قرآن وسائینس سا ئینس گواه حقیقت قرآن مجید شده متن رامطالعه کنید.
نقل صحیح البخاری به دری
¯¯²{{{{﴾| کـتـاب 88 ﴿ تـوحـید ورد بـر جـهـمـیـه{{{{²¯¯²²¯ |کـتـاب [88 ]:ـ﴿ تـوحـید ورد بـر جـهـمـیـه ﴾ «جلد 2 صحیح البخاری شریف» ¯{{²¯¯²{{¯{{²¯¯²{{{¯{{{²¯¯²{{¯{{²¯¯{{¯ {الله .ج.{ دقــت : آدرسها خارج از متن کتاب حـدیث شریف است 1 ) آدرس هـذا در خود صدها آدرسهای از تبرکات پیغـمـبر خدا (صَلـَّی اللهُ عَلیهِ وَآلِـهِ وَسَلـَّمٌ) وهم محلات مقدس دیگررا دارد امید «کـلـِک » گـرددـــــــــ» تـبـرُکـاتیکه از پـیغـُمـبرخـُدا(ص)بـاقی مـانـده|«ــکلِک 2 )با ملاحظۀ این آدرس ا ُمـیـد و اشـتـیاق شـدیـد مـارابه داخـل شدن بـهـشت هـرچه قـوی تر مـینماید « خــُداونـد مـُتـعـال ایـن نعـمت جـاودان را نـصِیـب هـمه خـواهـران وبـرادران مـُسُلمان کـُنـد»( ترجمۀ آیات مبارک آن بعدأ حاضر میشود «انشاءالله ». مـُژده هـا ی قـُرآن مجـیـد از نـعـمـت هـای جـنـت| کلِک ـــ»| ¯{{²¯¯²{{¯{{²¯¯²{{{¯{{{²¯¯²{{¯{{²¯¯{{¯ 3) این آدرسهای سائیت به شما تعریفات « حـدیث»، « فضیلت سوره های مُبارک قـُرآن مجـید» وشرح «فضیلت هریک از اسماءالحسنی مبارک » را مفصلأ شرح نموده ازکسب خیر وثواب آنها مستفید می شوید: احادیث نبوی|«ـــکلک http://www.ustadfaizi.com/shukr%201pdf.pdf ¯{{²¯¯²{{¯{{²¯¯²{{{¯{{{²¯¯²{{¯{{²¯¯{{¯ 4) می توان شـرح تفسیری آیات مُبارکه رااز این آدرس بازوتلاوت نمود)ـــ» ..قرآن کریم |«ـــکلک 5) از این آدرسها مـتـن عــربی کتاب احـادیـث صحیح البخاری باز میشود کِلِکــــ»صحيح البخاري|«ــــمــتن عـربی صحیح البخاری شریف 6) متن مکمل عربی « کتاب نمبر88 تــوحــید وردبرجهمیه» ازآدرس ذیل باز می شود. كتاب التوحيد «ـــکلک 7) آدرسهای مفید دیگر را که در سرلوحۀ هر یک ازکتب احادیث شریف ثبت شده است بازوملاحظه کرد. ¯²{{{{²¯¯²{{{{²¯¯²{{{{²¯¯²{{{{²¯² ²¯¯²{{{{²¯¯²{{{{²¯¯²{{{{²¯ کـتـاب [88 ]:ـ﴿ تـوحـید ورد بـر جـهـمـیـه ﴾
بــاب {1} :ــــ دعـوت پـیغُـمبـرخُـدا(صَلیَ اللهُ علیهِ وَآلِـهِ وَسَـلـَّمٌ ) اُمًـت خـودرا بـسوی تـوحــید (2220 ): ــ ازعــائـیـشَـه (رَضِیَ الـلهُ عـنهـا) هـمـسـر پـیغُـمبـرخُـدا(صَلـَّی اللهُ عَلیهِ وَآلِـهِ وَسَلـَّمٌ) روایت است که پـیغُـمبـرخُـدا(صَلیَ اللهُ علیهِ وَآلِـهِ وَسَـلـَّمٌ ) شخصی را دریکی از سَـرایا[ یعنی:گروهی که بجـهاد می رفتـند ] بحیث امیر مُـقرر نمودند، این شخص در نـُماز قـرائت را به ﴿ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴾ خـتم میکرد، هنگامیکه برگشـتند ازین موضوع به پـیغُـمبـرخُـدا (صَلـَّی اللهُ عَلیهِ وَآلِـهِ وَسَلـَّمٌ) خـبردادند، فـرمُـودند:﴿ ازوی بـپـرسـید که سبب این کـارش چـه بوده است ﴾؟