قرآن وسائینس

سا ئینس گواه حقیقت قرآن مجید شده متن رامطالعه کنید.


 

  کتاب دوم «صحیح البخاری شریف»

سا ئینس گواه حقیقت قرآن مجید شده متن رامطالعه کنید.

 

 

 [ 2 ] کـتـا ب ایما ن

باب ( 1 ) قول

پـیغمبر خدا(صلی الله علیه وآله وسلم)

که اسلام بر پنج چیز بنا یا فته است.

          ( 8 ) ـــ ازابن عـُمر (رضی الله عنهما ) روایت است که گفت: پـیغمبر خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: « اسلا م بر پنج چیز بنا یافته است؛ گواهی دادن براینکه خدای دیگری غیر از خدای یگانه وجود نداشته و ( محمد صلی الله علیه وآله وسلم) پـیغمبر خدا «ج»است، وبرپاداشتن نماز، ودادن زکـاة ، وحج [بیت الحرام] ،وروزه گرفتن ماه رمضان.». ( رواء البخاری : 8 ).

  

باب ( 2 ) امور ایمان

            ( 9 ) ـــ ازابوهریره (رضی الله عنه ) ، از پـیغمبر خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) روایت است که فرمودند: « ایمان شصت وچند شعبه است ،وحـیا ء شعبۀ ازایمان است.».

( رواء البخاری : 9 ).

 

باب ( 3 ) : مسلمان آنست که مسلمانان

از زبان ودستـش درامان باشند.

 

           ( 10 ) ـــ ازعبدالله بن عـُمر(رضی الله عنهما )از  پـیغمبر خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) روایت است که فرمود : « مسلمان کسی است که مسلمانان اززبان ودستش درامان باشند، ومهاجر کسی است که آنچه راکه مـُنهیات خداوند متعال است ترک نماید .» ( رواء البخاری : 10 ).

 

 

                      باب ( 4 ) : کدام اسلام بهتر است  :

          ( 11 ) ـــ ازابوموسی (رضی الله عنه  ) روایت است که گفت :پرسیدند :یا پـیغمبر خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) کدام اسلام بهتر است ؟ فرمودند:کسیکه مسلمانان اززبان ودستش درامان باشند.» ( رواء البخاری : 11 ) 

 

                      باب ( 5 ) : طعام دادن از اسلام است :       

           ( 12 ) ـــ ازعبدالله بن عـُمر(رضی الله عنهما  ) روایت است که: شخصی از پـیغمبر خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) پرسید: کدام اسلام بهتر است؟ فرمودند:« طعام دادن وسلا م کردن بر هر کسی که اورا می شناسی ویا نه می شناسی .» ( رواء البخاری : 12 )

 

باب ( 6 ) : ازعلامت ایمان آنست که آنچه را به خود می خواهی ، به برادرخود هم بخواهی.

           ( 13 ) ـــ : ازانس (رضی الله عنه ) از پـیغمبر خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) روایت است که فرمود: « کسی از شمایان ایمان ندارد تازما نیکه به برادرخود بخواهدآنچه را که به خود می خواهد ».( رواء البخاری : 13 )

 

باب ( 7 ) : دوست داشتن پـیغمبر خدا(صلی الله علیه وآله وسلم)  ازایمان است:

              ( 14 ) ـــ ازابوهـُریره (رضی الله عنه )روایت است که:  پـیغمبر خدا(صلی الله علیه وآله وسلم)فرمودند : « قسم به ذاتیکه جانم دردست اواست ، کسی از شمایان تا آنوقت ایمان نه خواهد داشت که من درنزدش ، ازپدر وفرزندش محبوب تر باشم ».( رواء البخاری : 14 )

 

             ( 15 ) ـــ ازانس (رضی الله عنه ) روایت است که : « قسم به ذاتیکه جانم دردست اواست ، کسی از شمایان تا آنوقت ایمان نه خواهد داشت که من درنزدش، ازپدروفرزندش وهمۀ  مردمان محبوب تر باشم ».( رواء البخاری : 15 )

 

                    باب ( 8 ) : لذت ایمان :

              ( 16 ) ـــ و ازانس (رضی الله عنه ) از پـیغمبر خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) روایت است که فرمودند : « سه چیزاست که اگردر کسی موجودشد ، لذت ایمان رادرک می نماید: اینکه خداورسولش ازماسوی درنزدش محبوب تر بوده ،واینکه دوستی اش نسبت به شخصی جز به جهت خدا نباشد واینکه درنزدش باز گشتن به کـُفر،مانند درآمدن درآتش باشد.» ( رواء البخاری : 16 )

