های «3 ـ2 : 65» نازل شد درها را به روى خود بستند، و رو به عبادت آوردند و گفتند : « خداوند روزىما را عهده دار شده»!

 اين جريان به گوش ‍ پيامبر (صلى  عليه و آله و سلّم ) رسيد كسى را، نزد آنها فرستاد كه چرا چنين كرده ايد؟ گفتند: اى رسول خداچون خداوند روزى ما را تكفل كرده و ما مشغول عبادت شديم ، پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) فرمود:ر

هر كس چنين كند دعايش مستجاب نمى شود، بر شما باد كه تلاش و    طلب کنید            ﴿ص ــ 238 : ج ــ  24  

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  3 ــ  2 : 65

﴿ 625 ﴾﴿فرمود: از پيك وحى خدا، جبرئيل ، پرسيدم : توكل چيست ؟ گفت  

حقيقت توكل اين است كه انسان بداند: مخلوق ، نه زيان مى رساند، و نه نفع ، و نه عطا مى كند و نه منع ، چشم اميد از خلق برداشتن (و به خالق دوختن ) هنگامى كه چنين شود، انسان جز براى خدا كار نمى كند، به غير او اميد ندارد، از غير او نمى ترسد، و دل به كسى جز او نمى بندد، اين روح توكل است       ﴿ص ــ 239 : ج ــ  24

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  3 ــ 2  : 65

﴿ 626 ﴾﴿در حديثى مى خوانيم كه پيغمبر اكرم (صلى اللّه عليه و آله و سلّم در شب معراج از پيشگاه خداوند سؤ ال كرد: پروردگارا! چه عملی  از همه اعمال برتر است   خداوند متعال فرمود:چيزى در نزد من افضل و برتر از توكل بر من ، و خشنودى به آنچه قسمت كرده ام نيست  

﴿ص ــ 239 : ج ــ  24

 

سورۀ مبارک «تحریم »« 66 »

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  8 ــ  6 : 66

﴿ 627 ﴾﴿   هنگامى كه « معاذ بن جبل »از توبه نصوح سؤ ال كرد،

 در پاسخ فرمود : آن است كه شخص توبه كننده به هيچوجه بازگشت به 

   گناه نكند آن چنانكه شير به پستان هرگز باز نمى گردد  

﴿ص ــ 291 : ج ــ  24

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 8  ــ 6  : 66

﴿ 628 ﴾﴿كسى از ياران پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) سؤ ال كرد:

چگونه خانواده خود را از آتش دوزخ حفظ كنم؟   

حضرت (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) فرمود :

« آنها را امر به معروف و نهى از منكر مى كنى ، اگر از تو پذيرفتند آنها را از آتش دوزخ حفظ كرده اى ، و اگر نپذيرفتند وظيفۀ خود را انجام داده اى »                  ﴿ص ــ  293: ج ــ 24 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 8  ــ  6 : 66

﴿  629﴾﴿  بدانيد همه شما نگهبانيد، و همه در برابر كسانى كه مأمور نگهبانى آنها هستيد  مسئوليد،امير و رئيس حكومت اسلامى نگهبان مردم است و در برابر آنها مسئول است ، مرد نگهبان خانوادۀ خویش است ودر مقابل آنها 

مسئول  ، زن نيز نگهبان خانوادۀ شوهر وفرزندان است  و در برابر آنها مسئول مى باشد، بدانيد همه شما نگهبانيد و همه شما دربرابر کسانی که مأمور نگهبانى آنها هستيد مسئوليد﴿ص ــ  294: ج ــ  24

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  12 ــ  9 : 66

﴿  630﴾﴿همسر هيچ پيامبرى هرگز آلوده عمل منافى عفت نشد

﴿ص ــ 301 : ج ــ  24

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  12 ــ  9 : 66

﴿ 631 ﴾﴿در روايتى از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) مى خوانيم

برترين زنان اهل بهشت چهار نفرند:

   « خدیجه » دختر خويلد و« فاطمه » دختر محمد (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) و « مریم » دختر عمران و « آسیه » دخترمزاحم همسر فرعون  

                    ﴿ص ــ 303 : ج ــ  24

 

سورۀ مبارک «ملک »« 67 »

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  11 ــ 6  : 67

﴿ 632 ﴾﴿ در روايتى آمده است كه جمعى در محضر پيغمبر اكرم (صلى اللّه عليه و آله و سلّم مدح و ستايش از مسلمانى كردند،

رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) فرمود: عقل او چگونه است؟   

 عرض كردند: اى رسول خدا! ما از تلاش و كوشش او در عبادت و انواع كارهاى خير سؤ ال مى كنيم ، شما از عقلش سؤ ال مى فرمائيد؟

فرمود: مصيبتى كه از ناحيه حماقت احمق حاصل مى شود بدتر است از فجور فاجران و گناه بدكاران ، خداوند فرداى قيامت مقام بندگان را به مقدار عقل و خرد آنها بالا مى برد، و بر اين اساس به قرب خداوند نائل مى گردند            ﴿ص ــ 329 : ج ــ  24

 

سورۀ مبارک «قلم »« 68 »

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  7 ــ  1 : 68

﴿ 633 ﴾﴿ سه صدا است كه حجابها را پاره مى كند و به پيشگاه با عظمت خدا مى رسد: صداى گردش قلمهاى دانشمندان به هنگام نوشتن ، و صداى قدمهاى مجاهدان در ميدان جهاد، و صداى چرخ نخريسى زنان پاكدامن!

﴿ص ــ 377 : ج ــ  24

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 7  ــ 1  : 68

﴿  634﴾﴿ فرمود: « انما بعثت لاتمم مكارم الاخلاق ».

من براى اين مبعوث شده ام كه فضائل اخلاقى را تكميل كنم » « 

﴿ص ــ 379 : ج ــ 24 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 7  ــ  1 : 68

﴿ 635 ﴾﴿ مؤ من با حسن خلق خود به درجۀ كسى مى رسد كه شبها به عبادت مى ايستد، و روزها روزه دار است﴿ص ــ  379: ج ــ 24 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  7 ــ 1  : 68

﴿ 636 ﴾﴿ چيزى در ميزان عمل در روز قيامت سنگين تر از خلق خوب نيست             ﴿ص ــ 380 : ج ــ  24

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  7 ــ 1  : 68

﴿ 637 ﴾﴿ از همه شما محبوبتر نزد خدا كسى است كه اخلاقش از همه بهتر باشد، همان كسانى كه متواضعند، با ديگران مى جوشند، و مردم نيز با آنها مى جوشند، و از همه شما مغبوضتر نزد خدا افراد سخن چينى هستند كه در ميان برادران جدائى مى افكنند، و براى افراد بى گناه در جستجوى لغزشند              ﴿ص ــ 380 : ج ــ  24

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 7  ــ  1 : 69

﴿ 638 ﴾﴿ بيشترين چيزى كه مردم را وارد بهشت مى كند تقوى و حسن خلق است                ﴿ص ــ 380 : ج ــ  24

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  16 ــ 8  : 68

﴿ 639 ﴾﴿ آيا شما را به شريرترين افراد شما خبر دهم ،

گفتند: آرى ، اى رسول خدا ! فرمود:

آنهائى كه بسيار سخن چينى مى كنند، در ميان دوستان جدائى مى افكنند، و براى افراد پاك و بيگناه در جستجوى عيوبند﴿ص ــ 389 : ج ــ  24

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 16  ــ  8 : 68

﴿  640﴾﴿ احدى از شما درباره هيچيك از ياران من سخنى كه مرا نسبت به او بدبين سازد نقل نكند، چرا كه من دوست دارم با قلبى پاك با شما روبرو شوم

                ﴿ص ــ 390 : ج ــ  24

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 16  ــ  8 : 68

﴿ 641 ﴾﴿ سه گروه وارد بهشت نمى شوند،« جواظ » «  جعظرى  » و «عتل راوى مى گويد پرسیدم « جواظ » کیست؟

     فرمود : هر كس كه بسيار جمع مى كندواز ديگران منع مى نمايد، پرسيدم  «    جعظرى » کیست؟

 « عتل زنیم » کیست ؟   فرمود : افراد خشن و تندخو، پرسيدم فرمود: افراد شكمباره و بداخلاق ها كه بسیار می خورند ومی پوشند و بيدادگر و ظالمند     

﴿ص ــ 390 : ج ــ  24

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 52 ــ 1 5 : 68

﴿آيا چشم زدن واقعيت دارد؟

بسيارى از مردم معتقدند در بعضى از چشمها اثر مخصوصى است كه وقتى از روى اعجاب به چيزى بنگرند ممكن است آن را از بين ببرد، يا درهم بشكند، و اگر انسان است بيمار يا ديوانه كند.

اين مسئله از نظر عقلى امر محالى نيست ، چه اينكه بسيارى از دانش مندان امروز معتقدند در بعضى از چشمها نيروى مغناطيسى خاصى نهفته شده كه كارائى زيادى دارد، حتى با تمرين و ممارست مى توان آن را پرورش داد، خواب مقناطيسى از طريق همين نيروى مقناطيسى چشمها است.