سـبب را ازوی پُرسیدند، گـُـفـت:چون درین سوره صـفت رَحٌـمَـن است، ازین سبب خـوشم می آید که آن را قـرائت نمایم، پـیغُـمبـرخُـدا(صَلـَّی اللهُ عَلیهِ وَآلِـهِ وَسَلـَّمٌ) فـرمُـودند: ﴿ بـرایـش خـبر دهـید کـه خـُداونـد هـم اورا دوست مـیدارد﴾ .( رواءالبُخاری ـــ 7375 ). بــاب {2} :ــــ این قـول خــُداونــد مُـتـعـال کـه می فـرمـایـد: {﴿ خـُـداونـد هـمـان رزق دهـنـدۀ بـا قـُوَ ت ومـتـیـن اسـت﴾} ¯²{{{{²¯¯²{{{{²¯¯²{{{{²¯¯²{{{{²¯² ²¯¯²{{{{²¯¯²{{{{²¯¯²{{{{²¯ {﴿ إِنَّ اللّهَ هُوَ الرَّزّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ ﴾}﴿ 51:58ذاریـات ﴾ {﴿ زيرا تنها خداوند روزى دهنده و صاحب قـُدرت است و ناتوانى در او راه ندارد. ﴾} ¯²{{{{²¯¯²{{{{²¯¯²{{{{²¯¯²{{{{²¯² ²¯¯²{{{{²¯¯²{{{{²¯¯²{{{{²¯ (2221 ): ــ ازابو موسی اشعـری (رَضِیَ الـلهُ عـنهُ)روایت است که گـُـفـت: پـیغُـمبـرخُـدا(صَلـَّی اللهُ عَلیهِ وَآلِـهِ وَسَلـَّمٌ) فـرمُـودند:﴿.هیچـکس صـابرتردرمـقابل اذیتی که می بـینـد، از خـُداونـد مُتعـال نیست،[کـفار]بوی نسبت فـرزند داشتن را مـیدهـند، واو باآنهاتـندرستی بخـشـیده ورزق می دهـد ﴾.( رواءالبُخاری ـــ 7378 ). بــاب {3} :ــــ این قـول خــُداونــد مُـتـعـال کـه می فـرمـایـد: {﴿ واوعـزیـز وحــکــیـم اسـت ﴾} ¯²{{{{²¯¯²{{{{²¯¯²{{{{²¯¯²{{{{²¯² ²¯¯²{{{{²¯¯²{{{{²¯¯²{{{{²¯ {﴿ *بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ* سَبَّحَ لِلّهِ ما فِى السَّماواتِ وَ الأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴾} ﴿ 57:1حَـدیـد﴾ *بنام {﴿خداوند بخشنده مهربان* آنچه در آسمانها و زمين است براى خدا تسبيح مى گويند; و او توانا و حكيم است. ﴾} {﴿ سُبْحانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمّا يَصِفُونَ﴾} ﴿ 37:180صـافـات ﴾ {﴿منزّه است پروردگار تو، پروردگار صاحب قدرت، از آنچه آنان توصيف مى كنند. ﴾} {﴿ يَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنا إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الاْ َعَزُّ مِنْهَا الاْ َذَلَّ وَ لِلّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ لكِنَّ الْمُنافِقِينَ لايَعْلَمُونَ ﴾}﴿ 63:8 مُـنـا فـِـقـُـون ﴾ {﴿ آنها مى گويند: «اگر به مدينه باز گرديم، عزيزان، ذليلان را بيرون مى كنند!» در حالى كه عزّت مخصوص خدا و پيامبر او و مؤمنان است; ولى منافقان نمى دانند. ﴾} ¯²{{{{²¯¯²{{{{²¯¯²{{{{²¯¯²{{{{²¯² ²¯¯²{{{{²¯¯²{{{{²¯¯²{{{{²¯ (2222 ): ــ ازابـن عَــبـاس (رَضِیَ الـلهُ عـنهُمـا)روایت است که پـیغُـمبـرخُـدا(صَلـَّی اللهُ عَلیهِ وَآلِـهِ وَسَلـَّمٌ) فـرمُـودند:﴿ پـنـاه می جـویـم بـعـزت تـو، وتـو آن ذاتی هـسـتی کـه خـُدای جُـزتـونـبوده وآن ذاتی هـسـتی کـه نـخـواهـی مُـرد، وجـن وانـس هـمگی مـیمـیرنـد ﴾.