 

باب ( 9 ) :دوست داشتن انصار از ایمان است :

              ( 17 ) ـــ  و ازانس (رضی الله عنه ) از پـیغمبر خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) روایت است که فرمودند : « علامت ایمان دوسست داشتن انصاراست ، وعلامت نفاق بغض ودشمنی با انصار است ». ( رواء البخاری : 17 )

 

              ( 18 ) ـــ از عبادة بن صامت (رضی الله عنه ) روایت است که پـیغمبر خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) درحالیکه عدۀ ازصـحابه به اطراف شان نشسته بودند فرمودند  :« به من چنین بیعت کنیدکه : به خداهیچ چیز راشریک نیا ورید،اسراف نه کنید ،زنا نه کنید ، فرزندان خودرا نه کـُشید ،فرزندان دیگران را  به دروغ به خود نسبت نه دهید، ازاوا مرموافق شرع سرپیچی نه کنید ، کسیکه به این چیزها پا بندی کند مُز دش برخدااست،وکسیکه مُرتکب گناهی ازاین گناهان شده ودر دنیا عقوبت ببیند همان عقوبت برایش کفاره است وکسیکه مُر تکب گناهی ازاین گناهان شده وخداوند آن رابر وی  پوشانده وبرملا نه ساخته باشد ، امرش موکول به خداست،اگر بخواهد اوراعفوه کرده واگر بخواهدعذابش خوا هد  کرد»وماهم به همین  چیزهابا پـیغمبر خدا(صلی الله علیه وآله وسلم)بیعت نمودیم. ( رواء البخاری : 18 )

 

                باب ( 10 ) :گریختن از فـتـنه ازدین است.

          ( 19 ) ـــ از ابو سعید خـدری(رضی الله عنه ) روایت است که گفت : پـیغمبر خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: « دور نیست که بهترین مال مسلمان گوسفندانی باشدکه آنهارا به کوه ودشت چرانده،وبرای حفظ دین خودازفتنه گریخته باشد .» ( رواء البخاری : 19 )

 

                   باب ( 11 ) : این قول پـیغمبر خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) که : من ازهمۀ شمابه خداوند داناترم .

( 20 ) ـــ ازبی بی عائیشه (رضی الله عنها ) روایت است که کفت : پـیغمبر خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) وقتیکه مردم را امر می کردند به چیزی امر می کردندکه طا قت انجام دادن آن راداشته باشند، مردم می گفتند: یارسول الله  !مامانند شما نیستیم ، خداوند«ج» گناهان گذشته وآیندۀ شمارا آمرزیده است ،وایشان[ ازشنیدن این سخن] آن چنان درغضب  می شد ند که آثار غضب به چهرۀ مبارک نمودارگردیده ومی فرمود ند: « من از همۀ شماپرهیز گارتروبه خدا دانا ترم »                  

( رواء البخاری : 20 )

  

باب ( 12 ) :برتری بین اهل ایمان دراعما ل است .

               ( 21 ) ـــ از ابو سعید خـدری(رضی الله عنه ) :       ازپـیغمبر خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) روایت است کهفرمو دند: « [بعدازاینکه] اهل جنت به جنت واهل دوزخ به دوزخ داخل شدند،خداوند متعال می گوید : کسی راکه ذرۀ ازایمان دردلش بوده باشد [ازدوزخ ] بیرون کنید،و درحالیکه چنین اشخاصی سیاه گشته اند ازدوزخ خارج ساخته می شوند، بعد ازآن به نهر حـیا یانهر حـیات ــ شک از (مالک ) یکی از روا ت حدیث است ـــ انداخته شده ومانند دانۀ که درکنار جوی می روید ، می رویند ،مگر ندیده اید که گیاه کنار جوی در هنگام روئیدن زردرنگ ومتمایل است ؟

( رواء البخاری : 22) 

 

            ( 22 ) ـــ و از ابو سعید خـدری(رضی الله عنه ) روایت است که گفت : پـیغمبر خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: « درحالت خواب بودم دیدم که مردمان درحالیکه پیراهن به تن دا رندنزدم می آیند ، بعضی پیراهن های شان تاسینه ، وعِـدۀ هم کوتاه ترازسینه است، وعـُمر بن خطاب نزدم آمدودیدم پیراهنی پوشیده است که آن راباخود می کشد » گفتند: یارسول الله ! این راچه تعبیر می کنید؟ فرمودند: « دین داری ».( رواء البخاری : 23 )

 

باب ( 13 ) : حـیا ازایمان است .