  در دنيائى كه اشعه ليزر كه شعاعى است نامرئى مى تواند كارى كند كه از هيچ سلاح مخربى ساخته نيست پذيرش وجود نيروئى در بعضى از چشمها كه از طريق امواج مخصوص در طرف مقابل اثر بگذارد چيز عجيبى نخواهد بود﴿در حديثى مى خوانيم كه « اسماء بنت عميس » خدمت پيامبر (صلى اللّه عليه و آله وسلم عرض كرد: گاه به فرزندان جعفر چشم مى زنند، آيا « رقیۀ » براى آنها بگيرم منظور از« رقيه  » دعاهائى است كه مى نويسند و افراد براى جلوگيرى از چشم زخم باخود نگهميدارند و آن را تعويذ نيز مى گويند  ﴿ 642 ﴾﴿ پیغمبر(صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود :

آرى ، مانعى ندارد، اگر چيزى مى توانست بر قضا و قدر پيشى گيرد چشم زدن بود .                  ﴿ص ــ 427 : ج ــ  24

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 52 ــ 1 5 : 68

﴿ 643 ﴾﴿ و در حديث ديگرى آمده است كه امير مؤ منان (عليه السلام ) فرمود: پيامبر براى امام حسن و امام حسين « رقیه » گرفت واین دعارا

خواند  : شما را به تمام كلمات و اسماء حسناى خداوند از شر مرگ و حيوانات

موذى ، و هر چشم بد، و حسود آنگاه كه حسد ورزد مى سپارم ، سپس پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) نگاهى به ما كرد و فرمود:

اينچنين حضرت ابراهيم براى اسماعيل و اسحاق تعويذ نمود

﴿ص ــ 428: ج ــ   24

 

سورۀ مبارک «حا قه »« 69 »

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 17 ــ 13 : 69

﴿ 644 ﴾﴿ حاملان عرش هم اكنون چهار نفر (يا چهار گروه ) هستند اما در قيامت دو برابر مى شوند، چنانكه در حديثى از پيغمبر گرامى اسلام صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) مى خوانيم :

آنها امروز چهار نفرند، و روز قيامت آنها را با چهار نفر ديگر تقويت مى كند و هشت نفر مى شوند ﴿ص ــ 451 : ج ــ  24

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 24 ــ 18 : 69

﴿ 645 ﴾﴿ در حديثى از پيغمبر گرامى اسلام (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) مى خوانيم كه خداوند در قيامت نخست از بندگان خود اقرار بر گناهانشان مى گيرد، سپس مى فرمايد من اين گناهان را در دنيا براى شما مستور ساختم ، و امروز هم آن را مى بخشم سپس (فقط) نامه حسناتش را به دست راست او مى دهند           ﴿ص ــ 460 : ج ــ 24 

 

جلد « بیست وپنجم »

 

سورۀ مبارک « معارج »« 70»

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿   28 ــ  19 : 70

﴿ 646 ﴾﴿محبوبترين اعمال نزد خدا چيزى است كه مداومت داشته باشد، هر چند كم باشد          ﴿ص ــ 30 : ج ــ  25

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿   28 ــ 19  : 70

﴿ 647 ﴾﴿هيچكس با عملش وارد بهشت نمى شود، عرض ‍ كردند: حتى خود شما اى رسول خدا؟! فرمود:

آرى من هم چنين هستم ، مگر آنكه رحمت خدا شامل من شود

﴿ص ــ 34 : ج ــ 25 

 

سورۀ مبارک « نوح»« 71»

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  14  ــ  10 : 71

﴿  648﴾﴿كسى كه خداوند نعمتى به او بخشيده شكر خدا را بجا آورد، و كسى كه روزيش تاءخير كرده از خدا طلب آمرزش كند، و كسى كه بر اثرحاد ثۀ

   غمگين گردد بگويد: لا حول و لا قوة الا بالله .

﴿ص ــ 73 : ج ــ  25

 

 

سورۀ مبارک « جن»« 72»

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  15  ــ  11 : 72

﴿ 649 ﴾﴿مؤ من كسى است كه مردم بر جان و مال خود از ناحيه او در امان باشند                 ﴿ص ــ 118 : ج ــ 25 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  15  ــ  11 : 72

﴿  650﴾﴿مسلمان كسى است كه مسلمانان از دست و زبان او آسوده باشند 

﴿ص ــ 118 : ج ــ  25

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  19  ــ  16 : 72

﴿ 651 ﴾﴿تمام روى زمين ، سجده گاه و وسيله طهور (تيمم كردن ) براى من

قرار داده شده «همه جا را شامل مى شود»﴿ص ــ124  : ج ــ25  

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود: د رآیۀ﴿   28 ــ  25 : 72

در حديثى آمده است كه روزى «جبرئيل» در صورت يك عرب بيابانى در برابر پيامبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) ظاهر شد، و از جمله سؤ الاتى كه از آن حضرت نمود اين بود كه گفت :«  به من بگو كى قيامت برپا مى شود؟.»

 ﴿ 652 ﴾﴿  پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) فرمود:

    « كسى كه از او سؤ ال مى كنى (در اين مسئله ) آگاه تر از سؤ ال كننده نيست!»  

بار ديگر آن مرد عرب با صداى بلند گفت :    

   « اى محمد! قيامت كى خواهد آمد؟ » .

پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) فرمود :

 « واى بر تو قيامت مى آيد، بگو. ببينم چه چيز براى آن فراهم كرده اى ؟ !».

اعرابى گفت من نماز و روزۀ بسيارى فراهم نكرده ام ، ولى خدا و رسولش را دوست دارم.  

پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) فرمود :

!((پس ‍ تو با كسى خواهى بود كه دوستش دارى ))

« آنس »  يكى از ياران پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) می گوید :

   «  مسلمانان از هيچ سخنى مانند اين سخن خوشحال نشدند»

﴿ص ــ 140 : ج ــ  25

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  28  ــ  25 : 72

﴿ 653 ﴾﴿خداوند جن را پنج صنف آفريده است : صنفى مانند باد در هوا (ناپيدا هستند) و صنفىبه صورت مارها، و صنفى به صورت عقربها، و صنفى حشرات زمين اند، و صنفى ازآنها مانند انسانند كه بر آنها حساب و عقاب است                 ﴿ص ــ 157 : ج ــ 25 

 

سورۀ مبارک « مزمل»« 73»

 

 

 پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  10  ــ  6 : 73

﴿ 654 ﴾﴿« دراسلام نه رهبانیت است ونه تبتل »

﴿ص ــ 179 : ج ــ  25

تبتل :ازمادۀ « بتل » « بروزن حتم » دراصل به معنی «انقطاع » است.

پس درروایت که از پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) آمده اشاره به این استکه ترک دنیا به آن معنی که درمیان راهبان مسیحی معمول است دراسلام وجود ندارد.آنها برای ترک دنیاهم ازدواج راترک می کنند، وهم هرگونه فعالیت اجتماعی را، امایک مسلمان واقعی درعین این کهدرقلب اجتماع زندگی می کندتمام توجه اش به خدا « ج » است . ر

 

سورۀ مبارک « مد ثر»« 74»

 

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  10  ــ 1  : 74

﴿ 655 ﴾﴿ كه در مورد اجر صابران مى گويد : خداوند مى فرمايد هنگامى كه مصيبتى متوجه يكى از بندگانم در بدن يا  مال يا فرزندش مى كنم ، و او با صبر جميل با آن مقابله مى كند حيا مى كنم كه در قيامت ميزان سنجش اعمال براى او نصب كنم ، و يا نامه عمل او را بگشايم !  .ر

﴿ص ــ  217: ج ــ  25

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿   48 ــ  38 : 74

 شفيعان در قيامت براى گنهكارانى كه زمينه هاى شفاعت در آنها موجود است شفاعت مى کنند .

نخستين شفيع شخص پيامبر اسلام (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) است ، چنانكه در حديثى مى خوانيم :

﴿ 656 ﴾﴿ رسول الله ( ص ) فرمود،« انا اول شافع فى الجنة » « من اولین شفاعت کننده درقیا مت هستم »﴿ص ــ 257 : ج ــ  25  

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿   48  ــ  38 : 74

﴿ 657 ﴾﴿پيامبران درباره تمام كسانى كه از روى اخلاص به وحدانيت خداوند گواهى مى دهند شفاعت مى كنند، و آنها را از دوزخ خارج مى سازند

﴿ص ــ 257 : ج ــ  25

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  48  ــ  38 : 74

﴿  658﴾﴿ در آن روز به فرشتگان و انبياء و شهداء اجازه داده مى شود كه شفاعت كنند          ﴿ص ــ 258 : ج ــ  25                   

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 48  ــ 38: 74

﴿  659﴾﴿ روز قيامت نخست انبياء شفاعت مى كنند سپس علما، و بعد از آنها شهداء                 ﴿ص ــ 258 : ج ــ  25

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  48  ــ  38 : 74

﴿ 660 ﴾﴿ شفاعت شهيد درباره هفتاد نفر از خانواده اش پذيرفته مى شود.

﴿ص ــ 258 : ج ــ  25

و در حديث ديگرى كه مرحوم « علامه مجلسی » در « بحارالانوار »

  آورده : شفاعت آنها درباره هفتاد هزار نفر پذيرفته می شود.

 حضرت علی ( رض ) فرمود : « بدانید قرآن شفاعت کنندۀ است که شفاعتش پذیرفته می شود.» 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿   48 ــ 38  : 74

﴿ 661 ﴾﴿هنگامى كه انسان به نود سالگى برسد (و در مسير ايمان سير كند) خداوند گناهان گذشته و آينده او را مى بخشد، و شفاعت او در خانواده اش

پذيرفته مى شود      ﴿ص ــ  259: ج ــ  25

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  48  ــ  38 : 74

﴿ 662 ﴾﴿روزه و قرآن براى بندگان در قيامت شفاعت مى كنند

﴿ص ــ 259 : ج ــ  25

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  48  ــ 38  :74  

﴿  663﴾﴿در قيامت پيامبران و فرشتگان و مؤ منان شفاعت مى كنند، و خداوند مى گويد شفاعت من باقى مانده است.  

﴿ص ــ  : ج ــ  25

 

سورۀ مبارک « قیا مت »« 75»

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  6  ــ  1 : 75

در روايتى آمده است كه يكى از مشركان كه در همسايگى پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) زندگى مى كرد به نام « على بن ابى ربيعه » خدمت حضرت (صلى اللّه عليه و آله وسلم )  آمد و از روز قيامت سؤ ال كرد كه چگونه است ؟ و كى خواهد بود؟

سپس افزود: اگر آن روز را من با چشم خودم . ببينم باز تصديق تو نمى كنم ، و به تو ايمان نمى آورم ! آيا ممكن است خداوند اين استخوانها را جمع آورى كند؟ اين باور كردنى نيست ، اینجابود که آیات فوق نازل شد وبه او  

 پاسخ گفت و لذا پيغمبر (صلى اللّه عليه و سلّم ) درباره اين مرد لجوج معاند مى فرمود:

﴿ 664 ﴾﴿ خداوندا شر اين همسايه بد را از من دور كن 

﴿ص ــ 277 : ج ــ  25

 

سورۀ مبارک « انسا ن »« 76»

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿   25 ــ  20 : 76

﴿  665﴾﴿ هنگامى كه اهل بهشت وارد بهشت مى شوند خداوند مى فرمايد: چيز ديگرى ميخواهيد بر شمابیفزایم ؟ ﴿ص ــ 304 : ج ــ  25

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  25  ــ  20 : 76

﴿  666﴾﴿ آنها به پروردگارشان مى نگرند بدون كيفيت و حد محدود و صفت  مشخصى و اين حديث تاءكيدى است بر شهود باطنى نه مشاهده با چشم. 