( رواءالبُخاری ـــ 7383 ). بــاب {4} :ــــ این قـول خــُداونــد مُـتـعـال کـه می فـرمـایـد: {﴿ وشـُمـارا از خـویـش بـر حـذر مـیدارد﴾} ¯²{{{{²¯¯²{{{{²¯¯²{{{{²¯¯²{{{{²¯² ²¯¯²{{{{²¯¯²{{{{²¯¯²{{{{²¯ {﴿ يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْس ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْر مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوء تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَها وَ بَيْنَهُ أَمَداً بَعيداً وَ يُحَذِّرُكُمُ اللّهُ نَفْسَهُ وَ اللّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ﴾}﴿3:30آل عـِمـران ﴾ {﴿ روزى كه هر كس، هر كار نيكى كه انجام داده، حاضر مى بيند; و آرزو مى كند ميان او، و هركار بدى كه انجام داده، فاصله زمانى زيادى باشد. خداوند شما را از (نافرمانى) خودش، برحذر مى دارد; و (با اين حال،) خدا نسبت به همه بندگان، مهربان است. ﴾} وَ {﴿ إِذْ قالَ اللّهُ يا عيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَ أَنْتَ قُلْتَ لِلنّاسِ اتَّخِذُوني وَ أُمِّيَ إِلهَيْنِ مِنْ دُونِ اللّهِ قالَ سُبْحانَكَ ما يَكُونُ لي أَنْ أَقُولَ ما لَيْسَ لي بِحَقّ إِنْ كُنْتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ ما في نَفْسي وَ لا أَعْلَمُ ما في نَفْسِكَ إِنَّكَ أَنْتَ عَلاّمُ الْغُيُوبِ ﴾}﴿ 5:116 مــا ئـــده ﴾ {﴿ و (به ياد آوريد) آنگاه كه خداوند به عيسى بن مريم مى گويد: «آيا تو به مردم گفتى كه من و مادرم را بعنوان دو معبود در برابر خداى يكتا انتخاب كنيد؟!»، او مى گويد: «منزّهى تو! من حق ندارم آنچه را كه شايسته من نيست، بگويم! اگر چنين سخنى را گفته باشم، تو مى دانى. تو از آنچه در روح و جان من است، آگاهى; و من از آنچه در ذات (پاك) توست، آگاه نيستم. بيقين تنها تو داناى همه اسرار نهان هستى. ﴾} ¯²{{{{²¯¯²{{{{²¯¯²{{{{²¯¯²{{{{²¯² ²¯¯²{{{{²¯¯²{{{{²¯¯²{{{{²¯
(2223 ): ــ از ابُـوهـُـرَ یـرَه (رَضِیَ الـلهُ عـنهُ)ازپـیغُـمبـرخُـدا(صَلـَّی اللهُ عَلیهِ وَآلِـهِ وَسَلـَّمٌ) روایت است که فـرمُـودند:﴿ چـون خـُداونـد جـهـانـیـان را خـلق نـمود، درکـتابـیکه برای خـود نـوشـته وبـرعـرش درنـزد خـود نـهـاد، چـنـین نـوشـت که:رحـمـت مـن بـر غـضـب مـن غـالـب مـیگـردد ﴾.( رواءالبُخاری ـــ 7404 ). (2224 ): ــ واز ابُـوهـُـرَ یـرَه (رَضِیَ الـلهُ عـنهُ)روایت است که گـُـفـت: پـیغُـمبـرخُـدا(صَلـَّی اللهُ عَلیهِ وَآلِـهِ وَسَلـَّمٌ) فـرمُـودند:﴿ خـُداونـد مُـتـَعـال مـیفـر مـایـد: مـن بـابـنده ام طوری هـستم که بمن گـُمان می بَـرد، اگـرمَـرایـاد کـُندبـااو خـواهـم بـود، اگـر مرادرنزد خود یـاد کـُند،اورادرنزد خودیاد خـواهـم کرد، اگـر مرادرنزد مردم یـاد نماید،بـااورادرنزد مردم بهتری ذکر خواهم کرد ،اگـر یک شـبَربمن نزدیک شود، یک گـز به اونزدیک خـواهـم شد، اگـر یک گـز بمن نزدیک شود، یک جـریب به اونزدیک خـواهـم شد، اگـراو بطرفـم قـدم بردارد، من بطرفـش دویـده خـواهـم رفـت ﴾.