             ( 23 ) ـــ ازا بن عـُمر(رضی الله عنهما  ) روایت است که: پـیغمبر خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) باشخصی از انصار برخورد نمودند که برادرخودرابه سبب شرم وحیائیکه

داشت پند می داد [ ملامت می کرد] پـیغمبر خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند:« شرم وحیا داشتن از ایمان است ».

 ( رواء البخاری : 24 )  

باب ( 14 ) : اگرتوبه کردند،نماز خواندند

وزکات دادند، به آنهاغرض دار مباش

              ( 24 ) ـــ ازا بن عـُمر(رضی الله عنهما  ) روایت است که: پـیغمبر خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند:« مامور گشته ام که با مردم تا آن وقت مقاتله نمایم که بگویند: خدای دیگری جز خدای یگانه نیست ، ومحمد پیغمبر خدا است، ونماز بخوانند، وزکاة بدهند ، وچون چنین کردندجان ومال خودرااز جانب من بجز درحقی که اسلام تعین کرده است درامان داشته اند، وحساب شان با خدااست»

( رواء البخاری : 25 )

 

باب ( 15 ) :کسیکه میگوید : ایمان عبارت از عمل است.

              ( 25 ) ـــ  ازابوهـُریره (رضی الله عنه )روایت است که کسی از پـیغمبر خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) پرسید:کدام عمل بهتراست ؟فرمودند:« ایمان به خداورسول او»کس دیگر ی پرسید : بعدازآن کدام عمل ؟ فرمودند:« جهاددرراه خدا » باز»کس دیگر ی پرسیدکه : بعدازآن کدام عمل ؟ فرمودند:« حج نیکو» ( رواء البخاری : 26 )  

 

باب ( 16 ) : زمانیکه اسلام به حقیقت نباشد.

                 ( 26 ) ـــ  ازسعدا بن ابی وقا ص(رضی الله عنه ) روایت است که پـیغمبر خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) به گرو هی از مردم درحالیکه من [ سعد ] نشسته بودم چیز های دا دند،ولی به شخصی که اوراازهمه بهترگمان می کردم، چیزی ندادند،گفتم یا رسول الله! چرا به فلانی چیزی ندادید ؟ به خداوند قسم که اوراشخص مؤمنی می پندارم، فرمودند:   بگوکه  : شخص مسلمانی است.

            اندک زمانی ساکت شدم، بازمعرفتم به این شخص مرا بران داشت که گفته ام رادوباره تکرار کرده وبگویم: یا رسول الله! چرا به فلانی چیزی ندادید ؟ به خداوند قسم که اوراشخص مؤمنی می پندارم، فرمودند: بگوکه  : شخص مسلمانی است. 

     باز اندکی سکوت کرده ومعرفتم دربارۀ این شخص مرا برآن داشت تاگفته ام را تکرار نمایم ، پـیغمبر خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) هم همان گفتۀ خودراتکرارنموده وفرمودند: ای سعد من به شخصی چیزی می دهم درحالیکه شخص دیگری ازوی نزد من دوست داشتنی تر است وسببش این است که می ترسم مبادا خداوندبه سبب این چیز اورابه دوزخ سرنگون سازد »( رواء البخاری : 27 )  

 

باب ( 17 ) : نا شکری از شوهر واینکه ناشکریها متفاوت است.

             ( 27 ) ـــ ازابن عباس (رضی الله عنه )  روایت است که گفت : پـیغمبر خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند : « دوزخ به من نشان داده شد،دیدم که اکثر اهل آن زنانی اند که کُفران[ یعنی : ناشکری ]کرده اند،کسی پرسید : آیا به خدا کـُفرا ن کرده اند ؟فرمودند : [نه خیر ]ناشکری شوهرراکرده اند،ناشکری احسان را کرده اند، اگر تمام عـُمر به یکی ازاینها احسان کنی وچون از تو اند ک تقصیری ببیند می گوید :من ابدأ ازتو خوبی نه دیده ام».»

( رواء البخاری : 29 )

 

باب ( 18 ) : گناهان از اخلاق جاهـلیت است

ومرتکب گناه کافر نه می شود مگر به شرک .

 

                  ( 28 ) ـــ ازابوذ ر  (رضی الله عنه )روایت است که گفت :شخصی را دشنام داده وبه مادرشنسبت بد دادم پـیغمبر خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند : ای ابوذر! به مادرش نسبت بد می دهی؟ هنوز اخلاق جاهـلیت درتومو جود است، مزدو ران شما برادران شماهستند، خداوند ایشان را زیر دست تان قرار داده است ، کسیکه برادرش نزدش مز دور است، از طعامی که می خوردبرایش طعام بدهد، واز لباسیکه می پوشد برایش لباس بپو شاند، وبه کار با لاتراز قد رت شان آنها را مکلف نه سازد، واگر مکلفش می سازد ، با او همکاری نماید».( رواء البخاری : 30 )  

 

 

باب ( 19 ) : [ اگردوگروه از مسلمانان

باهم جنگیدند، بین شان صلح کنید ].