﴿ص 305ــ 304 : ج ــ  25

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  11  ــ  5 : 76

﴿ 667 ﴾﴿ مردى از حبشه خدمت رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) آمد و مى خواست از او سؤ ال كند، پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) فرمود سؤ ال كن و فرا گير، عرض كرد اى رسول خدا گروه شما از نظر رنگ و صورت و نبوت به ما برترى داريد، اگر من به آنچه تو ايمان آورده اى ايمان بياورم ، و همانند آنچه عمل مى كنى عمل كنم، من با تو در بهشت خواهم بود؟

 فرمود: آرى ، سوگند به كسى كه جانم به دست او است سفيدى سياه  پو ستان در بهشت از هزار سال راه ديده مى شود، سپس پيامبر ثوابهاى مهمى براى گفتن لا اله الا الله و سبحان الله و بحمده بيان فرمود و در اين هنگام سوره « هل اتى  » نازل شد﴿ص ــ 346 : ج ــ  25

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  11  ــ  5 : 76

﴿ 668 ﴾﴿ با اسيران به نيكى رفتار كنيد، مسلمانان هنگامى كه اين سخن را شنيدند گاه غذاى خود را به اسير داده و او را بر خويشتن مقدم مى شمردند                ﴿ص ــ 354 : ج ــ  25

 پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿   22 ــ  12 : 76

﴿  669﴾﴿ كسى كه سه نفر از مسلمانان را اطعام كند خداوند او را از سه باغ بهشتى در ملكوت آسمانها اطعام خواهدکرد﴿ص ــ 358 : ج ــ  25

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿   22 ــ  12 : 76

﴿ 670 ﴾﴿ يكى از برترين اعمال نزد خدا خنك كردن جگرهاى داغ است ، و سير كردن شكمهاى گرسنه ، سوگند به كسى كه جان محمد در دست او است بنده اى كه شب سير بخوابد و برادر -ـ يا فرمود همسايه ــ مسلمانش گرسنه باشد به من ايمان نياورده است.! ﴿ص ــ 359 : ج ــ  25

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  22  ــ  12 : 76

﴿ 671 ﴾﴿ از حديثى كه از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) نقل شده استفاده مى شود كه چشمه شراب طهور بر در بهشت قرار دارد:  جرعه اى از اين شراب طهور به آنها داده مى شود و خدا به وسيله آن قلوب آنها را از حسد (و هر گونه صفات رذيله ) پاك مى سازد

﴿ص ــ 373 : ج ــ  25

   

سورۀ مبارک « مر سلا ت »« 77»

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  50  ــ  41 : 77

﴿ 672 ﴾﴿ دينى كه در آن ركوع و سجود نباشد ارزشى ندارد

﴿ص ــ 429 : ج ــ  25  

 

جلد « بیست وششم »

 

سورۀ مبارک « نبأ »« 78»

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿   30 ــ  21 :  78

﴿  673﴾﴿ اين آيه شديدترين آيه اى است كه در قرآن مجيد درباره دوزخيان آمد است                   ﴿ص ــ 45 : ج ــ  26

آیۀ مبارک این است:     فَذُوقُوا فَلَن نَّزِيدَكُمْ إِلا عَذَاباً (78:30)

  ترجمه: ﴿ پس بچشيد كه چيزى جز عذاب بر شما نمى افزاييم  

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  37  ــ  31 : 78

﴿ 674 ﴾﴿بهترين ميوه هاى شما انگور است﴿ص ــ 48 : ج ــ  26

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  40  ــ  38 : 78

﴿ 675 ﴾﴿روح لشكرى از لشكريان خدا است كه ملائكه نيستند، آنها داراى سر و دست و پا مى باشند، سپس پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) اين آيه را تلاوت فرمود: «  يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَ الْمَلَئكَةُ صفًّا   »

 

سپس افزود: اينها لشكرى هستند و آنها لشكر ديگرى

﴿ص ــ 58 : ج ــ  26     

                            

﴿ يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَ الْمَلَئكَةُ صفًّا لا يَتَكلَّمُونَ إِلا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَ قَالَ صوَاباً(38 : 78

ترجمه:       

﴿اينها در آن روز واقع مى شود كه « روح » و « ملا ئکه » در يك صف قيام مى كنند، و هيچيك جز به اذن خداوند رحمان سخن نمى گويند: و آنگاه

كه مى گويند صواب مى گويند

 

 

سورۀ مبارک « نا زعا ت »« 79»

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  46  ــ  42 : 79

﴿ 676 ﴾﴿   در حديثى از پيغمبر اكرم (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) نقل شده

كه دو انگشت مباركش را كنار هم گرفت و فرمود::

قيام من و قيام قيامت همانند اين دو است﴿ص ــ 114 : ج ــ 26 

 

 سورۀ مبارک « عبس »« 80 »

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  42  ــ  33  : 80

﴿ 677 ﴾﴿  در حديثى آمده است كه بعضى از خاندان پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) از آن حضرت سؤ ال كردند كه آيا در روز قيامت انسان به ياد دوست صميميش مى افتد؟

در جواب فرمود :  

سه موقف است كه هيچكس در آنها به ياد هيچكس نمى افتد: اول پاى ميزان سنجش اعمال است تا ببيند آيا ميزانش سنگين است يا سبك ؟ سپس بر صراط است تا ببيند آيا از آن مى گذرد يا نه ؟ و سپس به هنگامى است كه نامه هاى اعمال را به دست انسانها مى دهند تا ببينند آن را به دست راستش مى دهند يا دست چپ ؟ اين سه موقف است كه در آنها كسى به فكر كسى نيست ، نه دوست صميمى ، نه يار مهربان ، نه افراد نزديك ، نه دوستان مخلص ، نه فرزندان ، و نه پدر و مادر، و اين همان است كه خداوند متعال مى فرمايد: در آن روز هر كسى به قدر كافى به خود مشغول است

﴿ص ــ 159 : ج ــ  26

 

 سورۀ مبارک « انفطا ر»« 82 »

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  5  ــ  1 :82  

﴿  678﴾﴿كسى كه سنت نيكى بگذارد و ديگران به او اقتدا كنند پاداش خود را دارد، و همانند پاداش كسانى كه از او پيروى كرده اند، بى آنكه از اجر آنها كاسته شود، و كسى كه سنت بدى بگذارد و از آن پيروى كنند، گناه خود رادارد و همانند گناهان كسانى كه از او پيروى كرده اند، بى آنكه از گناهان آنها چيزى كاسته شود، در اينجا بود كه خذيفه يكى از ياران پيامبر (صلى اللّه عليه و آله وسلم) آیۀ :

      ﴿ عَلِمَت نَفْسٌ مَّا قَدَّمَت وَ أَخَّرَت (82:5 راتلاوت کرد.  

ترجمه:  ﴿ در آن زمان هر كس مى داند آنچه را از قبل فرستاده ، و آنچه را براى بعد گذاشته است﴿ص ــ 214 : ج ــ  26

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  12  ــ 6  : 82

﴿  679﴾﴿ آن حضرت ( ص ) هنگام تلا وت آیۀ مبارک « 82:6» فرمو دند :  ﴿ جهل و نادانيش او را مغرور و غافل ساخته است

 ﴿ يَأَيهَا الانسنُ مَا غَرَّك بِرَبِّك الْكرِيمِ ( 82:6)

ترجمه: ﴿ اى انسان چه چيز تو را در برابر پروردگار كريمت مغرور ساخته ؟                ﴿ص218 ــ  217: ج ــ 26             

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿   12 ــ  6 : 82

﴿ 680 ﴾﴿ انما الاعمال بالنيات﴾﴿ اعمال به نيتها بستگى دارد

﴿ص ــ 228 : ج ــ  26

 

﴿ 681 ﴾﴿  در روايت ديگرى آمده است كه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) بعد از اشاره به وجود اين دو فرشته ، و نوشتن حسنات با پاداش ده برابر، فرمود هنگامى كه انسان كار بدى انجام مى دهد، فرشته راست به فرشته چپ مى گويد: در نوشتن اين گناه عجله مکن شاید کار نیکی بعد ازآن انجام دهد كه گناه او را بپوشاند همانگونه كه خداوند بزرگ « ج » مى فرمايد :﴿  ان الحسنات يذهبن السيئات﴾﴿ به تحقیق حسنات ،سیئات را نابود میکند ، يا اينكه توبه و استغفار كند (و اثر گناه از ميان برود)... و او هفت ساعت از نوشتن كار بد خوددارى مى كند، و اگر كار نيك يا استغفارى به دنبال آن نيايد فرشته حسنات به فرشته سيئات مى گويد بنويس بر اين بد بخت محروم !

﴿ص ــ 8 22  : ج ــ  26                 

 دوفرشته: یکی به راست انسان اعمال حسنه راویکی به سمت چپ انسان مأ مور نوشتن اعمال سیئۀ انسان هستند.ر

 

سورۀ مبارک « مطففین»« 83 »

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  6  ــ 1  : 83

﴿  682﴾﴿ پنج چيز در برابر پنج چيز است

عرض كردند اى رسول خدا: كدام پنج در مقابل كدام پنج است ؟!

 فرمود :

هيچ قومى عهدشكنى نكردند مگر اينكه خداوند دشمنان شان را بر آنها مسلط ساخت.  و هيچ جمعيتى به غير حكم الهى حكم نكردند مگر اينكه فقر در ميان آنها زياد شد .و در ميان هيچ ملتى فحشاء ظاهر نشد مگر اينكه مرگ و مير در ميان آنها فراوان گشت .هيچ گروهى كم فروشى نكردند مگراينكه زراعت آنها از بين رفت وقحطی آنها را فرو گرفت.  و هيچ قومى زكات را منع نكردند مگر اينكه باران از آنها قطع شد .

﴿ص ــ 243 : ج ــ  26

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  10  ــ  7 : 83

﴿  683﴾﴿ گاه مى شود كه فرشته عمل بنده    اى را با خوشحالى و سرور به آسمان بالا مى برد هنگامى كه حسنات او را بالا برد خداوند عزوجل مى فرمايد: آن را در سجين قرار دهيد كه او هدفش ‍ جلب رضاى من نبوده

﴿ص ــ  257: ج ــ  26

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿   17 ــ 11  :83  

﴿ 684 ﴾﴿ مذاكره كنيد و يكديگر را ملاقات نمائيد و احاديث (پيشوايان دین) 

   را نقل نماييد كه حديث مايۀ جلاى دلها است ، دلها زنگار مى گيرد همانگونه كه شمشير زنگار مى گيرد، و صيقل آن حديث است

﴿ص ــ 266 : ج ــ  26

 

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿   17 ــ  11 : 83

﴿ 685 ﴾﴿ منظور از «  عِلِّيِّينَ  » آسمان هفتم و زير عرش خدا است

   آیۀ مبارک : ﴾﴿  َكلا إِنَّ كِتَب الاَبْرَارِ لَفِى عِلِّيِّينَ﴾﴿ (83:11) 

ترجمه:  ﴿چنان نيست كه آنها (درباره معاد) خيال مى كنند، بلكه نامه اعمال نيكان در عليين است « نشان میدهد که مقام خود آنها فوق العاده بلند ووالا است »  

﴿ص ــ 271 : ج ــ  26

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  28  ــ  18 : 83

﴿  686﴾﴿ به حضرت علی ( رض) فرمود :  اى على كسى كه خمر و شراب را به خاطر خدا ترك گويد   خداوند او را از شراب زلال دربسته مهر شده بهشتى سيراب مى كند﴾.ر

﴿ص ــ 280 : ج ــ 26 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  28  ــ  18 : 83

﴿ 687 ﴾﴿ و جالبتر اينكه در حديث ديگرى از همان حضرت (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) آمده است كه حتى اگر شراب دنيا را براى غير خدا نيز ترك گويد خداوند او را از اين شراب   طهور مى نوشاند، على (عليه السلام ) مى گويد: عرض كردم براى غير خدا؟

 فرمود آرى ! كسى كه براى حفظ جان خود نيز از شراب دنيا چشم بپوشد خدا او را از رحيق مختوم سيراب مى كند﴿ص ــ  281: ج ــ  26

رحیق : به معنی خالص، ناب ،می خالص ، شراب بی غش ، بادۀ ناب .