( رواءالبُخاری ـــ 7405 ). بــاب {5} :ــــ این قـول خــُداونــد مُـتـعـال کـه می فـرمـایـد: {﴿ مـیخـواهـنـد کـلام خـُداراتـبـدیـل نـمـایـند﴾} ¯²{{{{²¯¯²{{{{²¯¯²{{{{²¯¯²{{{{²¯² ²¯¯²{{{{²¯¯²{{{{²¯¯²{{{{²¯ {﴿ سَيَقُولُ الْمُخَلَّفُونَ إِذَا انْطَلَقْتُمْ إِلى مَغانِمَ لِتَأْخُذُوها ذَرُونا نَتَّبِعْكُمْ يُرِيدُونَ أَنْ يُبَدِّلُوا كَلامَ اللّهِ قُلْ لَنْ تَتَّبِعُونا كَذالِكُم قالَ اللّهُ مِنْ قَبْلُ فَسَيَقُولُونَ بَلْ تَحْسُدُونَنا بَلْ كانُوا لا يَفْقَهُونَ إِلاّ قَلِيلاً ﴾}﴿.48:15 فـَتـح.﴾ {﴿هنگامى كه شما براى به دست آوردن غنايمى حركت كنيد، متخلّفان (حديبيّه) مى گويند: «بگذاريد ما هم در پى شما بياييم، آنها مى خواهند كلام خدا را دگرگون سازند»; بگو: «هرگز به دنبال ما نياييد; اين گونه خداوند از قبل گفته است.» آنها بزودى مى گويند: «شما نسبت به ما حسد مىورزيد.» ولى آنها جز اندكى نمى فهمند. ﴾} ¯²{{{{²¯¯²{{{{²¯¯²{{{{²¯¯²{{{{²¯² ²¯¯²{{{{²¯¯²{{{{²¯¯²{{{{²¯
(2225 ): ــ واز ابُـوهـُـرَ یـرَه (رَضِیَ الـلهُ عـنهُ)روایت است که پـیغُـمبـرخُـدا(صَلـَّی اللهُ عَلیهِ وَآلِـهِ وَسَلـَّمٌ) فـرمُـودند:﴿. خـُداونـد مُـتـَعـال[برای ملائـکه] مـیگـُویـد:اگر بنده ام ارادۀ کاربـدی رانمود،آن را تـا وقـتیکه عـمـلی نه مـیسازد، براو نه نـویسید، اگـر اورا عملی ساخت گـُنـاه هـمان کاربدرا برایش بنویـسید، واگـر آن رابـجـهت مـن ترک کـرده بود، آن رابرایش یک حـسـنه بنویسید، واگرارادۀ کارنیکی رانمود، وگرچه آن را عـمـلی نه کرد، آن رابرایش یک حـسـنه بـنـویسید، واگـر به آن کارنیک عَمـل کرد، آن راده چـند تا هـفـتـاد چـندبرایش بـنویـسـید ﴾.( رواءالبُخاری ـــ 7501 ). (2226 ): ــ وازابُـوهـُـرَ یـرَه (رَضِیَ الـلهُ عـنهُ)روایت است که گـُـفـت:از پـیغُـمبـرخُـدا(صَلـَّی اللهُ عَلیهِ وَآلِـهِ وَسَلـَّمٌ) شـنـیدم که فـرمُـودند:﴿ بـندۀ مُـرتکـب گـُناهی گردیده وگـُفت : پـروردگـارا مُـرتکـب گـُناهی شـده ام وآن را برایـم ببخش، پـَروردگـارش گـُفت: آیـا بـنده ام مـیدانست که پـروردگـاری دارد کـه گـُناه وی را برایـش بخـشیده ویا اورا مـورد مـؤاخـذه قـرار مـیدهـد؟[ گـُنـاه بنده ام را] برایش بخشیدم. باز مُـدتی از گـُناه خودداری نموده ولی دوباره مُـرتکب گـُناه میگردد، باز مـیگـویـد: پـروردگـارا مُـرتکـب گـُناه دیگری گردیده ام گـُناهـم را برایـم بیا مُرز، خــُداونـدمیگـُوید: آیـا بـنده ام مـیدانست که پـروردگـاری دارد کـه گـُناهش را برایـش بخـشیده ویا اورا مـورد مـؤاخـذه قـرار مـیدهـد؟