 

               ( 29 ) ـــ ازابو بکر(رضی الله عنه ) روایت است که گفت : از پـیغمبر خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) شنیدم که فر مودند :« وقتیکه دونفر مسلمان با اسلحۀ خودبه جان هم می افتند، آنکه بکشد وآنکه کشته شود،هردوی شان دردوزخ اند» ، گفتم: یا رسول الله ! آنکه می کشد درست،ولی گناه آنکه کشته کشته می شود چیست ؟فرمودند:« اوهم قصدداشت تا آن دیگری را بکشد ».».( رواء البخاری : 31 )

 

 

باب ( 20 ) : ظلم دارای مراتبی است .

 

                 ( 30 ) ـــ ازعبد الله بن مسعود (رضی الله عنه )از پـیغمبر خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) روایت است که فرمودند : « چون این قول خداوند که : ( کسانیکه ایمان آورده وایمان خودرا ملبس به ظلم نه کرده اند) نازل گردید صحابۀ پـیغمبر خدا (صلی الله علیه وآله وسلم)گفتند :کدام یکی ازما است که ظلمی نه کرده باشد ؟ وهمان بود که این آیۀ کریمه نازل گردید: ( به تحقیق که شرک ، ظلم بزرگی است ) ».( رواء البخاری : 32{هردو آیۀ مبارک را باتر جمۀ آن آوردم } .

 

²{{{{²²{{{{²²{{{{²²{{{{²

(6:82)( الَّذِينَ آمَنُواْ وَلَمْ يَلْبِسُواْ إِيمَانَهُم بِظُلْمٍ أُوْلَئِكَ لَهُمُ الأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ )

ترجمه :

 ((آري) آنها كه ايمان آوردند و ايمان خود را با شرك نياميختند امنيت مال آنها است، و آنها هدايت يافتگانند. )

²{{{{²²{{{{²²{{{{²²{{{{²

( 31:13)(   وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ يَعِظُهُ يَا بُنَيَّ لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ)

 ترجمه (  به خاطر بياور هنگامي را كه لقمان به فرز ندش گفت - در حالي كه او را موعظه مي‏كرد - پسرم! چيزي را شريك خدا قرار مده كه شرك ظلم عظيمي است.   )  

 

 

باب ( 21 ) :علامات نفاق .

              ( 31 ) ـــ ازابوهـُریره(رضی الله عنه ) روایت است که پـیغمبر خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند:   « علامات شخص منافق سه چیز است : چون سخن بز ند دروغ می گوید ،وچون وعده می دهدوعده خلافی می کند ،وچون امانتی برایش داده شود خیانت میکند ». 

( رواء البخاری : 33 )

 

              ( 32 ) ـــ ازعبدالله بن عـُمر(رضی الله عنهما  ) روایت است که: پـیغمبر خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند:« چهار چیز است که اگر درشخصی موجود شود ، آن شخص منافق خالص است ، واگر یکی از آنها دروی مو جود شود،به خصلتی ازخصایل نفاق متصف گردیده است، مگر آنکه  آن خصلت را ترک نماید،چون امانتی به دستش داده شود، درآن خیانت میکند ووقتی که سخن  بگوید دروغ می گویدووقتی عهد وپیمان ببندد،عهد شکنی میکند، ودر وقت جنگ وجدال، فهش ودشنام میدهد»

( رواء البخاری : 34 )

 

باب ( 22 ) : قیام لیلـة القـد ر از ایمان است .

 

               ( 33 ) ـــ ازابوهـُریره(رضی الله عنه ) روایت است که گفتند : پـیغمبر خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: « کسیکه لیلةالقدرراخاص برایخداقیام نماید [ یعنی : شب قدررا نماز بخواند]،گناهان گذشته اش بخشیده می شود »

( رواء البخاری : 35 )

 

 

باب ( 23 ) : جهاد از ایمان است .