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  36  ــ  29 : 83

﴿ 688 ﴾﴿ در بعضى از روايات از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) آمده است كه درآن روزد  ری از بهشت به  روى كفار گشوده مى شود، و آنها به گمان اينكه فرمان آزادى از   دوزخ و ورود در بهشت داده شده    است به سوى آن حركت مى كنند، هنگامى كه به آن رسيدند ناگهان در بسته مى شود، و اين كار چند بار تكرار مى شود و مؤ منان كه از بهشت نظاره گر آنانند مى خند ند﴿ص ــ  288: ج ــ  26

 امید : بعد از مطالعۀ هرحدیث  شریف،بااستفاده ازنمبر آیه وسوره که درهر حدیث شریف جداگانه ،تحریرشده ،شما آیات وترجمۀ دری آنهارا از صفحۀ سائیت موجود پیداو هم تلاوت گردد ،آن زمان به عمق معانی احادیث شریف بهتر ترمی رسیم .« انشاأالله »

 

سورۀ مبارک « انشقا ق»« 84 »

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  9  ــ  1 : 84

﴿  689﴾﴿ سه چيز در هر كس باشد خداوند حساب او را آسان مى كند، و او را به رحمتش در بهشت وارد مى سازدعرض كردند: آنها چه چيز است اى رسول خدا؟! فرمود: عطا كنى به كسى كه تو را  محروم كرده ، و پيوند برقرار سازى با كسى كه از تو بريده ، و عفو كنى كسى را كه به تو ستم كرده است

﴿ص ــ302  : ج ــ  26

 

 

 سورۀ مبارک « طا رق»« 86 »

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿   17 ــ  11 : 86

﴿ 690 ﴾﴿در حديثى از حضرت على (رض) از پيغمبر گرامى اسلام نقل شده كه  فرمود: به زودى فتنه اى در ميان شما ظاهر مى شود، عرض كردم اى رسول خدا! راه نجات از آن چيست ؟ فرمود: قرآن است كه اخبار پيشينيان و آيندگان و داورى ميان شما در آن     است ، آن كلامى است كه حق را از باطل جدا مى كند، جدى است و شوخى نيست ، هر جبارى آن را ترك كند خداوند او را درهم مى شكند، و هر كس هدايت را در غير آن  جستجو كند خداوند گمراهش مى سازد

﴿ص ــ 374 : ج ــ  26

 

 

سورۀ مبارک « ا علی »« 87 »

 

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  19  ــ  14 : 87

﴿  691﴾﴿  در روايتى از ابو ذر مى خوانيم كه مى گويد: به پيغمبر اكرم  (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) عرض كردم انبيا چند نفر بودند؟ فرمود يكصد و بيست و چهار هزار نفر..گفتيم : رسولان آنها چند نفر بودند؟  فرمود: سيصد و سيزده نفر، و بقيه فقط« نبى» بودندعرض كردم : آدم نبى بود؟ فرمود بله ، خداوند با او سخن گفت و او را با دست خود آفريد، سپس پيامبر (صلى ‍ اللّه عليه و آله و سلّم ) افزود، اى ابو ذر! چهار نفر از انبياء عرب بودند: هود صالح و و شعيب و پيامبر تو.گفتم : اى رسول خدا! خداوند چند كتاب نازل فرمود؟ فرمود: صد و چهار كتاب ، ده كتاب بر«  آدم » پنجاه كتاب بر« شيث » وبر« اخنوخ » كه ادريس است سى كتاب ، و او نخستين كسى است كه با قلم نوشت و بر   « ابراهيم » ده كتاب و نيز تورات و انجيل و زبور و فرقان را (بر موسى و مسيح و داود و پيامبر اسلام نازل كرد

 ﴿ص 406ــ  405: ج ــ  26

 

 سورۀ مبارک « غاشیه »« 88 »

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  7  ــ  1 :  88

﴿  692﴾﴿  ضريع چيزى است كه در آتش دوزخ ، شبيه خار، تلخ ‌تر از صبر، و متعفن تر از مردار، و سوزنده  تر از آتش ، خداوند آن را ضريع نام نهاده است

﴿ص ــ 417 : ج ــ  26

 

سورۀ مبارک « فجر »« 89 »

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿   14 ــ  6 : 89

در حديثى آمده است كه پيغمبر اكرم (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) در غزوه تبوك درمسير خود به شمال عربستان به وادى ثمود رسيد، در حالى كه سوار بر اسب بودفرمود سرعت كنيد كه شما در سرزمين ملعون و نفرين شده اى هستيد

﴿ص ــ 454 : ج ــ 26 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  14  ــ  6 :  89

﴿ 693 ﴾﴿ فرمود: روح الامين به من خبر داد در آن هنگام كه خداوند يكتا خلايق را از اولين و آخرين در صحنه قيامت  متوقف مى سازد، جهنم را مى آورد، و صراط را كه باريكتر از مو و تيزتر از شمشير است بر آن مى نهد، و بر صراط سه پل قرار دارد، روى پل اول امانت و درستكارى و رحمت و محبت است ! و بر پل دوم نماز! و بر پل سوم عدل پروردگار جهان و به مردم دستور داده مى شود كه از آن بگذرند، آنها كه در امانت و رحم كوتاهى كرده اند در پل اول مى مانند، و اگر از آن بگذرند چنانچه در نماز كوتاهى كرده باشند، درپل دوم مى مانند، و اگر از آن بگذرند در پايان مسير در برابر عدل الهى قرار مى گيرند.ر  

 

اين است معنى آيه       إِنَّ رَبَّك لَبِالْمِرْصادِ  (   89:14

ترجمه:

   ﴿مسلما پروردگار تو در كمينگاه است﴿ص ــ 458 : ج ــ   26

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  26  ــ  21 : 89

﴿  694﴾﴿در حديثى از پيغمبر اكرم (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) مى خوانيم كه وقتى آيه فوق وَ جِاى ءَ يَوْمَئذِ بجَهَنَّمَ ) نازل شده رنگ چهره مباركش ‍ دگرگون گشت ، اين حالت بر اصحاب گران آمد، بعضى به سراغ على (عليه السلام ) رفتند و ماجرا را بيان كردند،على (عليه السلام ) آمد ميان دو شانه پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم )    را بوسيد و گفت اى رسول خدا! پدرم و مادرم به فدايت باد، چه حادثه اى روى داده؟ فرمود: جبرئيل آمد و اين آيه را بر من تلاوت كرد.على (عليه السلام ) مى گويد: عرض كردم : چگونه جهنم را مى آورند  فرمود: هفتاد هزار فرشته آن را با هفتاد هزار مهار مى كشند و مى آورند! و آن در حال سركشى است كه اگر او را رها كنند همه را آتش مى زند، سپس ‍ من در برابر جهنم قرار مى گيرم و او مى گويد اى محمد! مرا با تو كارى نيست ، خداوند گوشت تو را بر من حرام كرده ، در آن روز هر كس در فكر خويش است ولى محمد مى گويد: رب امتى ! امتى پروردگارا!

امتم امتم ! ﴿ص ــ 472 : ج ــ 26

 ﴿وَ جِاى ءَ يَوْمَئذِ بجَهَنَّمَ يَوْمَئذٍ يَتَذَكرُ الانسنُ وَ أَنى لَهُ الذِّكْرَى (89:23)

ترجمه: ﴿ و در آن روز جهنم را حاضر كنند (آرى ) در آن روز انسان متذكر مى شود، اما چه فايده كه اين تذكر براى او سودى ندارد انسان گنهکار روزى بيدار مى شوند كه كار از كار گذشته اينجا است كه فريادش بلند مى شود مى گويد: ايكاش اعمال صالحى براى زندگى  فرستاده بودم.  

جلد « بیست وهفتم »

 

سورۀ مبارک « بلد »« 90»

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  7  ــ  1 : 90

﴿  695﴾﴿در قيامت هيچ بنده اى قدم از قدم بر نمى دارد تا از چهار چيز سؤ ا ل شود:

از عمرش كه در چه راهى آن را فانى كرده ؟ و از مالش كه از كجا جمع آورى نموده ، و در چه راه مصرف كرده است ؟ و از عملش كه چه كارى انجام داده ؟ و از محبت اهل بيت ما

﴿ص ــ 13 : ج ــ 27

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿   10 ــ  8 : 90

﴿ 696 ﴾﴿ خداوند متعال به فرزندان آدم مى گويد:

اى فرزند آدم ! اگر زبانت خواست تو را وادار به حرام كند من دو لب را براى جلوگيرى از آن در اختيار تو قرار داده ام ، لب را فروبند، و اگر چشمت بخواهد تو را به سوى حرام ببرد من پلكها را در اختيار تو قرار داده ام ، آنها را فرو بند!... ﴿ص ــ 18 : ج ــ  27

       به اين ترتيب خداوند وسائل كنترل اين نعمتهاى بزرگ نيز در اختيار بشر قرار داده و اين يكى ديگر از الطاف بزرگ او است.  