[ گـُنـاه بنده ام را] برایش بخشیدم. باز مُـدتی [از گـُناه] خودداری نموده و دوباره مُـرتکب گـُناه گردیده ومـیگـویـد: پـروردگـارا مُـرتکـب گـُناه دیگری گردیده ام آن را برایـم بیا مُرز،[ خــُداونـدمُتـعـال]میگـُوید: آیـا بـنده ام مـیدانست که برایش پـروردگـاری است کـه گـُناهش را آمـُرزیده ویا اورا مـورد مـؤاخـذه قـرار مـیدهـد، برای بار سـوم گـُنـاه بنده ام را بخشیدم، پـس هـرچـه کـه مـیخـواهـد بکـنـد﴾ .( رواءالبُخاری ـــ 7507 ). بــاب {6} :ــــ کـلام رب الـعـالـمـین درروز قـیـامـت با پـیامـبـران وغـیره (2227 ): ــ ازانـس (رَضِیَ الـلهُ عـنهُ)روایت است که گـُـفـت:از پـیغُـمبـرخُـدا(صَلـَّی اللهُ عَلیهِ وَآلِـهِ وَسَلـَّمٌ) شـنـیدم که فـرمُـودند:﴿ ازمـن طـلب شـفاعـت خـواهد شد، ومن میگویـم: پـروردگـارا!کسیکه دردلـش یک ذرۀ ایمان وجودداشته باشد اورابه جـنت داخل نما،وچنین اشخاصی به جنت داخل میشوند،بازمیگویم:خـُدایا! کسیکه درقـلبـش کمترین چیزی ازایمان وجوددارداوراهم به جـنت داخل نما ﴾. انـس رَضِیَ الـلهُ عـنهُ) میگویـد:گـویا همین اکنون بطرف انگـُشتان: پـیغُـمبـرخُـدا(صَلـَّی اللهُ عَلیهِ وَآلِـهِ وَسَلـَّمٌ) نگـاه مـیکـُنم،[شاید پـیغُـمبـرخُـدا(صَلـَّی اللهُ عَلیهِ وَآلِـهِ وَسَلـَّمٌ) هـمان کـمترین چیزرا بـانگـُشتان خود تمثیل مـیکـردند]( رواءالبُخاری ـــ 7509 ). (2228 ): ــ وازانـس (رَضِیَ الـلهُ عـنهُ)روایت است که گـُـفـت:[ حـدیث شـفاعت به روایت ابُـوهـُـرَ یـرَه (رَضِیَ الـلهُ عـنهُ) قبلا گـُذشت، دراین روایت درآخر آن حـدیث آمده است که] ﴿ ... نزدعــیـسی[علـیه السلام] می آیـند، واو مـیگـویـد: مـن اهـل شفاعت نـیستم، نزد مُــحَـمًــد (صَلـَّی اللهُ عَلیهِ وَآلِـهِ وَسَلـَّمٌ) بروید، آنها نزد مـن می آیـند، مـن مـیگـویـم که مـن اهـل آن هـسـتم، واز پـَروردگـارم اجـازه گـرفـته وبـرایم اجازه داده مـیشود،و[ خـُداونـد مُـتعـال] بـمـن حَـمٌـد وثـنائی راالهـام مـیکـُند کـه به آن حَـمٌـد وثـنایـش رابگـُویـم واکـنون بخـاطرم نـیست، وبـآن حَـمٌـد وثـنا حَـمٌـدش راگـُفـته وبرایش به سُـجـده می اُفـتم، گـُفـته میشود: یـا مُـحَــمَـد! سـرت رابالاکـُن!بـگـوی سُخـنت شـنیده میشود،بـخـواه برایت داده میشود،شـفاعت کـُن شـفاعـتـت قـبول میگردد، ومـن مـیگـُویـم: پـَروردگـارا! اُمَـت مـن، اُمَـت مـن، گـُفــتـه مـیشود:بـرو! وکسی را که درقـلبش ذرۀ ازایـمـان وجودداشته است از[دوزخ]خـارج نـمـا،من رفته وچنین میکـُنم. باز برگـشته وبـهـمان حَـمٌـد وثـنا حَـمٌـد خـُداونـد مُـتعـال راگـُفـته وبرایـش به سُجـده مـیافتم ، باز گـُفـته میشود: یـا مُـحَــمَـد! سـرت رابالاکـُن!