 

                   ( 34 ) ـــ ازابوهـُریره(رضی الله عنه ) روایت است که : پـیغمبر خدا (صلی الله علیه وآله وسلم)فرمودند: « خداوند متعال به کسیکه درراه او[ به جهاد ]بیرون شده باشد وعدۀ آمرزش داده ومی گوید: کسیکه خاص برای من،وروی تصدیق به پیغمبران من، به جهاد بیرون شده باشد ، اورا با غنیمتی که به دست آورده است ، سلامت برگردانده ، ویا جنت رانصیبش خواهم ساخت ،واگر سبب مشقت برامت من نه می گردید، از مشارکت درهیچ گروه جهادی مخالفت نه می کردم ،ودوست دارم که درراه خدا کشته شده ودوباره زنده شوم، وباز کشته شده ودوباره زنده شوم وباز کشته شوم»

( رواء البخاری : 36 )

 

 

باب ( 24 ) : تطوع قیام رمضان .

 

                      ( 35 ) ـــو ازابوهـُریره(رضی الله عنه ) روایت است که : پـیغمبر خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: « کسیکه شبهای رمضان را فقط به اساس ایمان وطلب ثواب از خداوند قیام نماید،گناهان گذشته اش آمرزیده می شود »( رواء البخاری : 37 )

 

 

باب ( 25 ) : روزه گرفتن ماه رمضان به

طلب ثواب ،از ایمان است .

 

               ( 36 ) ـــ  و ازابوهـُریره(رضی الله عنه ) روایت است که گفت : پـیغمبر خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: « کسیکه ماه رمضان رابه اساس ایمان وطلب ثواب از خداوند متعال روزه بگیرد ، گناهان گذشته اش بخشیده می شود » ( رواء البخاری : 38 )  

 

باب ( 26 ) : اساس دین آسانی است .

 

                  ( 37 ) ـــ و ازابوهـُریره(رضی الله عنه ) روایت است که گفت : پـیغمبر خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: «[مسایل واحکام] دین آسان است،وهرگزکسی  در دین تشددنه کرده است مگر آنکه مغلوب گردیده است پس میانه روی کرده وآنچه راکه میتوانیدانجام دهید،وبه ثواب خداوندی بشارت دهید،درعبادت صبحگاهی وعبادت هنگام ظهر،وعبادت آخر شب بکوشید.»  ( رواء البخاری : 39 )  

 

 

باب ( 27 ) : نماز از ایمان است.

 

                ( 38 ) ـــازبراء (رضی الله عنه ) روایت است که گفت : پـیغمبر خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) برای اولین باریکه به مدینه آمدند،به خانۀ یکی ازاجدادـــ ویاخویشاوندان مادرم ــ ـسکونت گزیدند،ومدت شانزده یا هفده ماه بطرف ( بیت المقدس ) نماز می خواندند، وآرزوداشتند که قبله بطر ف (بیت الحرام ) باشد ، واولین نمازی را که بطرف کعبه ادانمودند، نماز عصر بود، وگروهی ازمردم این نمازرا با ایشان اداء نمودند.

            شخصی از میان کسانیکه باایشان نماز خوانده بودند، برآمده وبه مسجدی رسیدکه مردم درآن نماز خوانده ودرحالت رکوع کردن بودند ،به ایشان گفت  : بخداوند قسم است که من با پـیغمبر خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) بطرف کعبه نماز خواندم ،آنها همان طور درحال نماز خواندن ،روی خودرا بطرف کعبه نمودند.

یهود واهل کتاب،ازاینکه پـیغمبر خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) بطرف (بیت المقدس) نماز می خواندند، خوشحال بودند، ولی هنگامیکه قبله بطرف کعبه تحول نمود، بد شان آمد  ( رواء البخاری : 40 )

 

 

باب ( 28 ) : اسلام حقیقی شخص.

 

                ( 39 ) ـــ  ابو سعید خـدری(رضی الله عنه )  می گوید : از  پـیغمبر خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) شنیده ام که فرمودند: « وقتیکه شخصی مسلمان گردیده ، واسلامش حقیقی باشد، خداوند تمام گناهانی راکه مرتکب شده است،می بخشد، وبعدازاین،دورۀ حساب ومجازات است،ازهرکارنیکی ، ده برابرتاهفـتصد برابربرایش ثواب داده می شود، وجزای کار بد به اندازۀ همان کار بد است ، مگر آنکه خداوند متعال، آن گناه رابرای وی ببخشد »( رواء البخاری : 41 )  

 

 

باب ( 29 ) : بهترین عبادت آنست که دوام دار باشد.