         شگفتيهاى چشم


 چشم را معمولا به يك دستگاه دوربين عكاسى تشبيه مى كنند كه با عدسى

بسيار ظريف خود از صحنه هاى مختلف عكسبردارى مى كند، عكسهائى كه به جاى فيلم روى شبكيه چشم منعكس مى شود، و از آنجا به وسيله اعصاب بينائى به مغز منتقل مى گردداين دستگاه عكسبردارى فوق العاده ظريف و دقيق ، در شبانه روز ممكن است هزاران هزار عكس از صحنه هاى مختلف بردارد، ولى از جهات   زيادى قابل مقايسه حتى با   پيشرفته ترين دستگاه هاى عكسبردارى و فيلمبردارى نيست ، زيرا:

چشم   دریچۀ تنظیم نور (ديافراگم ) در اين دستگاه كه همان مردمك -1     است به طور خودكار در برابر نور تغيير شكل داده در مقابل نور قوى تنگ تر و در مقابل نور ضعيف گشادتر مى شود در حالى كه دستگاه هاى عكاسى را بايد به وسيله اشخاص تنظيم كرد.

   2- عدسى چشم بر خلاف تمام عدسیهائی که در دوربينهاى عكاسى دنيا به كار رفته دائما  تغيير شكل مى دهد، به طورى كه گاه قطر آن 5/1ميليمتر است و گاه تا 8 ميليمتر مى رسد! تا آماده عكسبردارى از صحنه هاى دور و نزديك شود، و اين كار به وسيله عضلاتى كه اطراف عدسى را گرفته اند، و آن را مى كشند يا رها مى كنند انجام مى شود، بطورى كه يك عدسى چشم به تنهائى كار صدها عدسى را انجام مى دهد!

 3 -- اين دستگاه عكاسى در چهار جهت مختلف حركت مى كند، و مى تواند به كمك عضلات چشم به هر طرف حركت كرده و فيلمبردارى كند.
 4 -- نكته مهم ديگر اينجا است كه در دوربينهاى عكاسى بايد فيلمها راعوض كنند، و يك حلقه فيلم كه تمام شد بايد حلقه ديگرى جاى آن بگذارند، اما چشمهاى انسان درتمام طول عمر فلم برداری میکند ، بی آنكه چيزى از آن عوض شود، اين به خاطر آن است كه در قسمت     شبکیۀ چشم كه تصويرها

روى آن منعكس مى شود دو رقم سلول وجود دارد، سلولهاى مخروطى و استوانهاى كه داراى ماده بسيار حساسى در برابر نور است ، و با كمترين تابش نور تجزيه مى شود و امواجى به وجود مى آورد كه به مغز منتقل مى شود، و بعد اثر آن زائل مى شود، و شبكيه مجددا آماده فيلمبردارى جديد خواهد شد.
- دوربينهاى عكاسى از موادى بسيار محكم ساخته شده است ، ولى دستگاه عكاسى چشم به قدرى ظريف و لطيف است كه با مختصر چيزى خراش مى يابد و به همين جهت در محفظه محكم استخوانى قرار گرفته اما در عين ظرافت بسيار از آهن و فولاد پر دوامتر است .
مساءله تنظيم نور براى فيلمبرداران و عكاسان مساءله بسيار مهمى است و براى اينكه تصويرها روشن باشد گاهى لازم است چندين ساعت مشغول تنظيم نور و مقدمات آن باشند در حالى كه چشم در هر شرائطى از نور قوى و متوسط و ضعيف حتى در تاريكى به شرط آنكه نور بسيار كمى در آنجا باشد عكسبردارى مى كند، و اين از عجائب چشم است .
7- گاهى ما از روشنائى به تاريكى مى رويم ، و يا لامپهاى برق دفعتا خاموش مى شود در آن لحظه مطلقا چيزى را نمى بينيم ، ولى با گذشتن چند لحظه چشم ما به طور خودكار وضع خود را با آن نور ضعيف تطبيق مى دهد، بطورى كه وقتى به اطراف خود نگاه مى كنيم تدريجا اشياء زيادى را مى بينيم و مى گوئيم چشم ما با تاريكى عادت كرد، و اين تعبير عادت كه با زبان ساده ادا مى شود نتيجه مكانيسم بسيار پيچيدهاى است كه در چشم قرار دارد، و مى تواند خود را در زمان بسيار كوتاهى با شرائط جديد تطبيق دهد.
عكس اين معنى به هنگامى كه از تاريكى به روشنائى منتقل مى شويم نيز صادق است ، كه در آغاز، چشم ما تحمل نور قوى را ندارد ولى بعد از چند لحظه خود را با آن تطبيق مى دهد و به اصطلاح عادت مى كند، اين امور هرگز در دستگاه هاى فيلمبردارى وجود ندارد.

  8ــ دستگاه هاى فيلمبردارى از فضاى محدودى مى توانند فيلم تهيه كنند در حالى كه چشم انسان تمام نيم دايره افق را كه در مقابل او قرار داد مى بيند و به تعبير ديگر ما تقريبا 180 درجه دائره اطراف خود را مى بينيم در حالى كه هيچ دستگاه عكاسى چنين نیست.
 9ــ  از مطالب عجيب و جالب اينكه دو چشم انس ان كه هر كدام دستگاه    مستقلى است چنان تنظيم شده كه عكسهاى حاصل از آنها درست روى يك نقطه مى افتد بطورى كه اگر كمى اين تنظيم به هم بخورد انسان با دو چشمش جسم واحد را دو جسم مى بيند! همانگونه كه در اشخاص ‍ احول (دو بين ) اين معنى مشاهده مى شود.

10- نكته جالب ديگراينكه تمام صحنه هائى كه چشم از آن عكسبردارى مى كند به طور وارونه روى شبكيه چشم مى افتد، در حالى كه ما هيچ چيز را وارونه نمى بينيم ، اين بخاطر عادت كردن چشم ، و . حفظ نسبت اشياء با يكديگر مى باشد.سطح چشم بايد دائما مرطوب باشد به طورى كه اگر چند

  ساعتى خشك شود ضربه شديدى بر آن وارد مى گردد، اين رطوبت دائمى از غده هاى اشك تاءمين مى شود، كه از يكسو وارد چشم شده ، و از رگهاى بسيار باريك و ظريفى كه در گوشه چشمان قرار دارد بيرون مى رود، و به بينيها منتقل مى شود، و بينى را نيز مرطوب مى كند.ر

اگر غده هاى اشك بخشكد چشم به خطر مى افتد و حركت پلكها غير ممكن مى شود، و اگر بيش از حد فعاليت كند دائما اشك بر صورت جارى مى شود يا اگر راه باريك فاضل آب چشم بسته شود بايد دائما دستمالى به دست داشته باشيمآبهاى زيادى را از صورت خشك كنيم و چه دردسر بزرگى است.

 11ــ تركيب اشك (آب چشم ) تركيب پيچيده اى است ، و از بيش از ده عنصر تشكيل مى يابد كه در مجموع بهترين و مناسب ترين مايع براى نگهدارى چشم است .
كوتاه سخن اينكه عجائب چشم بقدرى زياد است كه بايد روزها نشست و درباره آن سخن گفت ، و كتابها نوشت ، و با تمام اينها ماده اصلى آن را كه مى نگريم تقريبا يك تكه پيه بيشتر نيست !
 
2-- شگفتيهاى زبان:
زبان نيز به نوبه خود از اعضاء بسيار شگفت انگيز بدن انسان است ، و وظائف سنگينى بر عهده دارد، علاوه بر اينكه كمك مؤ ثرى به بلع غذا مى كند، در جويدن نيز نقش مهمى دارد، مرتبا لقمه غذا را به زير چكش ‍ دندانها تیله مى دهد! اما اين كار را بقدرى ماهرانه انجام مى دهد كه خود را از ضربات دندان دور نگه مى دارد، در حالى كه دائما كنار آن و چسبيده به آن است !
گاه ند رتا هنگام جويدن غذا زبان خود را جويده ايم ، و فرياد ما بلند شده ، و فهميده ايم كه اگر آن مهارت در زبان نبود چه به سر ما مى آمد؟
در ضمن بعد از خوردن غذا فضاى دهن و دندانها را پاک و تميز مى كند.

و از اين كارها مهمتر مسئلۀ سخن گفتن است كه با حركات سريع و منظم و پى در پى و حركت كردن در جهات ششگانه انجام مى گيرد.

 جالب اينكه خداوند براى حرف زدن و تكلم وسيله اى در اختيار انسانها قرار داده كه بسيار سهل و آسان و در دسترس همه است ، نه خستگى مى
آورد، و نه افسرده وبه ستوه مى شود، و نه مصرفی دارد .
و از آن عجيب تر مسئله استعداد تكلم در انسان است كه در روح آدمى به وديعت گذارده ، وانسان می تواند جمله بنديهاى زيادى را در بى نهايت شكل مختلف براى تعبيراز مقاصد فوق العاده متنوع خود انجام دهد. و باز از آن مهمتر استعداد وضع لغات مختلفى است كه با مطالعه هزاران زبان كه در دنيا موجود است اهميت آن آشكار مى شود راستى

 ﴿ العظمة لله الواحد القهار

« تفصیل بسیار علمی دونعمت خداداد فوق عینأ ازصفحات 23ــ19جلد 27تفسیر شریف« نمونه» نقل گرفته شد که البته درتحت عنوان « مباحث علمی » سائیت موجود خودتان نیز تشریحات مفصل طبی وسائینسی آن دو، هم  وجوددارد وامیداست مفید واقع شود .» ر

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  10  ــ  8 : 90

﴿  697﴾﴿اى مردم ! دو سرزمين مرتفع وجود دارد: سرزمين خير، و سرزمين شر، و هرگز سرزمين شر نزد شما محبوب تر از سرزمين خير قرار داده نشده است﴿ص ــ 23 : ج ــ   27

  دراین جا منظور راه « خیر » وراه « شر » است.

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  20  ــ  11 : 90

﴿  698﴾﴿پيش روى شما گردنه صعب العبورى است كه سنگين باران از آن

نمى گذرند، و من مى خواهم بار شما را براى عبور از اين گردنه سبك كنم                   ﴿ص ــ 28 : ج ــ   27

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  20  ــ  11 : 90

﴿  699﴾﴿در حديثى آمده است كه مردى اعرابى خدمت پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) آمده و عرض كرد اى رسول خدا! عملى به من تعليم كن كه مرا داخل بهشت كند،فرمود: اگر چه سخن كوتاهى گفتى ، اما مطلب بزرگى سؤ ال  كردى(یا اينكه گرچه سخن كوتاهى گفتى اما مقصود خود را به خوبى بيان كردى) سپس افزود: بردگان را آزاد كن و گردنها را(از طوق بردگى ) بکشا﴾.