بـگـوی سُخـنت شـنیده میشود،بـخـواه برایت داده میشود،شـفاعت کـُن شـفاعـتـت قـبول میگردد، ومـن مـیگـُویـم: پـَروردگـارا! اُمَـت مـن، اُمَـت مـن، گـُفــتـه مـیشود:بـرو! وکسی را که درقـلبش ذرۀ ازایـمـان وجودداشته است از[دوزخ]خـارج نـمـا،من رفته وچنین میکـُنم. باز برگـشته وبـهـمان حَـمٌـد وثـنا حَـمٌـد خـُداونـد مُـتعـال راگـُفـته وبرایـش به سُجـده مـیافتم ، باز گـُفـته میشود: یـا مُـحَــمَـد! سـرت رابالاکـُن!بـگـوی سُخـنت شـنیده میشود،بـخـواه برایت داده میشود،شـفاعت کـُن شـفاعـتـت قـبول میگردد، ومـن مـیگـُویـم: پـَروردگـارا! اُمَـت مـن، اُمَـت مـن، گـُفــتـه مـیشود:بـرو! وکسی را که درقـلبش کـمترین کـمترین کـمترین انـدازۀ ازایـمان وجوددارد ازدوزخ خارج نـما،من رفته وچنین میکـُنم.﴾ ( رواءالبُخاری ـــ 7510 ). (2229 ): ــ ودرروایت دیگری ازانـس بن مـالـِک (رَضِیَ الـلهُ عـنهُ)روایت است که گـُـفـت: پـیغُـمبـرخُـدا(صَلـَّی اللهُ عَلیهِ وَآلِـهِ وَسَلـَّمٌ) فـرمُـودند:﴿. باز برای بارچـهـارم آمـده وبـهـمان حَـمٌـد وثـنا حَـمٌـد خـُداونـد مُـتعـال راگـُفـته وبرایـش به سُجـده مـیافتم ، باز گـُفـته میشود: یـا مُـحَــمَـد! سـرت رابا لاکـُن!بـگـوی سُخـنت شـنیده میشود،بـخـواه برایت داده میشود،شـفاعت کـُن شـفاعـتـت قـبول میگردد، ومـن مـیگـُویـم: پـَروردگـارا!بـرایم اجـازه بـده تا هـر کسی راکه ( لا اِلـلـهَ الا الـلـهُ) گـفـته است[ ازدوزخ خارج نمایم]، میگـویـد: بـه عـِزت وجـَلال وکِـبریـا وعَظـَمَـتَم قـَسَـم هرکسـیکه( لا اِلـلـهَ الا الـلـهُ) گـفـته باشد اورا ازدوزخ نجات مـیدهـم﴾. ( رواءالبُخاری ـــ 7510). بــاب {7} :ــــ مـیزان اعـمـال واقـوال درروز قـیـامَـت (2230 ): ــ از ابُـوهـُـرَ یـرَه (رَضِیَ الـلهُ عـنهُ)روایت است که گـُـفـت: پـیغُـمبـرخُـدا(صَلـَّی اللهُ عَلیهِ وَآلِـهِ وَسَلـَّمٌ) فـرمُـودند:﴿ دو کـلمه است که محـبوب درنـزد رحـمـان، سُـبُک برزبان وسـنگـین درمـیزان است: (سُـبٌـحـَانَ الـلـهِ وبِـِحَـمٌــدِهِ، سُـبٌـحـَانَ الـلـهِ الـعَـظِـیٌـم) ﴾.( رواءالبُخاری ـــ 7563 ). ²{{{{² اللَّهُمَّ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ،وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا إِنَّكَ أَنتَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ، وَآخِرُ دَعْوَانَا أَنِ الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ.
¯²{{{{²¯¯²{{{{²¯¯²| خــتـم کـــتـاب [88 ]:ــ ﴿ تـوحـید ورد بر جـهـمـیه ﴾| ²¯¯²{{{{²¯¯²{{{{²¯ ²¯²{{ خـــــتـم جُــلـد اول وجُــلـد دوم صـحـیح البُخـاری شـریف 22 \ سپتمـبر 2009کوپن ها گـن{{²¯² ¯²{{بـه اُمــید دُعـا ی نیک شمـاا{{²¯
|