 

                ( 40 ) ـــ ازبی بی عائیشه(رضی الله عنها ) روایت است که گفت :درحالیکه زنی نزدم نشسته بود پـیغمبر خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) به خانه ام آمده وپرسیدند :این زن کیست ؟ گفتم : این فلان زن است که بسیار نماز می خوا ند،فرمودند :« ساکت باش! برشما [عبادت] آن قدرلازم است که توان انجام دادن آنرا داشته باشید،وخداوند ملول وخسته نه می شودتاآنکه شماملول وخسته نه شوید» وبهترین عبادت درنزد پـیغمبر خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) عبادتی بودکه عبادت کننده برآن مداومت نماید. »( رواء البخاری : 43 )  

 

 

باب ( 30 ) :زیادت ونقصان ایمان .

 

             ( 41 ) ـــ ازانس (رضی الله عنه ) از پـیغمبر خدا(صلی الله علیه وآله وسلم)روایت است که فرمودند: « کسیکه ( لا اله الاالله ) گفته ودرقلبش به اندازۀ  دانۀ جوی خیر باشد، ازدوزخ بیرون می شود، وکسیکه( لا اله الاالله )گفته ودرقلبش به اندازۀ  دانۀ گندمی خیر باشد، ازدوزخ بیرون می شود،  وکسیکه( لا اله الاالله )گفته ودرقلبش به اندازۀ  ذرۀ خیر باشد، ازدوزخ بیرون می شود»»( رواء البخاری : 44 )  

 

            ( 42 ) ـــازعـُمربن خطاب (رضی الله عنه ) روایت است که:شخصی ازیهود برایش گفت:ای امیرالمؤمنین!آیتی در کتا ب هست وآن رامی خوانیدکه اگربرما قوم یهود نازل می گردیدروز نزول آن راعـید می گرفتیم.پرسید:این کدام آیت است؟ گفت: [ این قول خداوند متعال که می فرماید ]:

²{{{{²²{{{{²²{{{{²²{{{{²

 

  ( 3: 5) الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينًا )

 

  [        امروز دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تكميل نمودم و اسلام را به عنوان آئين (جاودان) شما پذيرفتم –]

²{{{{²²{{{{²²{{{{²²{{{{²

 

عـُمر (رضی الله عنه ) گفت ماروز ومکانی راکه این آیت بر پـیغمبر خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) نازل گردید، می دانیم ،این آیت درروز جمعه درحالیکه پـیغمبر خدا(صلی الله علیه وآله وسلم)به عرفاتاستاده بودند، برای شان نازل گردید.   ( رواء البخاری : 45 )

 

 باب ( 31 ) :  دادن زکـات از اسلام است .      

 

( 43 ) ـــ ازطلحه بن عبیدالله (رضی الله عنه ) روا یت است که گفت : شخصی از اهل نجد ،باسر برهنه نزد پـیغمبر خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) آمد،زمزمۀ صدایش رامی شنیدم ولی نه می فهمیدیم چه می گوید،تا اینکه آن شخص نزد یک تر آمده وپرسیدکه اسلام چیست ؟ پـیغمبر خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند :« اداکردن پنج وقت نمازدرهر شب و روز»، آن شخص گفت: دیگر نمازی هم برمن لازم است؟ فرمودند:« نه، مگر آنکه نفل بخوانی»و پـیغمبر خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند : « وروزه گرفتن ماه رمضان »، آن شخص گفت: غیر از روزۀ رمضان، روزۀ دیگری هم برمن لازم است ؟ فرمودند:« نه، مگر آنکه روزۀ نفل بگیری»،و پـیغمبر خدا(صلی الله علیه وآله وسلم)اززکات برایش یاد آور شدند، آنشخص پرسید: غیر ازاین ،زکات دیگری هم برمن لازم است؟فرمودند: « نه ، مگر آنکه صدقۀ نافله بدهی» ،آن شخص برخاسته وبراه خود ادامه داده ومی گفت:به خداوند قسم!ازین چیزها نه زیادتر می دهم ونه کمتر، پـیغمبر خدا (صلی الله علیه وآله وسلم)فرمودند: « اگرراست بگوید رستگار است ».( رواء البخاری : 46 )

 

 

 باب ( 32 ) : همراهی کردن با جنازه، ازایمان است .

 

               ( 44 ) ـــ ازابوهـُریره(رضی الله عنه ) روایت است که  : پـیغمبر خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند:

 « کسیکه باجنازۀ مسلمانی باساس ایمان ونیت طلب ثواب از خداوند متعال ، همراهی نماید ،وتازمانیکه بروی نماز خوانده شده ودفن می گردد، بااوباشد،خداو کـُوه اُ حـُد است،واند متعال برایش دوقیراط مزد می دهد ، وهر قیراط به اندازۀگر تنها بروی نماز خوانده وپیش از آنکه دفن شودبرگردد، برایش به اندازۀ یک قیراط مزد است ».».( رواء البخاری : 47 )  

 

 

 

باب ( 33 ) : ترس مسلمان از این که عملش حبط گردیده

واو متوجه نباشد .