﴿ص ــ 29 : ج ــ   27  

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿   20 ــ  11 : 90

﴿ 700 ﴾﴿  كسى كه گرسنه اى را در ايام قحطى سير كند خدا او را در قيامت از درى از درهاى بهشت وارد مى سازد كه هيچ شخص ديگر از آن وارد نمى شود، جز كسى كه عملى همانند عمل او انجام داده باشدد

﴿ص ــ 30 : ج ــ   27

 

سورۀ مبارک « الشمس »« 91»

 

                                                        

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  10  ــ  1 : 91

﴿ 701 ﴾﴿ رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) هنگامى كه آيۀ :  

﴿ قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا(9) وَ قَدْ خَاب مَن دَساهَا(91:10

  ترجمه:   ﴿ كه هر كس نفس خود را تزكيه كرده ، رستگار شده                  ﴿ و آن كس كه نفس خويش را با معصيت و  گناه آلوده ساخته ، نوميد و محروم گشته است   

را تلاوت مى فرمود، توقف مى كرد و چنين دعا مى نمود: اللهم آت نفسى تقواها، انت وليها و مولاها، و زكها انت خير من زكاها :

    ﴿ترجمه :  پرورد گارا به نفس من تقوايش را مرحمت كن ، تو ولى و مولاى آن هستى ، و آن را تزكيه فرما كه تو بهترين تزكيه كنندگانى !

 « اين سخن نشان مى دهد كه پيمودن اين راه پر پيچ و خم ، و گذشتن از اين گردنه صعب العبور حتى براى پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) جز به توفيق الهى ممكن نيست، يعنى با گامهائى از سوى بندگان و تائيداتى از سوى خداوند، و لذا در حديث ديگرى از همان حضرت مى خوانيم كه در تفسير اين دو آيه فرمود « حدیث بعدی »»..

 ﴿ص  ــ49  : ج ــ   27

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  10  ــ  1 : 91

﴿ 702 ﴾﴿رستگار شد نفسى كه خدا او را تزكيه كرده و نوميد و محروم گشت نفسى كه خدا او را از هر خير محروم نموده است

﴿ص 50ــ 49 : ج ــ   27

 

 

 سورۀ مبارک « اللیل »« 92 »

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  21  ــ  12 :92  

﴿  703﴾﴿از ايمان حسن خلق و اطعام طعام و ريختن خون (قربانى كردن در راه خدا) است﴿ص ــ 89 : ج ــ  27  

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿   21 ــ  12 : 92

﴿  704﴾﴿در حديث ديگرى از پيغمبر اكرم (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) آمده است كه مردى مهار مركب حضرت را گرفت و عرض كرد اى رسول خدا!  چه عملى از همه اعمال برتر است ؟

فرمود:  ﴿ غذا دادن به مردم و خوش زبان بودن

﴿ص ــ 89 : ج ــ   27

 

 

سورۀ مبارک « ضحی »« 93 »

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  11  ــ  6 : 93

﴿  705﴾﴿ خداوند هنگامى كه نعمتى به بنده اى مى بخشد دوست دارد آثار نعمت را بر او ببيند   ﴿ص ــ108  : ج ــ   27  

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  11  ــ  6 :  93

﴿  706﴾﴿ هنگامى كه يتيم گريه مى كند عرش خدا به لرزه در مى آيد خداوند

به فرشتگانش می فرمايد: اى ملائكه من!

‍  چه كسى اين يتيم را كه پدرش در خاك پنهان شده است به گريه در آورده؟ ملائكه مى گويند: خدايا! تو آگاهترى ، خداوند مى فرمايد: اى

ملائكه من ! شما را گواه مى گيرم كه هر كس گريه او را خاموش ، و قلبش ‍ را خشنود كند، من روز قيامت او را خشنود خواهم كرد

﴿ص ــ 112 : ج ــ   27

  

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  11  ــ  6 :  93

﴿  707﴾﴿ هر گاه يتيم گريه كند اشكهاى او در دست خداوند رحمن مى ريزد!.

﴿ص ــ 113 : ج ــ   27

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿   11 ــ  6 : 93

﴿ 708 ﴾﴿ من و سرپرست يتيم مانند اين دو در بهشت خواهيم بود - به شرط

 .  اينكه تقواى الهى را پيشه كند - سپس اشاره به انگشت سبابه و انگشت وسط نمود           ﴿ص ــ 113 : ج ــ   27

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  11  ــ 6  : 93

﴿ 709 ﴾﴿ در حديثى از يكى از ياران پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) آمده است كه مى گويد ما خدمت رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) نشسته بوديم ، پسر بچه اى خدمتش آمد، عرض كرد: كودكى يتيم هستم ، و خوا  هرى يتيم دارم ، و مادرى بيوه زن . از آنچه خدا به تو اطعام كرده به ما

اطعام كن ، تا خداوند از آنچه نزد او است آنقدر به تو ببخشد كه خشنود شوى! پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) فرمود: چه زيبا گفتى اى پسر! سپس ‍ رو به بلال کرده،         

فرمود: برو از آنچه نزد ما است بياور، بلال بيست و يك خرما با خود آورد،

 پيغمبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) فرمود: هفت دانه براى تو، هفت دانه براى  خواهرت ، و هفت دانه براى مادرت  .

﴿ص 114ــ 113 : ج ــ   27

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  11  ــ  6 : 93

﴿ 710 ﴾﴿فرمود: هر كس از شما سرپرستى يتيمى را بر عهده گيرد، و حق آن را ادا كند، و دست بر سر يتيم كشد خداوند به عدد هر موئى حسنه اى براى او مى نويسد، و به هر موئى سيئه اى از او محو مى كند، و به هر موئى درجه اى به او مى بخشد. ﴿ص ــ 114 : ج ــ   27

سورۀ مبارک « الم نشرح »« 94 »

 

            

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 8   ــ  1 : 94

﴿  711﴾﴿  جبرئيل به من گفت : خداوند متعال مى گويد: هنگامى كه نام من

برده مى شود نام تو نيز همراه من ذكر مى شود                                     (و در عظمت مقام تو همين بس)            ﴿ص ــ 125 : ج ــ   27

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  8  ــ 1  : 94

﴿ 712 ﴾﴿  بدان كه با سختيها آسانى است ، و با صبر پيروزى و با غم و اندوه خوشحالى و گشايش است﴿ص ــ128  : ج ــ   27  

 

سورۀ مبارک « تین »« 95 »

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  8  ــ 1  : 95

  ﴿  713﴾﴿در حديثى از پيغمبر اكرم (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) مى خوانيم كه خداوند از ميان شهرها چهار شهر را برگزيد، و در باره آنها فرمود:

 ﴿ وَ التِّينِ وَ الزَّيْتُونِ(1) ﴾ ﴿ وَ طورِ سِينِينَ(2)﴾﴿ وَ هَذَا الْبَلَدِ

الاَمِينِ  (3)

ترجمه : ﴾﴿ قسم به انجير و زيتون (يا قسم به سرزمين شام و بيت المقدس(1)

              ﴿ و سوگند به طور سينين(2)  

       ﴿ و قسم به اين شهر ا من (مكه)(3)      

  :« تين » مدينه است و« زيتون » بيت المقدس و« طورسینین »  كوفه و    « هذا البلد الامين »مكه است ﴿ص ــ140  : ج ــ   27

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  8  ــ 1  : 95

﴿  714﴾﴿روغن زيتون را بخوريد و بدن را با آن چرب كنيد كه از درخت مباركى است            ﴿ص 144ــ 143  : ج ــ  27  

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  8  ــ 1  : 95

﴿  715﴾﴿در حديثى آمده است موقعى كه پيغمبر اكرم (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) سوره و التين را تلاوت مى فرمود وقتى به آيۀ :

                ﴿   أَ لَيْس اللَّهُ بِأَحْكمِ الحَْكِمِينَ(95:8)

ترجمه :      ﴿      آيا خداوند بهترين حكم كنندگان نيست ؟        

مى  رسيد،مى فرمود: « آرى خداوند  أَحْكمِ الحَْكِمِينَ  است و من بر اين امر

گواهم.»                 ﴿ص ــ  147 : ج ــ  27

 

سورۀ مبارک « علق »« 96 »

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿   14  ــ  6  : 96  

  ﴿  در احاديث آمده است : ابو جهل از اطرافيان خود سؤ ال كرد: آيا محمد در ميان شما نيز(براى سجده ) صورت به خاك مى گذارد؟ گفتند: آرى ، گفت : سوگند به آنچه ما به آن سوگند ياد مى كنيم ، اگر او را در چنين حالى ببينم با پاى خود گردن او را له مى كنم!

 ! به او گفتند: ببين ، او در آنجا مشغول نماز خواندن است 
ابوجهل حركت كرد تاگردن پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) را زير پاى خود بفشارد، ولى هنگامى كه نزديك آمد عقب نشينى كرده و با دستش گوئى چيزى را از خود دور مى كرد!، به او گفتند اين چه وضعى است در تو مى بينيم ؟ گفت : ناگهان ميان خودم و او خندقى از آتش ديدم ومنظره وحشتناك و همچنين بال و پرهائى مشاهده كرد م!

﴿  716﴾﴿   در اينجا پيغمبر خدا (صلی اللّه عليه و آله و سلّم ) فرمود: قسم به كسى كه جانم در دست او است اگر به من نزديك شده بود فرشتگان خدا بدن او را قطعه قطعه مى كردند و عضو عضو او را مى ربودند

﴿ص ــ  165 : ج ــ  27

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿   19  ــ  15  : 96  

﴿ 717 ﴾﴿ نزديكترين حالت بنده به خداوند زمانى است كه در سجده باشد 

     ﴿ص ــ 174  : ج ــ  27

 

سورۀ مبارک « قد ر »« 97 »

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  5   ــ 1   : 97  

﴿ 718 ﴾﴿  در بعضى از تفاسير آمده است كه پيغمبر اكرم (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) فرمود: يكى از بنى اسرائيل لباس جنگ در تن كرده بود و هزار ماه از تن بيرون نياورد و پيوسته مشغول (يا آماده ) جهاد فى سبيل الله بود، اصحاب و ياران تعجب كردند و آرزو داشتند چنان فضيلت و افتخارى براى آنها نيز ميسر مى شد، آيه فوق نازل گشت و بيان كرد كه

 شب قدر از هزار ماه برتر است

﴿ص ــ  183 : ج ــ  27

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿   5  ــ  1  :  97

﴿ 719 ﴾﴿   در حديث ديگرى نيز آمده است كه پيغمبر اكرم (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) از چهار نفراز بنى اسرائيل كه هشتاد سال عبادت خدا رابدون عصيان انجام داده بودند سخن به ميان آورد، اصحاب آرزو كردند كه اى كاش آنها هم چنين توفيقى پيدا مى كردند آيه فوق در اين زمينه نازل شد                  ﴿ص ــ  183 : ج ــ  27

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  5   ــ   1 : 97  

﴿ 720﴾﴿ خداوند به امت من شب قدر را بخشيده و احدى از امتهاى پيشين از اين موهبت برخوردار نبودند  ﴾

﴿ص ــ 190  : ج ــ  27

 

  

سورۀ مبارک « بئینه»« 98 »

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  8   ــ  6  : 98  

﴿  721﴾﴿    از ابن مردويه از على (عليه السلام ) نقل مى كند كه پيغمبر اكرم (صلى اللّه عليه آله و سلّم ) به من فرمود:ر

آیااین سخن خدا نشنيده اى كه مى فرمايد: كسانى كه ايمان آورده و اعمال   و  و عده  صالح انجام داده اند بهترين مخلوقاتند؟ اين تو و شيعيان  تو هستید   گاه من و شما كنار حوض ‍ كوثر است ، هنگامى كه من براى حساب  امتها  مى آيم و شما دعوت مى شويد در حالى كه پيشانى سفيد و شناخته شده ايد                      ﴿ص ــ  213 : ج ــ  27     

واژهء « شیعه »ازهمان عصر رسول خدا (ص) به وسیلهء آن حضرت (ص) درمیان مسلمین نشر شد .ر

 

سورۀ مبارک « زلزله »« 99 »

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿   8  ــ   1 : 99  

﴿ 722 ﴾﴿  آيا مى دانيد منظور از اخبار زمين در اينجا چيست؟

 گفتند: خدا و پيغمبرش آگاه تر است فرمود :  

 منظور از خبر دادن زمين اين است كه اعمال هر مرد و زنى را كه بر روى زمين انجام داده اند خبر مى دهد، مى گويد فلان شخص در فلان روز فلان كار را انجام داد، اين است خبر دادن زمين

﴿ص ــ  224 : ج ــ  27

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿   9  ــ   1 :  99

﴿ 723 ﴾﴿   مواظبت بر وضو كنيد، و بهترين اعمال شما نماز است ، و

مراقب زمين باشيد كه مادر شما است ، هيچ انسانى كار خير يا شرى بجا نمى آورد مگر اينكه زمين از آن خبر مى دهد!

﴿ص ــ  224 : ج ــ  27

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿   8  ــ  1  : 99  

﴿ 724 ﴾﴿  از ابوسعيد خدرى نقل شده كه مى گفت : هر گاه در بيابان هستى صدايت را به اذان بلند كن ، چرا كه از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) شنيدم   كه ميفرمود  هيچ جن و انس و قطعه سنگى آن را نمى شنود مگر اينكه براى او (در قيامت ) گواهى می دهد.

﴿ص ــ  224 : ج ــ  27

  امروز با پيشرفت علم و دانش بشر ابزار و وسائلى اختراع شده كه در

همه جا، و هر لحظه مى تواند صداى انسان را ضبط كند، يا از انسان واعمالش عكسبردارى نمايد،و به عنوان يك سند مسلم در دادگاه مطرح شود، به گونه اى كه قابل هيچگونه انکار نباشد.

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿   8  ــ  1  :  99

﴿  725﴾﴿   جامع ترين آيات قرآن:  ازعبدالله بن مسعود نقل شده است كه محكمترين آيات قرآن مجيد همین آیات :  

فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ(7 : 99)

وَ مَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شرًّا يَرَهُ(8 : 99

﴿ پس هر كس به اندازه سنگينى ذره اى كار خير انجام داده آن را مى بيند   ﴿  و هر كس به اندازه ذره اى كار بد كرده آن را مى بيند

 می باشد وازآن از آن تعبير به جامعه مى كرد و به راستى ايمان عميق به محتواى آن كافى است كه انسان را در مسير حق وادارد، و از هر گونه شر و فساد بازدارد، لذا در حديثى آمده است كه مردى خدمت پيغمبر اكرم (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) آمد عرض كرد: علمنى مما علمك الله : از آنچه خداوند به تو تعليم داده به من بياموز پيغمبر اكرم (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) او را به مردى از يارانش سپرد، تا قرآن به او تعليم كند، و او سوره اذا زلزلت الارض را تا به آخر به او تعليم داد، آن مرد از جا برخاست و گفت : همين مرا كافى است (و در روايت ديگرى آمده تكفينى هذه الاية : همين يك آيه مرا كفايت مى كند) پيغمبر اكرم (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) فرمود: او را به حال خود بگذاركه مرد فقيهى شد! (و طبق روايتى فرمود رجع فقيها: او فقيه شد وبازگشت !)دليل آن هم روشن است زيرا كسى كه مى داند كه اعمال ما حتى به اندازه يك ذره يا يك دانه خردل مورد محاسبه قرار مى گيرد امروز به حساب خود مشغول مى شود، و اين بزرگترين اثر تربيتى روى او دارد

فقيه : به معنی دانا، عالم ، « شرء »آنکه به احکام شرع عالم است .وجمع آن فقها .رمفهوم ذره هر چه باشد منظور در اينجا كوچكترين وزنها است

﴿ص ــ  231 : ج ــ  27

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿   8  ــ  1  : 99  

﴿ 726 ﴾﴿  در روايت ديگرى از ابوسعيد خدرى آمده است كه وقتى آيه  

 فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ(7 : 99

وَ مَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شرًّا يَرَهُ(8 : 99

  نازل شد عرض كردم اى رسول خدا آيا من همه اعمالم را مى بينم؟

 فرمود: آرى . گفتم : آن كارهاى بزرگ را؟

 فرمود: بله ، گفتم : كارهاى كوچك كوچك را؟

فرمود: بله ، عرض كردم : اى واى بر من ! مادرم بنشيند و براى من عزادارى كند.

فرمود: بشارت باد بر تو اى ابوسعيد! چرا كه «حسنات» به ده برابر حساب مىشود، تا هفتصد برابر، و خدا براى هر كس بخواهد آن را هم مضاعف مىكند، و اما هر گناه به اندازه يك گناه مجازات دارد، يا خداوند عفو مى كند و بدان احدى با عملش نجات نخواهد يافت ! (جز اينكه كرم خدا شامل او گرد د عرض كردم حتى تو هم اى رسول خدا؟! فرمود: حتى من ، مگر اينكه خداوند مرا مشمول رحمتش سازد

﴿ص ــ 231  : ج ــ  27

 

سورۀ مبارک « والعاد یا ت»« 100 »

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿   11  ــ  1  : 100  

﴿  727﴾﴿ مى دانيد كنود كيست؟! عرض كرد خدا و رسولش آگاه تر است.

 فرمود: كنود كسى است كه تنها غذا مى خورد، و از عطا و بخشش به ديگران خوددارى مى كند، و بندهِ زيردستش را مى زند

 ﴿ص ــ  248 : ج ــ  27

   1ــ كنود كسى است كه مصائبش را با آب و تاب مى شمرد ، ولى نعمتها را فراموش مى كند.

 2ــ كنود كسى است كه نعمتهاى خدا را تنها مى خورد، و از ديگران منع مى كند،   حدیث مبارک فوق.

  3ــ كنود كسى است كه در مشكلات و مصائب با دوستان خود همدردى نمى كند.

  4 ــ كسى كه خيرش بسيار كم است.

5 ــ كسى كه وقتى نعمتى به او برسد از ديگران دريغ مى دارد و اگر گرفتار مشكلى گردد ناشكيبائى و جزع مى كند.

  6 ــ كسى كه نعمتهاى الهى را در معصيت صرف مى كند.

 7 ــ كسى كه نعمت خدا را انكار مى كند. ولى همانگونه كه گفتيم همه اين

معانى مصداقها و شاخ و برگهاى همان ناسپاسى و بخل است.  

 

                               

سورۀ مبارک « تکا ثر»« 102 »

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿   8  ــ   1 :  102

﴿ 728 ﴾﴿ در حديثى آمده است كه خدمت پيغمبر اكرم (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) عرض كردند: شنيده ايم بعضى از ياران عيسى روى آب راه مى رفتند؟!

 اگر يقينش از آن محكمتر بود بر هوا راه مى رفت: فرمود:  

﴿ص ــ  285 : ج ــ  27

   

سورۀ مبارک « همز ه»« 104 »

 

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿   9  ــ  1  : 104  

﴿  729﴾﴿  آيا شما را از شريرترين افراد خبر دهم ؟ گفتند: آرى اى رسول خدا! فرمود: آنها كه بسیار سخن چينى مى كنند، در ميان دوستان جدائى مى افكنند، و براى افراد پاك و بى گناه درجستجوى عيوبند.

﴿ص ــ  310 : ج ــ  27

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  9   ــ   1 :  104

﴿  730﴾﴿   ذليل ترين مردم كسى است كه به مردم توهين كند                                     ﴿ص ــ 311  : ج ــ  27

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿   9  ــ   1 :  104

﴿ 731﴾﴿  من در شب معراج گروهى از دوزخيان را ديدم كه گوشت از

پهلويشان جدامى كردند و به آنها مى خوراندند!، از جبرئيل پرسيدم اينها كيانند؟! گفت اينها عيب جويان و استهزاء كنندگان از امت تواند .   

﴿ص ــ  319 : ج ــ  27

 

سورۀ مبارک « فیل »« 105 »

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  5   ــ  1  :  105

﴿  732﴾﴿ ابوطالب عرض كرد فرزند برادر! آيا تو مبعوث به همه مردم شده اى ، يا تنها به قوم خودت ؟

پيغمبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) فرمود: نه ، مبعوث به جميع انسانها شده ام ، از سفيد و سياه عربى و عجمى ، سوگند به كسى كه جانم در دست او است كه من همه انسانهاى سفيد پوست و سياه پوست را به اين آئين دعوت مى كنم ، و تمام كسانى كه بر قله كوه ها و درياها هستند به اين آئين فرا مى خوانم ، و من تمام زبانهاى فارس و روم را دعوت مى كنم

﴿ص ــ 329  : ج ــ  27

 

سورۀ مبارک « ما عون »« 107 »

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿ 7 ــ  1 : 107

﴿  733﴾﴿ كسى كه وسائل ضرورى و كوچك را از همسايه اش دريغ دارد خداوند او را از خير خود، در قيامت منع مى كند، و او رابه حال خود وامى گذارد، وهر كسى خدا او رابه خود واگذارد، چه بد حالى دارد؟

﴿ص ــ  363 : ج ــ  27

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿   7  ــ  1  : 107  

﴿   734﴾﴿ « انما الاعمال بالنيات ، و لكل امرء ما نوى»

 هر عملى بستگى به نيت او دارد، و بهره هر كس مطابق نيتى است كه در عمل دارد           ﴿ص ــ  364 : ج ــ  27  

تظاهر و ريا يك بلاى بزرگ اجتماعى :

ارزش هر عمل بستگى به « انگيزه » ی آن دارد و يا به تعبير ديگر از ديدگاه اسلام ، اساس هر عمل را، « نیت » تشکیل می دهد ،« نيت خالص». 