          

               ( 45 ) ـــ ازعبد الله بن مسعود (رضی الله عنه ) روایت است که   پـیغمبر خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند : « دشنام دادن شخص مسلمان فسق ، وقتال وجنگ با وی کـُفر است»( رواء البخاری : 48 )  

 

                  ( 46 ) ـــ ازعـِباده بن صامت (رضی الله عنه ) روایت است که : پـیغمبر خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) آمدند تا از ( شب قدر) به مردم خبر دهند،درین وقت دونفراز مسلما نان باهم به جنگ ومجادله پرداختند، پـیغمبر خدا (صلی الله علیه وآله وسلم)فرمودند: « من بیرون شده بودم که برایتان از شب قدرخبردهم، ولیفلانی وفلانی باهم به مجادله پرداختند،واین چیز ازبین رفت ، وشاید این کار به خیر تان باشد ،وخودتان به شب هفت ونـُه وپنج جستجویش کنید»

( رواء البخاری : 49 )

                 

باب ( 34 ) : سوال جبرئیل از پـیغمبر خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) دربارۀ ایمان ،اسلام واحسان .

 

                   ( 47 ) ـــ ازابوهـُریره(رضی الله عنه ) روایت است که گفت :روزی پـیغمبر خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) بطور مشخصی دربین مردم نشسته بودندکه شخصی آمده واز ایشان پرسید :ایمان چیست ؟ فرمودند : « ایمان عبارت از ایمان آوردن به خدا وملائکۀ آن ، ولقای آن، وپیغمبران آن، وایمان آوردن به روز جزااست » پرسید :اسلام چیست ؟ فرمودند:« اسلام آن است که خداراعبادت کرده وبه او شریک نیاوری، نمازرا خوانده، وزکاتی راکه برتوواجب است ادا نموده،وماه رمضان راروزه بگیری » پرسید :احسان چیست؟

فرمودند : « [ احسان آنست ] که خداوند را طوری عبادت کنی که گویا اورا می بینی، واگر تو اورا نه می بینی، یقینأ اوتورا می بیند » ، پرسید : قیامت چه وقت است؟فرمودند: «مسؤل دراین مسـئله از سائل عالم تر نیست،ولی علامات آن رابه تو می گویم: اینکه کنیز بادار خودرا تولد نماید، واینکه ساربانان شتر چران، دست به توسعۀ عـِمران بزنند ، واین یکی از پنج چیزی است که به جز خداوند متعال هیچکسی آنهارا نه می داند » بعد از آن پـیغمبر خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) این آیۀ کریمه راتلاوت نمودند :

 

 (   31:34)( إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَيُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْأَرْحَامِ وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَّاذَا تَكْسِبُ غَدًا وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ )

 

ترجمه (  آگاهي از زمان قيام قيامت مخصوص خداست، و او است كه باران را نازل مي‏كند، و آنچه در رحم مادران است مي‏داند، و هيچكس نمي‏داند فردا چه مي‏كند، و هيچكس نمي‏ داند در چه سرزميني مي‏ميرد، فقط خداوند عالم و آگاه است. )

²{{{{²²{{{{²²{{{{²²{{{{²

 

         بعدازآن آن شخص برگشت ، پـیغمبر خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند : « اورابیاورید » ،وآنها اثری ازاو را ندیدند ، پـیغمبر خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند :

« این جبرئیل بود، آمده بودتادین مردم رابرای شان بیاموزد »

( رواء البخاری :  50 )

 

باب ( 35 ) : فضیلت احتیاط، درمورد دین .

 

                  ( 48 ) ـــ ازنعمان بن بشیر (رضی الله عنه ) روایت است که گفت: از پـیغمبر خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) شنیدم که فرمودند: « حلال واضح وآشکار وحرام وا ضح وآشکاراست، وبین حلال وحرام امور شبـهه ناکی است، که بسیاری از مردم آنهارانه می دانند کسیکه از شبهات بپر هیز د، احتیاط دین وشرف خودرا کرده است، وکسیکه در شبهات درآمیزد ، مانند چوپانی است که گوسفندانش را در کنارمنطقۀ ممنوعه می چراند، وبعید نیست که درمنطقۀ ممنوعه واقع شود، وآگاه باشیدکه برای هر پادشاهی منطقۀ ممنوعۀ است، وآگاه باشید که منطقۀ ممنوعۀ خداوندچیزهای است که حرام کرده است، وآگاه باشید که درجسم پارچۀ گوشتی است که اگرخوب وصالح باشد، همۀ جسم راخوب وصالح می گرداند، واگرفاسد شد، همۀ جسم رافاسد می گر داند،وآگاه باشید که این پارچۀ گوشت همان ( قـلب ) است ».