اسلام قبل از هر چيز پرونده نيت را مورد بررسى قرار مى دهد، و لذا درو در ذيل اين حديث آمده است : آن كس كه براى خدا جهاد كند اجرش ‍ برخداوند بزرگ است ، و كسى كه براى متاع دنيا پيكار كند، يا حتى نيت به دست آوردن «عقال » (طناب كوچكى كه پاى شتر را با آن مى بندند) كرده باشد بهره اش فقط همان است.

اينها همه به خاطر آن است كه نيت هميشه به عمل شكل مى دهد، آن كس كه براى خدا كارى انجام مى دهد، شالوده آن را محكم مى كند، و تمام تلاش او اين است كه مردم از آن بهره بيشتر گيرند، ولى كسى كه براى تظاهر و رياكارى عملى انجام مى دهد، تنها به ظاهر و زرق و برق آن مى پردازد، بى آنكه به عمق و باطن و شالوده و بهره گيرى نيازمندان اهميت دهد.

جامعه اى كه به رياكارى عادت كند، نه فقط از خدا و اخلاق حسنه و ملكات فاضله دور مى شود، بلكه تمام برنامه هاى اجتماعى او از محتوا تهى مى گردد، و در يك مشت ظواهر فاقد معنى خلاصه مى شود، و چه دردناك است سرنوشت چنين انسان ، و چنين جامعه اى ؟!

روايات در مذمت ريا بسيار زياد است ، تا آنجا كه آن را نوعى شرك ناميده اند، و ما در اينجا به ذكر دو حدیث تكان دهنده ذیل قناعت مى كنيم    

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿   7  ــ  1  : 107  

﴿  735﴾﴿  زمانى بر مردم فرا مى رسد كه باطنهاى آنها زشت و آلوده مى شود، و ظاهرشان زيبا، به خاطر طمع در دنيا اين در حالى كه علاقه اى     به پاداشهاى پروردگارشان ندارند ، دين آنها ريا مى شود، و خوف خدا، در دل آنها وجود ندارد، خداوند همه آنها را به عذاب سختى گرفتار مى كند، و هر قدر خدا را مانند شخص غريق بخوانند هرگز دعايشان مستجاب نمى شود.              ﴿ص ــ   : ج ــ  27

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿   7  ــ  1  : 107  

﴿ 736 ﴾﴿ شخص رياكار در روز قيامت با چهار نام صدا زده مى شود:

  اى كافر! اى فاجر! اى حيله گر! واى زيانكار ! عملت نابود شد، و

اجرت باطل گشت ، امروز هيچ راه نجاتى ندارى ، پاداش ‍ خود را از كسى بخواه كه از براى او عمل كردى .!  

﴿ص ــ  365 : ج ــ  27

 

سورۀ مبارک « نصر »« 110 »

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿  3   ــ  1  : 110  

      ﴿ 737 ﴾﴿بعد از نزول اين سوره پيغمبر اكرم (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) اين جمله را بسيار تكرار می فرمود: ﴿سبحانك اللهم و بحمدك ، اللهم اغفرلى انك انت التواب الرحيم

﴿خداوندا! منزهى ، و تو را حمد و ستايش مى كنم ، خداوندا! مرا ببخش كه

تو بسيار توبه پذير و مهربانىدر ضمن شايد به اين مطلب نيز نظر دارد كه وقتى خداوند توبه شما را مى پذيرد، شما نيز حتى المقدور توبه تقصيركاران را پس از پيروزى بپذيريد و مادام كه تصميم خلاف يا آثار توطئه اى از آنان ظاهر نباشد آنها را از خود مرانيد، و لذا چنانكه خواهيم ديد پيغمبر اكرم (صلى اللّه عليه و آله و سلّم در همين ماجراى فتح مكه چهره راءفت و رحمت اسلامى را در مقابل دشمنان كينه توز شكست خورده ، به عاليترين وجهى نشان داد.

﴿ص ــ  401 : ج ــ  27

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿   3  ــ  1  : 110  

درروز فتح مکه ، حضرت عباس(ص)، ابوسفیان رابه خدمت پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) آورد وآن حضرت به او فرمود:

﴿ 738 ﴾﴿ واى بر تو اى ابوسفيان ! آيا وقت آن نرسيده است كه ايمان به خداى يگانه بياورى ؟

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿   3  ــ   1 : 110  

﴿  739﴾﴿  هر كس داخل خانه ابوسفيان شود در امان است ، و هر كس به مسجد الحرام پناه ببرد درامان است ،  و هر كس در خانه خود بماند و در را به روى خود ببندد او نيز در امان است   

 

سورۀ مبارک « نا س »« 114 »

 

پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) فرمود : د رآیۀ﴿   6  ــ  1  :  114

﴿  740﴾﴿هر مؤ منى ، قلبش دو گوش دارد، گوشى كه فرشته در آن مى دمد، و گوشى كه وسواس خناس در آن مى دمد، خداوند مؤ من را به وسيله فرشته تائید مى كند و اين است معنى آيه « و ايده بروح منه».  

     چرا به خدا« ج » پناه مى بريم ؟

« نقل ازعین صفحهِ تفسیر شریف نمونه ».

هر لحظه امكان انحراف براى انسان وجود دارد، و اصولا وقتى خداوند به پيامبرش (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) دستور مى دهد كه از شر وسواس خناس به خدا پناه برد دليل بر امكان گرفتار شدن در دام خناسان و وسوسه گران است. با اينكه پيغمبر اكرم (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) به لطف الهى و باامدادهاى غيبى ، و سپردن خويشتن به خدا از هر گونه انحراف بيمه شده بود ولى با اين حال اين آيات را مى خواند، و به او از شر وسواسان خناس پناه مى برد با اين حال تكليف ديگران روشن است. اما نبايد ماءيوس شد، چرا كه در مقابل اين وسوسه گران مخرب ، فرشتگان آسمان بيارى بندگان مؤ من ، و رهروان راه حق مى آيند، آرى مؤ منان تنها نيستند، فرشتگان بر آنها نازل مى شود و آنها را كمك مى كنند:

﴿41:30 إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ

﴿ به يقين كسانى كه گفتند: «پروردگار ما خداوند يگانه است!» سپس استقامت كردند، فرشتگان بر آنان نازل مى‏شوند كه: «نترسيد و غمگين مباشيد، و بشارت باد بر شما به آن بهشتى كه به شما وعده داده شده است!﴿  

ولى به هر حال هرگز نبايد مغرور شد، و خود را بى نياز از موعظه و پند و تذكر و امدادهاى الهى دانست ، بايد هميشه به او پناه برد وهميشه بيدار بود و هميشه هوشیار.  دوستان ناباب ، همنشين هاى منحرف ، پيشوايان گمراه و ظالم ، كارگزاران جباران و طاغوتيان ، نويسندگان و گويندگان فاسد، مكتبهاى الحادى و التقاطى ظاهر فريب ، وسائل ارتباط جمعى وسوسه گر، همه اينها و غير اينها در مفهوم گسترده «   وسواس خناس » واردند كه انسان بايد از شر آنها به خدا پناه برد.

  واژهِ « وسواس » به گفتهِ « راغب » در « مفردات » دراصل  صدای آهستهِ است که ازبه هم خوردن زینت آلات بر می خیزد!سپس  به هر صدای آهسته گفته شده ،وبعدازآن به خطورات وافکار بدونامطلوبی که دردل وجان انسان پیدا می شود ،وشبیه صدای آهستهِ است كه در گوش فرو مى خوانند اطلاق گرديد.. « وسواس »   معنى مصدرى دارد، ولى گاهى به معنى فاعل (وسوسه گر) نيز مى آيد، و در آيه مورد بحث به همين معنى است « خناس » صيغه مبالغه از ماده « خنوس » بر وزن خسوف ) به معنى جمع شدن و عقب رفتن است ، اين به خاطر آن است كه شياطين هنگامى كه نام خدا برده مى شود عقب نشينى مى كنند، و از آنجا كه اين امر غالبا با پنهان شدن تواءم است اين واژه به معنى « اختفا ء » نیز آمده .بنابر اين مفهوم آيات چنين است : بگو من از شر وسوسه گر شيطان صفتى كه از نام خدا مى گريزد و پنهان مى گردد به خدا پناه مى برم اصولا شيا طين برنامه هاى خود را با مخفى كارى مى آمى زند، و گاه چنان در گوش جان انسان مى دمند كه انسان باور مى كند فكر، فكر خود او است ، واز    درون جانش جوشيده  و همين باعث اغوا و گمراهى او مى شود.

  كار شيطان تزيين است و مخفى كردن باطل در لعابى از حق ، و دروغ در پوسته اى از راست ، و گناه در لباس عبادت ، و گمراهى در پوشش هدايت خلاصه هم خودشان مخفى هستند، و هم برنامه هايشان پنهان است ، و اين هشدارى است به همه رهروان راه حق كه منتظر نباشند شياطين را در چهره و قيافه اصلى ببينند، يا برنامه هايشان را در شكل انحرافى مشاهده كنند، هرگز چنين نيست ، آنها وسواس خناسند، و كارشان حقه و دروغ و نيرنگ و ريا كارى و ظاهرسازى و مخفى كردن حق.

﴿ص 477ــ  474 : ج ــ  27

  ¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯

 ختم احادیث مبارک پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) از مجموعۀ 27 جلد تفسیر شریف« نمونه» .ر

 ودر آخراین دعارا به دربار « الله « ج » » دارم !

آفريدگارا! ممكن است در ثبت احادیث مبارک نبوی « ص » گرفتار لغزشهائى شده باشم ، تو همه آنها را بر من ببخش ، و اميدوارم بندگان تو نيز بر این گنهگارببخشند.

و در آخرين جمله عرض مى كنم :

 اى خداى رحيم و مهربان اين خدمت ناچيز را   به كرامتت قبول فرما، و وسیلهِ نجاتم از روز حساب قرارده و برای همه آن دانشمندان محترم که  تفسیر شریف « نمونه » را با احادیث پیغمبر  (صلى الله عليه وآله وسلّم) وامامان دین هرچه زیاد تر غنا داده انداجر جمیل ولقای ذات پاکت را نصیب گردان.ر

و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمين

  امید وارم که به تعقیب این خاتمهِ نیک سلسلهِ ادامهِ احادیث مبارک راکه از منابع علمی دیگراسلامی تهیه شده ، ثبت صفحهِ سائیت شما خواهران وبرادران عزیز وطن بنمایم « به امید دعای شما» و توفیق « الله ج » .       

¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