( رواء البخاری :  52 )

 

باب ( 36 ) : ادای خـُمـس از ایمان است .

 

                 ( 49 ) ـــ ازابن عباس (رضی الله عنه ) روایت است که گفت: وقتیکه وفـد عبدالقیـس بحضور  پـیغمبر خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) آمد ،فرمودند : « چه مردمی هستید؟» ویا « چه گروهی هستید ؟» گفتند : [ قوم ] ربیعه، فرمودند : « این قوم ویا این وفـد خوش آمدند ،خساره مند و پشیمان نباشند » ،آنها گفتند یا رسول الله!ما به جزازماه حرا م بحضور شما آمده نه می توانیم، وبین ما وشماکـُفار قبیلۀ ( مـُضَر)قراردارند،مارابه چیز قاطعی امر فرما، تاکسانی را که باما نه آمده اند ، به آن خبرداده ، وسبب داخل شدن ما به جنت گردد ، واینها از پـیغمبر خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) حـُکم نوشیدنی هارا هم پرسان کردند پـیغمبر خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) آنهارا به چهار چیز امر، واز چهار چیزنهی فرمودند: امر کردند که به خدای یگانه ایمان بیاورند و فرمو دند  : «می دانید که معنی ایمان آوردن به خدای یگانه چیست؟ » گفتند خدا ورسول او دانا تر است. فرمودند :« [ معنی اش ] گواهی دادن است براینکه خدائی جز خدای یگا نه وجود ندا شته وشریکی برایش نیست واینکه محمد پیغمبر خدااست وخوا ندن نماز است، ودادن زکـات ، وروزه گرفتن ماه رمضان، واینکه ازمال غنیمت خـُمس رااداکنید». وآنهارا از چهار چیز نهی فرمودند:« از شرابی که در خـُم ، درکدو ،در تنۀ درخت خرما، وشرابیکه درجام جلا داده شده، ویاظرف قیر اندود تهیه شده باشد» [ این چیز هارا حفظ کرده وبه کسا نیکه باشما نیامده اندخبردهید »( رواء البخاری :  53 )  

 

باب ( 37 ) : اعتبار اعمال ،وابسته به نیت است .

 

            ( 50 ) ـــ ازعـُمر(رضی الله عنه ) حدیث اینکه: ( اعمال وابسته به نیت است ...)دراول کتاب گذشت ودراینجا زیاده برآن عبارت، این هم آمده است که:« وبرای هرکسی مطابق نیت اش داده می شود، کسیکه هجرت اش به سوی خدا ورسول او باشد،   هجرت اش به سوی خدا ورسول او است ».وبعفب آن بقیه حدیث راذکر کرده است. »

( رواء البخاری :  54 )

 

          ( 51 ) ـــ ازابو مسعود (رضی الله عنه ) از پـیغمبر خدا (صلی الله علیه وآله وسلم)روایت است که:

 فرمودند :« کسیکه براهل واولاد خودنـفقه میکن ، اگر نیت ثواب از خداوندرا داشته باشد، این نفقه اش صدقه حساب می شود ». ( رواء البخاری :  55 )  

 

      باب ( 38 ) : این گفتۀ پـیغمبر خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) که دین نصیحت است . 

 

                    ( 52 ) ـــ ازجریر بن عبدالله بجلی (رضی الله عنه ) روایت است که گفت: به پـیغمبر خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) چنین بیعیت کردم که نمازراخوانده،زکات را ادا نموده، وبرای هر مسلمانی نصیحت کنم.

( رواء البخاری :  57 )

 

             ( 53 ) ـــ و ازجریر بن عبدالله بجلی (رضی الله عنه ) روایت است که : نزد  پـیغمبر خدا (صلی الله علیه وآله وسلم)آمده وگفتم : می خواهمباشما باساس اسلام بیعت نمایم، برمن شرط کردندکه : «به هر مسلمانی نصیحت کنم»من هم به این چیزهابا ایشان بیعت نمودم. ( رواء البخاری :  58 )  

خـتم کتاب ایمان

¯²{{{{²¯¯²{{{{²¯

 

¯²{{{{²¯¯²{{{{²¯

 

 

info@ustadfaizi.com

تماس با ما

Copyright © 2007 www.ustadfaizi.com
All rights reserved